هومن ملاح‌زاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

converge: [ریاضیات] همگرا ( متضاد واژه diverg ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch: [معنی فرهنگستان] نغمه - زیروبمی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a means of: یک روش برای

٥ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chevron: جهت نما ( به علامت های باز و بسته " ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a cat's whiskers: تحفه بودن، از دماغ فیل افتادن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand for: کوته نوشت - مخفف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contrast with: در برابر - در تضاد با - در مقابل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antipode: نقطه پادقطر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is just: [اصطلاح] همان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

finitary: متناهی - پایان دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this follows: این ( قاعده ) برقرار است.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aperiodic: [موسیقی] غیردوره ای - غیرمتناوب

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sub sentential: زیر جمله ( عبارتی که از یک جمله کوچ ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

schemata: طرح واره ها ( حالت جمع واژه scheme ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holonymy: کل واژگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dissective: بخش ( جزء ) پذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dissectivity: جزء پذیر بودن ( به عنوان یک ویژگی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time regular: منظم در زمان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inherence: فطری بودن ( به عنوان نوع یک ویژگی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

substitutivity: قابلیت جانشین پذیری قابلیت تعویض پذ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opportunity: امکان - احتمال - ممکن شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cf: برای مقایسه رجوع کنید به مخفف واژه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

criteria: حالت جمع واژه criterion می باشد. [ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

equal ground: هم ارزش ( دارای اهمیت یکسان )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deployment: [رایانه] استقرار سامانه [رایانه] به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thesauri: [زبان شناسی] اصطلاح نامه ها ( حالت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

porting: [رایانه] انتقال پذیر کردن [رایانه] ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respective: مرتبط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prompt: [رایانه] فرمان دادن - دستور دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dereference: [رایانه] آدرس دهی - اشاره کردن - تع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dereference: [رایانه] آدرس دهی - اشاره کردن - تع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dereferenceable: [رایانه] قابل آدرس دهی - اشاره پذیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reference: [رایانه] اشاره کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relevance: [رایانه] ( اندازه ) پیوستگی - ( میز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonsubstantive: غیر ذاتی - غیر اصلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heuristic: [رایانه - هوش مصنوعی] رهیافت آنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chunk: شقه ( تکه بزرگ و عمده )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diverge: [ریاضیات] واگرا ( متضاد واژه conver ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foci: مراکز - کانون ها ( حالت جمع واژه fo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convolution: [ریاضیات] درهم پیچی - درهم پیچیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corpus: [زبان شناسی] پیکره متنی - پیکره ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpora: [زبان شناسی] پیکره های متنی - پیکره ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foo: [زبان عامیانه] فِلان - فِلان چیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foo: [زبان عامیانه] فِلان - فِلان چیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

placeholder: [رایانه] جایگاه دار ( مخصوصا در صفح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

authoring: نوشتن - نگارش - تالیف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fig: کوته نوشت واژه Figure است. Figure ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overriding: [رایانه] رونویسی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viz: اینگونه نامیده ( معرفی ) می شود. م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deallocate: [رایانه] رهاسازی کردن - آزادسازی کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stylise: سبک نگارشی دادن، شیوه نگارشی دادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

checksum: [رمزنگاری رایانه ای] جمع آزما از دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checksum: [رمزنگاری رایانه ای] جمع آزما از دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manifest: [رایانه] صورت کد فایل متنی شامل مشخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unmarshalling: [رایانه] صف زدایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refactor: [رایانه] ساخت مجدد - بازساخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a means of: یک روش برای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a means of: یک روش برای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MS: خانم ( صرف نظر از وضعیت تاهل او ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resp: کوته نوشت respectively است. به معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

CDF: [آمار] کوته نوشت Cumulative distrib ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

box cox: یعنی "روشی که در آن به یک راه حل مش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

formulae: [ریاضی] حالت جمع formula و معادل fo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spline: [ریاضیات] تکه بند یعنی یک تابع را ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spline: [ریاضیات] تکه بند یعنی یک تابع را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spline function: [ریاضیات] تابع تکه بندی

١ سال پیش

مدال‌های هومن ملاح‌زاده