پیشنهادهای شقایق (٢١)
٦٠
٩ ماه پیش
١
درهم برهم حرف زدن
١٠ ماه پیش
٠
محکم گرفتن
١٠ ماه پیش
٠
شکایت و ناله کردن، زار زار گریه کردن، زوزه کشیدن
١٠ ماه پیش
٠
صدای غیژ
٤ سال پیش
٠
کسی را دست انداختن
٤ سال پیش
٠
آزاردهنده
٤ سال پیش
٣
Tarzan starts to goof around. تارزان شروع به کارهای احمقانه می کند.
٤ سال پیش
٣
نانچیکو ( یک نوع صلاح سرد ژاپنی )
٤ سال پیش
١
نانچیکو
٤ سال پیش
٧
ای بابا!
٤ سال پیش
١٤
صاف بنشین
٤ سال پیش
٣
He climb on top of a piano. او از پیانو بالا رفت.
٤ سال پیش
٠
در فارسی بهاصطلاح عامینه اش به معنی گوگولی مگولی و یا چلوندنی هستش
٤ سال پیش
٠
سریعا تغییرش داد
٤ سال پیش
١
دستت رو شد
٤ سال پیش
١
A dose of reality. یه دوز ( مقدار ) از واقعیت.
٤ سال پیش
١
نمایش احمقانه
٤ سال پیش
٠
بیرون ریختن بیت, ریتم و روح
٤ سال پیش
٠
سخاوتمندی با تعارف
٤ سال پیش
٥
کاملا باز کن!
٤ سال پیش
٤
I don't know why they're lined up. من نمی دانم چرا آنها صف کشیده بودند.