Tia - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

department store: A department store is a very large ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exciting: هیجان انگیز ( adj. )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beside: also; in addition

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skip: not do something that you usually d ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fan: A fan is a person who likes somethi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fan: تو sup عه Reach 2 کانون به معنے طرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

find out: Find out means get information by a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sale: Sale means selling things for money ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broadcast: A broadcast means send out radio or ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

series: A series is a number of things, eve ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

percent: . Percent is one part in a hundred

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chat: Chat is a friendly talking conversa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweater: a warm piece of a clothing with lon ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cash: Money in the from of coins and pape ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hope: . . . Hope you امیــدوارمـــ بـــرا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hope: امیدوارمــــ : )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passenger: A passenger is a person who is trav ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

popular: مشهور ، معروفــ 💖

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fitness: Fitness means begin healthy and str ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shade: دوربین دوچشمی ( برای جنگل بانی و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sunscreen: Cream that you put on your skin to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sunscreen: جمله با sunscreen : . The sunscree ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

report: a piece of writing about something ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paw: The foot of animal such as dogs * پ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut: A wound or an opening made with kni ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collar: A band of leather that is put aroun ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fishing line: قلاب ماهی گیری 🐟

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wing: . One of the body parts that a bird ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

later: At a time in the future # زمانــ آی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sunscreen: Suncream " بریتیش کرم ضد آفتاب🇬🇧 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ribbon: A long thin piece of cloth in the f ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fair: A public event of shows and games i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fair: نمایشگاه ( . n )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheer up: Tell sombody to be happier ( . v ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give up: صبر کردن . . . 👊 ، تسلیم شدن . . . ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terrific: excellent عآلیــــ، محشر👌👍

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embarrassed: خجالت کشیـــدن 😫😅

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

competition: Competition is a synonym for race � ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ceremony: A ceremony is a formal public event ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give somebody a hand: کمک کردن . . .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give somebody a hand: کمک رسوندن به کسی : )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fence: A structure made of wood , metal, o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cookbook: A book that tells you how to prepar ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flour: 🍰Powder used to make bread or cake ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stable: A building for keeping hours & محل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sign: A board or notice with words or dra ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hand: Give Somebody a hand به معنی کمک کر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

located: Be located means be in a place ^ وا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corn: ذرت 🌽

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

liquid: مایع🔮 liquid handwash به معنی مایع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

three legged race: یه نوع مسابقه دو نفره که پای راست x ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

short: کوتاهــــ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shop sign: تابلوی فروشگاه 📆

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lose: باختن ، شکستن ، از دست دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

smell: بوییدن 💨🌹

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

taste: مزه ، چشیدن 😋🍝

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lightning: A bright flash of light in the sky ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

why: چرا ، برای چی ، به چه دلیل ❓❔

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

magazine: مجله 📰

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tidal wave: A very large wave in the sea 🌊سونا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

officer: افسر پلیس👮

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

landslide: A sudden fall of earth, rocks, etc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disaster: A happening that causes alot of har ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلایای طبیعی: natural disaster 🌍 بلایای طبیعی🌍

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بلایای طبیعی: natural disaster 🌍 بلایای طبیعی🌍

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bag: کیف 👜💼

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

Sleep: خواب😴😴

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

storm: Very bad weather with strong winds ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

never give up: هیچ وقت تسلیم نشو 👊

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

show somebody the ropes: راهنمایی کردن📃

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poster: A large printed picture or a notic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

popular: liked by many people or by most peo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

volunteer: داوطلب 🙋☝

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mystery: A thing that you cannot understand ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

during: All the time that some thing is hap ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

awful: Terrible 😱 وحشتناک😱

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bored: خسته😥

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cappuccino: A kind of Italian coffee☕

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

candy bar: A piece of sweet food made of choco ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

straw: long plastic or paper tube for drin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

insurance: بیمه 💸 Insurance is an agreement i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extensive: گسترده ، وسیع 🌏 Extensive means la ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big: بزرگ 🍃

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peaceful: Calm and quiet آروم ، ملایم ، ساکت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cooler: box with ice init that is usedfor k ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

folks: People in general مردم ب طور کلی ، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set up camp: Put up a tent or a group of tents i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

throw away: Get rid of something that. دور اند ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

throw away: دور انداختن چیزی که بهش نیاز نداریم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rule: on official statement that tells wh ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

splash: fly in drops and make something or ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beverage: a hat or cold drink نوشیدنی 🍺

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

program: program is a set of planned activit ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collection: group of objects of a particular ty ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

together: With each other با هم 👭

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

streamer: A streamer is a long piece of color ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lid: the top part of a box pot etc that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kind: Friendly and thoughtful about what ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fitness: ما باید آمادگی او را برای این کار ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های Tia