مصطفی امیرجانی - جزئیات مدال‌ها

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

علمتنی: من را آموختی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crawl out: In a facetious but realistic vein, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perish the thought: خدا اون روز رو نیاره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prophet of doom: پیشگوی اتفاق بدآتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silver bullet: این اصطلاح در دهه 30 میلادی به زبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: آقای علی افراسیابی در تاریخ 1396/08 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extant: There are only three extant copies ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acclaimed: بطور گسترده شناخته شده و مورد اقبال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tutorial program: برنامه آموزشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mediate: تغییر دادن یا کم کردن اثر یا تاثیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head up: You are assign to head up the proje ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cement: جمله ای برایمعنای تقویت کردن، مستحک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as such: فی الواقع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heat lamp: لامپ مادون قرمز که در فیزیوتراپی بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ad hoc: به معنای ویژه در چمله زیر: In 1950 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crystallize: I finally decided to write this bo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spiral: افزایش ناگهانی و خارج از کنترل هزین ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pursuant: The decision to start the developme ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

every whim: پدرشان همیشه اجازه هر هوس و خیالی ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jargon: لغت یا عبارت ثقیل، قلمیه سلمبه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unruly: موی نامرتب به گفته آقای حسینی Mr Jo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spiral column: ستون فقرات یا کمر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

public at large: عموم مردم Corrosion is a global pro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

magistrate: magistrate مطابق توضیح فرهنگ لغت ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tailwind: این عبارت به منظور تشریح موقعیت یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lackadaisical: بی تفاوت, عدم اشتیاق The report sai ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

honourably: He was a sergeant with the 101st Ai ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diminished capacity: برای درک معنی به diminished respons ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arbitrage: در جهت تکمیل ترجمه آقایان عفتی و زه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overcall: این معنا هم در Webster آمده: "قرارد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتقا: محمد صادقی تهرانی مفسر قرآن ( 1305 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یلمزون: مثالی از عیب جوئی کردن، ایرادیا رخن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عروبه: اگر چه معنائی مرتبط با این نامگذاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لفی: به معنای در، دچار، حتما در. مثال آی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

القرون: ملت ها، اقوام. مثال آیه78 سوره قصص: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تفریع: تفریع از فرع مثل فروع دین، شاخه یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاراش: مثالی از معنای "سوره" در آیین یهودی ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as such: جمعیت آن طوری که باید، مسابقه را خی ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as though: شرکت طوی با من رفتار کرد که انگار م ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plead: او به رئیسش التماس کرد فرصت دیگری ب ...

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های مصطفی امیرجانی