~imgolim~ - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ESP: abbreviation of especially مخفف " م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solution: answer to a problem or question

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spray: اسپری یا همون پیس پیس خودمون : )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

welch: زیر قول زدن به قول خود عمل نکردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

welch: زیر قول زدن به قول خود عمل نکردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به سلامتی: Cheers

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of the woods: جان سالم به در بردن رفع شدن خطر out ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get a grip: خودتو جمع و جور کن بیخیال make an e ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

burn the midnight oil: دود چراغ خوردن تا پاسی از شب بیدار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dont count your chickens before they hatch: جوجه رو آخر پاییز میشمارن means yo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

actions speak louder than words: What you do is more important than ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an elephant in the room: A problem that everyone knows about ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

an elephant in the room: A problem that everyone knows about ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گلی: منسوب به گل مثل گل به گونه ی گل زی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیام: به معنی چشمانم ( عزیز ) با ارزش ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apple of one's eye: نور چشم کسی بودن عزیز بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of your mind: مگه عقلتو از دست دادی؟ You most a l ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on the same page: you are thinking in a similar way ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوبم ممنون: stobene, grazie

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خوبم ممنون: stobene, grazie

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دوست دارم: . . . Adoro'e من دوست دارم . . . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اشنایی با شما خوشوقتم: ویتُ دی کُنُشِرلا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از اشنایی با شما خوشوقتم: ویتُ دی کُنُشِرلا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به تازگی: recently

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به تازگی: recently

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a bitter pill to swallow: حقیقت تلخی که باید قبول کرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

employs: استخدام میکند شغل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

government: دولت حکومت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

provided: ارائه شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

establishing: ایجاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

objects: اشیا وسایل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instruments: سازها ابزار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

risen: بالا امدن افزایش برخاستن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

during: در طی در حد در حین هنگام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کم هزینه: low - cost

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کم هزینه: low - cost

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

decisions: تصمیمات عزم داوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fancy paper: مقاله ( کاغذ ) فانتزی کاغذ رنگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fancy paper: مقاله ( کاغذ ) فانتزی کاغذ رنگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beads: مهره ها دانه تسبیح خرمهره مهره ساخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tickets: بلیط برچسب آگهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

napkins: دستمال دستمال سفره سینه بند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

techniques: اصول و مهارت تکنیک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrongdoing: خلافکار خطاکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

choir: گروه کر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

such as: از قبیل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poker face: poker face در واقع یه اصطلاحه که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bastard: حرامزاده جازده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hallucinating: دچار توهم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poorer: پایین تر ( poorer quality ) =کیفیت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

once in a blue moon: something that happens rarely

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goes on: اتفاق افتادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

LOL: خندیدن سرگرم شد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

green: به معنای حسود هم میشه ( خیلی حسود ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what the hell is this: این دیگه چه کوفتیه؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

یونیک: بی نظیر بی مانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adorable: دوس داشتنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snake venom: زهر مار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snake venom: زهر مار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pain without a cure: درد بی درمون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't drop worms: کرم نریز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't drop worms: کرم نریز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

RN: right now

١ سال پیش

مدال‌های ~imgolim~