دوستدار زبان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

populist: پوپولیست عوام گرا توده گرا

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knowledge economy: اقتصاد دانش بنیان

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fortified food: غذای غنی شده / تقویت شده ( مثلا با ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sideburns: پازُلف ( لری )

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sunk cost fallacy: مغلطه ی هزینه ی از دست رفته

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goddam: لعنتی کوفتی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

homologous chromosome: کروموزوم همتا، کروموزوم هم ساخت یا ...

٣ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

just in time: درست به موقع

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the way of the world: راه و رسم دنیا

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spare bedroom: اتاق خواب اضافه اتاق مهمان همون sp ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsive: ( تصمیم ) عجولانه/ شتابزده/ نسنجیده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unforgiving: بی مدارا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take things the wrong way: حرف را بد متوجه شدن

٩ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the service of: در خدمتِ

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

berkeley: من تو کتابای صوتی تلفظ بارکلی رو شن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a touch: کمی یک خرده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weatherman: کارشناس هواشناسی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good traveler: خوش سفر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hogwash: مزخرف چرند چرت و پرت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

life event: رویداد مهم زندگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tax free: معاف از مالیات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heat sink: گرماگیر/گرماخور/گرماکاه/جاذب حرارت/ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curry favour: تملق پاچه خواری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my lord: سرورم

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

archenemy: دشمن قسم خورده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archenemy: دشمن قسم خورده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

princess di: پرنسس دیانا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foster home: پرورشگاه / نوانخانه / یتیم خانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foster home: پرورشگاه / نوانخانه / یتیم خانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crash landing: فرود اضطراری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crash landing: فرود اضطراری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

happened to: به طور اتفاقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

happened to: به طور اتفاقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parenting: فرزندداری فرزندپروری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take things the wrong way: حرف را بد متوجه شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collecting tin: صندوق جمع آوری اعانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drug dealer: قاچاق چیان مواد مخدر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

central figure: شخصیت اصلی چهره درخشان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for his part: به نوبه ی خودش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for his part: به نوبه ی خودش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a touch: کمی یک خرده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on pain of death: = on ( or under ) pain of death با ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oversize: بزرگ تر از اندازه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what good is: چه سود از. . . ؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self doubt: تردید به خود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

learned: فراگرفتنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

learned: فراگرفتنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lightly: سرسری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

midget: ریزه میزه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shoo: پیشته برای فراری دادن گربه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pugnaciously: سرسختانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

younger: کم سن و سال تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

learned: فراگرفته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

against one's will: برخلاف خواسته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

weatherman: کارشناس هواشناسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point out: متوجه کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lie in wait for: در انتظار نشستن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lie in wait for: کمین کردن به کمین نشستن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta universe: فراکائنات ابرجهان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roomier: جادارتر بزرگتر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tablesalt: نمک خوراکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tablesalt: نمک خوراکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just in time: درست به موقع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the service of: در خدمتِ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self caused: خودبنیاد از کتاب پرسیدن مهمتر از پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trace element: عنصر کم مصرف کمیاب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

man of straw: مترسک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensation: در مقابل emotion sensation: حس، اح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stressor: عامل استرس زا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knowledge economy: اقتصاد دانش بنیان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knowledge economy: اقتصاد دانش بنیان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the way of the world: راه و رسم دنیا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the ways of world: راه و رسم دنیا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reductionistic: تقلیل گرایانه تحویل گرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hardcover: جلد سخت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flat nosed: دارای بینی پهن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blast: موج انفجار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a shot: عکس گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

museum shop: عتیقه فروشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

winning hand: برگ برنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

winning hand: برگ برنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

genuinely: از ته دل از صمیم قلب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sun filled: آفتاب گیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

game perserve: پارک ملی، منطقه حفاظت شده برای حیوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overfull: سر شار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blast off: بعد از شمارش معکوس به معنی پرتاب!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

desk job: پشت میز نشینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desk job: پشت میز نشینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a few days: تا چند روز دیگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sitting room: هال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sitting room: هال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heat sink: گرماگیر/گرماخور/گرماکاه/جاذب حرارت/ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsive: ( تصمیم ) عجولانه/ شتابزده/ نسنجیده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thats all: همین!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thats all: همین!

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pad: تشکچه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first degree: مدرک لیسانس یا فوق ( مقابل دکترا )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

astrology: astronomy ستاره شناسی ( علم ) ast ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

identify with: هم ذات پنداری ( نه همزاد پنداری! / ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hogwash: مزخرف چرند چرت و پرت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hogwash: مزخرف چرند چرت و پرت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suburb: Suburb = sub urban

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brace: سیم دندان - ارتودنسی آتل ( محافظ ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fitted kitchen: a kitchen with units that are attac ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonrefundable: غیر قابل استرداد غیر قابل باز پردا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broken home: خانواده ی طلاق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biological mother: مادر تنی / خونی / ژ نی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prescreening: they are being used in some correct ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swallow pride: غرور خود را زیر پا گذاشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fee paying: ) مدرسه ) شهریه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sideburns: پازُلف ( لری )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

large size: بزرگ بزرگ سایز بزرگ اندازه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contributing factor: عاملِ دخیل / موثر/ کمک کننده/ کمکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monolog: تک گویی مونولوگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tax free: معاف از مالیات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thales: تالس ( فیلسوف )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hoofbeat: سم ضربه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

visiting team: تیم مهمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gather dust: خاک خوردن گرد و غبار خوردن گرد و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sunk cost fallacy: مغلطه ی هزینه ی از دست رفته

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های دوستدار زبان