نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i’m from missouri: چشمم آب نمی خورد؛ مشکوکم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a red herring: نکته ی انحرافی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a pig in a poke: جنس بنجل از آب درآمدن - چشم بسته خر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
a pig in a poke: جنس بنجل از آب درآمدن - چشم بسته خر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to beard the lion in his den: دل به دریا زدن؛ با شیر دست و پنجه ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to beard the lion in his den: دل به دریا زدن؛ با شیر دست و پنجه ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
borad: تخته
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feeling no pain: مست کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feeling no pain: مست کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to throw down the gauntlet: به مبارزه طلبیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to throw down the gauntlet: به مبارزه طلبیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go up in smoke: بر باد رفتن؛ بی نتیجه ماندن؛ دود شد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to go up in smoke: بر باد رفتن؛ بی نتیجه ماندن؛ دود شد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to carry the day: مورد موافقت اکثریت قرار گرفتن؛ پیرو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to carry the day: مورد موافقت اکثریت قرار گرفتن؛ پیرو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a wet blanket: ضد حال؛ آیه ی یأس؛ آینه ی دق
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sword of damocles: شمشیر داموکلس؛ خطر قریب الوقوع؛ اجل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the sword of damocles: شمشیر داموکلس؛ خطر قریب الوقوع؛ اجل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pour oil on troubled waters: غائله را خواباندن؛ آب بر آتش ریختن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to pour oil on troubled waters: غائله را خواباندن؛ آب بر آتش ریختن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
a flash in the pan: درخشش کوتاه مدت؛ کوشش گذرا؛ تلاش نا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to eat humble pie: به عذرخواهی افتادن؛ به غلط کردن افت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to eat humble pie: به عذرخواهی افتادن؛ به غلط کردن افت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hobsons choice: انتخاب تحمیلی؛ انتخاب اجباری
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to take down a peg: نوک کسی را چیدن؛ باد کسی را خالی کر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to take down a peg: نوک کسی را چیدن؛ باد کسی را خالی کر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pass the buck: از قبول مسئولیت شانه خالی کردن؛ از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to pass the buck: از قبول مسئولیت شانه خالی کردن؛ از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to lionize a person: از کسی استقبال باشکوه کردن؛ عزت گذا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to lionize a person: از کسی استقبال باشکوه کردن؛ عزت گذا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m from missouri: چشمم آب نمی خورد؛ مشکوکم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i’m from missouri: چشمم آب نمی خورد؛ مشکوکم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
red letter day: روز فراموش نشدنی؛ روز خاطره انگیز؛ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to let sleeping dogs lie: به مسئله دامن نزدن؛ پا روی دم مار ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to let sleeping dogs lie: به مسئله دامن نزدن؛ پا روی دم مار ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
thumbs down: پاسخ منفی؛ جواب رد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thumbs down: پاسخ منفی؛ جواب رد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
one swallow does not make a summer: با یک گل بهار نمی شود.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
one swallow does not make a summer: با یک گل بهار نمی شود.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
a bitter pill to swallow: شکست تحقیرآمیز؛ شکست ننگین
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a bitter pill to swallow: شکست تحقیرآمیز؛ شکست ننگین
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an ax to grind: به دنبال نفع شخصی بودن؛ نفع خود را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
an ax to grind: به دنبال نفع شخصی بودن؛ نفع خود را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sour grapes: این فقط از دماغ سوختگی اش است؛ گربه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to swap horses in midstream: در میانه ی کار تغییر عقیده دادن؛ نظ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to swap horses in midstream: در میانه ی کار تغییر عقیده دادن؛ نظ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to spill the beans: بند را آب دادن؛ افشا کردن راز؛ برمل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to spill the beans: بند را آب دادن؛ افشا کردن راز؛ برمل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to keep a stiff upper lip: ( در برابر مشکلات ) خم به ابرو نیاو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to keep a stiff upper lip: ( در برابر مشکلات ) خم به ابرو نیاو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a red herring: نکته ی انحرافی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a red herring: نکته ی انحرافی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to cool one’s heels: منتظر نگه داشتن؛ چشم به راه نگه داش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause celebre: پرونده ی جنجالی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have cold feet: ( به خاطر ترس و عدم اطمینان ) جا زد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to have cold feet: ( به خاطر ترس و عدم اطمینان ) جا زد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on the carpet: توبیخ شدن؛ سرزنش شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the carpet: توبیخ شدن؛ سرزنش شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pay the piper: عواقب کاری را کشیدن؛ تقاص پس دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to pay the piper: عواقب کاری را کشیدن؛ تقاص پس دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to look a gift horse in the mouth: دندان اسب پیش کشی را شمردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to show one's hand: نیت واقعی خود را نشان دادن؛ دست خود ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to tilt at windmills: با دشمن فرضی جنگیدن؛ با دشمن خیالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to feather one's nest: جیب خود را پر کردن؛ ثروتمند شدن ( ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to feather one's nest: جیب خود را پر کردن؛ ثروتمند شدن ( ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fair weather friends: رفیق نیمه راه؛ دغل دوست
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to sow one's wild oats: جوانی های خود را کرده بودن؛ خوش گذر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
windfall: باد آورده؛ پول باد آورده؛ مال باد آ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
skid row: محله ی ولگردها؛ محله ی فقیرنشین؛ حل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
skid row: محله ی ولگردها؛ محله ی فقیرنشین؛ حل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flamboyant: خودنما ؛ متظاهر
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
indian summer: آب و هوای گرم پاییزی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
indian summer: آب و هوای گرم پاییزی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to take the bull by the horns: ( با مشکلات ) سرشاخ شدن؛ با مشکلات ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to take the bull by the horns: ( با مشکلات ) سرشاخ شدن؛ با مشکلات ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to wash dirty linen in public: سفره ی دل خود را پیش همه باز کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the lion’s share: سهم عمده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the lion’s share: سهم عمده
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the lion share: سهم عمده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
out of the frying pan into the fire: از چاله به چاه افتادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of the frying pan into the fire: از چاله به چاه افتادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to keep the pot boiling: بازارگرمی کردن؛ تنور را گرم نگه داش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
philadelphia lawyer: وکیل برجسته؛ وکیل کاربلد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to gild the lily: بیش از اندازه تعریف و تمجید کردن؛ س ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to steal one’s thunder: دست پیش را گرفتن؛ بر روی دست کسی بل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whitewash: ماستمالی کردن؛ لاپوشانی کردن؛ رفع و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
break the ice: طلسم را شکستن؛ سر صحبت را باز کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to break the ice: طلسم را شکستن؛ سر صحبت را باز کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the grapevine: شایعات و اخبار غیررسمی؛ کلاغ سیاه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a beeline: یک راست؛ مستقیماً
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a beeline: یک راست؛ مستقیماً
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٨ ماه پیش