تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

درآوردن صدایی با زبان و از میان دو لب به علامت تمسخر و تحقیر کسی شیشکی بستن ( غیررسمی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دور از دسترس بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی شک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فرو ریختن، خسته شدن ( در صورتی که برای رفتار استفاده شود )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرتب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

اردنگی زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کندآموز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به همه چیز سرک کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حاضر جوابی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

raising entitled متوقع بارآوردن ( بارآمدن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ورق را برگرداندن ( به معنای مثبت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

رئیس شدن همه کاره شدن