علیرضا بهرامی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by the skin of your teeth: به زور تونستم فلان کار رو انجام بدم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

iconic: An iconic view = یه منظره ی خیره کن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outward flight: پرواز خارجی ( پروازی که مسافر را از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distinctive aroma: رایحه متمایز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unanimous decision: تصمیم اکثریت تصمیم به اتفاق آرا تصم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

severe blow: ( مجازاً ) ضربه سخت از دست دادن شغل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard slog: جونم در اومد It was a hard slog to ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by the skin of your teeth: به زور تونستم فلان کار رو انجام بدم ...

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give it a whirl: چیزی رو امتحان کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give it a whirl: چیزی رو امتحان کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lose your marbles: به کله ی کسی زدن - خل شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

post mortem: بررسیِ عملکرد و تاثیرگذاریِ یک اتفا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

can't be bothered: به دردسرش نمی ارزه مهم نیست ( این ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can't be bothered: به دردسرش نمی ارزه مهم نیست ( این ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

iconic: An iconic view = یه منظره ی خیره کن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

key note speaker: سخنران اصلی در اکثر دیکشنری ها از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sprinkler system: سیستم اطفا حریق خودکار ( به وسیله آ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drought prone: مستعد خشکسالی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frosted oyster: صدف یخ زده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mounting criticism: انتقادات فزاینده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weighty tome: کتاب سنگین ( از نظر محتوا )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pencil in a meeting: ست/هماهنگ کردن یک جلسه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capture an atmosphere: وقتی چیزی مانند کتاب یا فیلم شما رو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rewarding job: شغل ارزشمند

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pinpoint of light: نور ضعیف و کم ( مثلاً وقتی نور لامپ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shocking pink: صورتی خیلی روشن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lime green: سبز روشن

١٠ ماه پیش

مدال‌های علیرضا بهرامی