مدالهای مهدی زروندی
١١٢
٨٦٢
١٥
٠
٧
٨
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
bunch of people: کلی آدم
٨ ماه پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
like that: اینجوری اینطوری مثلا تو اینجوری حرف ...
٨ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
their backs: پشت سرشون
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
hunting: جستجویی جدی و با انگیزه برای چیزی م ...
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
start off: شروع به یک نحو خاصی I started off ...
٨ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
were you on your own: خودت تنها بودی ؟ یا فقط تو بودی؟
٨ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
cost an arm a leg: خیلی گران
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
cost an arm and a leg: گران تمام شدن It cost me an arm an ...
٨ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
dog walker: شغلی که شخص وظیفه خطیر گردش دادن سگ ...
٨ ماه پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
on approach: نزدیک فلان چیز نزدیک میشه Somethin ...
٨ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
seeing: با توجه به اینکه حرف ربط
٨ ماه پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش
ترجمه با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
seeing: با توجه به اینکه دو نفریم نمیتونیم ...
٨ ماه پیش
ثبت اولین ترجمه
-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش