آقاپارسا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miracles: معجزه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

great barrier reef: دیواره بزرگ مرجانی

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thrive: رشد یا پرورش مناسب ( برای کودکان حی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

timber: الوار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

timber: الوار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hide: مخفی کردن و بصورت اسم ( پوست ) .

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saturate: اشباع

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spurred: دلیل یا تحریک بر انجام کاری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boon: مزیت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

melodically: ملودیک

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

folklore: باور عامیانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

folklore: باور عامیانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

surpass: پیشی گرفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ideologically: ایدئولوژیک

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capita: سرانه - همراه با income می اید

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capita: سرانه - همراه با income می اید

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predate: قبل از دوره یا موقع خاص واقع شدن.

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

persuasively: متقاعدگر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smallpox: آبله

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smallpox: آبله

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worsening: بدتر کردن - بدتر شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bovine: گاو طور

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chronology: رویدادنگاری علم محاسباتی که به یافت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preoccupied: گرفتار ( ذهنی ) چیزی بودن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spheres: حوزه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agrarian: اراضی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obviously: آشکارا

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leapt: جهش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leapt: جهش

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nab: مال خودکردن - گرفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nab: مال خودکردن - گرفتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tackling: دست و پنجه نرم کردم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

miracles: معجزه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asylum: پناهجو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

asylum: پناهندگی

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های آقاپارسا