تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

adj boring/tiring/drab/fatiguing last week i participate in a tedious meeting هفته قبل من در یک جلسه کسل کننده شرکت کردم.

پیشنهاد
٠

دوتا حرف اضافه داره: 1: from he departed from london yesterday اون دیروز از لندن رفت ( خارج شد ) 2: for i was looking for him, when he departed for ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

on arrival at مکان به محض رسیدن به یک مکان on arrival at school, my classmate started to telling me about his parents' argument به محض ورود به مدرسه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل معنی پوشش دادن یا کاور کردن رو می ده. مثال: i tried to coat my dirty shirt with my hand تلاش کردم که لباس کثیفمو با دست بپوشونم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو معنی اصلی داره 1: تصادف یا برخورد با چیزیی با سرعت زیاد his car plowed into my car speedy 2:یعنی تمام انرژی، وقت و توانایی خودتونو برای چیزی یا ک ...