پیشنهاد‌های علیرضا بهرامی (٣٠)

بازدید
١١١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جونم در اومد It was a hard slog to finish the project جونم دراومد تا پروژه رو تکمیل کنم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلاش فیزیکی ( جسمی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( مجازاً ) ضربه سخت از دست دادن شغلش، یه ضربه سخت براش بود. Losing her job, was a severe blow for her

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تصمیم اکثریت تصمیم به اتفاق آرا تصمیمِ جمعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رایحه متمایز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرواز خارجی ( پروازی که مسافر را از خانه ( کشور خود ) به خارج می برد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سبز روشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صورتی خیلی روشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نور ضعیف و کم ( مثلاً وقتی نور لامپ کوچکی رو از دور می بینیم. )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شغل ارزشمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی چیزی مانند کتاب یا فیلم شما رو طوری جذب می کنه که انگار داخل اون قصه و اتفاق هستید. This book really captures an atmosphere

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ست/هماهنگ کردن یک جلسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

از دست دادن شغل و ممرَ درآمد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کتاب سنگین ( از نظر محتوا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

انتقادات فزاینده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

- و قص علی هذا - از این قبیل موارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدف یخ زده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مستعد خشکسالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( در مورد افراد ) : خبره - کاربلد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سیستم اطفا حریق خودکار ( به وسیله آب پاشی خودکار )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سخنران اصلی در اکثر دیکشنری ها از جمله Cambridge، لغت Keynote به صورت سرهم نوشته شده. مدیر محترم در صورت امکان لطفاً مدخل اصلی را ویرایش بفرمایید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَم کسی را دیدن We need to incentivize the maid to enter the room باید دَم خدمتکار رو ببینیم تا بتونیم وارد اتاق بشیم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( قفل ) باز کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

An iconic view = یه منظره ی خیره کننده/مثال زدنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به دردسرش نمی ارزه مهم نیست ( این عبارت بر اساس موقعیت، می تونه معانی مختلفی داشته باشه. )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

بررسیِ عملکرد و تاثیرگذاریِ یک اتفاق، پروژه و غیره، پس از رخ دادن یا رونمایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به کله ی کسی زدن - خل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

چیزی رو امتحان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

موج سواری همراه با کایت هوا کردن

پیشنهاد
٥

به زور تونستم فلان کار رو انجام بدم.