نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جرم حمل سلاح: felony firearm
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جای پا باز کردن: establish a foothold
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقدام به حمله: conduct a raid
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حفره هوته: Houte Abyss
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دور زدن تحریم ها: busting sanctions
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موضوع در جریان است: The issue is in the works.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرخصی پزشکی زندانی: medical furlough
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مسئولیت کاری را به عهده گرفتن: claim resposibility for something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اعزام نیرو: mobolise troops
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناکام گذاشتن: foil an attempt
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مکان نامشخص: undisclosed location
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خشکی رسیدن: set foot on landfall/dry land
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تبادل زندانی: prisoner swap
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
writ of habeas corpus: حق دفاع از خود ( در دادگاه )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیش خدمت رئیس جمهور: president's valet
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر ساخت های فرسوده: crumbling infrastructure
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خود غره شدن: rest on your laurels
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غره شدن: to rest on your laurels
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روی کسی را کم کردن: shame someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سر بسر کسی گذاشتن: prank someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
statute of limitations clock: مهلت قانونونی رسیدگی به پرونده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زمان بندی شده: phased
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رفع محدودیت: lift restrictions deconfine
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نظارت شدید: robust surveillance/vigilance
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
همسو با: in line with
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قابل انتقال: transferable
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چپه تراش کردن: shave against the grain
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خواب فرش: carpet grain
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادامه نظارت: maintain vigilance
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تلاش ها بر باد رفت: efforts were lost
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تسهیل کردن رفت و امد: facilitate travel/mobility/ movemen ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سفر تفریحی: leisure trip
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سفر تفریحی: leisure trip
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برداشتن مرحله ای محدودیت ها: phase out restrictions
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقدامات مرحله ای: phased measuers
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خودش را به پلیس معرفی کرد: He turned himself in to the police. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در زمره چیزی قرار گرفتن: fall within something
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حوزه اختیارات: jurisdiction remit
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب را چپه کن توی قابلمه: upend the water into the pot
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چپه کردن: upend "she upended a can of soup ov ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به جایی نرسیدن: fall short Her efforts to garner th ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سازمان هواشناسی: Met Office
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کفل سمت راست: right butt cheek
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
متهم فراری: fugitive on the run
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابلاغ کردن حکم: to serve a verdict on someone
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bearer negotiable instrument: اسناد مالی قابل پرداخت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بخشنامه: directive
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
بخشنامه: directive
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در این میان: in the interim
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در این فاصله: in the interim
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در این بین: in the interim
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اعزام کردن: dispatch
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست داشتن: to be complicit in
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کنار گذاشتن اختلافات: set aside differences
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به نفع: to someone's advantage
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به نفع: to someone's advantage
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خنثی کردن انتقادات: blunt criticism
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چرخ وفلک: Ferris wheel
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
چرخ وفلک: Ferris wheel
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر از خطر: fraught with danger
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
توافق نظر: consensus
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
توصیه می شود: is recommended/advisable/indicated
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حمایت از مصرف کننده: consumer advocacy
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حاکم شدن: win a case/lawsuit
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فراخواندن کالا: recall a product
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عدم پی گیری در دادگاه: drop a case
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بازار جمع شده است: It is off the market.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش