دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣٨
رتبه در دیکشنری
١٨,٢٠٧
لایک
٣
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
٤ هفته پیش
٠
ور رفتن، سر و کله زدن، دست کاری کردن، از روی کنجکاوی با چیزی ور رفتن fiddling with something: بیشتر برای وقتیه که کسی داره غیررسمی و خودجوش با چیزی ...
١ ماه پیش
٠
طراحی شده برای آدمهای ماجراجو / با محوریت خطر و هیجان daredevil: آدم جسور، ماجراجو، هیجان طلب oriented : متمرکز
٣ ماه پیش
١
دیدگاه منطقیو دیدگاه واقع بینانه
٤ ماه پیش
٠
متوقف شدن . مثال : Credit markets froze up = بازارهای اعتباری متوقف شدند
٤ ماه پیش
١
seal the fate فاتحه چیزی یا کسی برای همیشه خواندن تمام شدن و پایان یافتن مهر و موم کردن سرنوشت وقتی به کار میره که بخوایم بگیم یه عاملی باعث شده سرن ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.