پیشنهادهای شقایق (٢١)
٨٩
١ سال پیش
١
درهم برهم حرف زدن
١ سال پیش
٠
محکم گرفتن
١ سال پیش
-١
شکایت و ناله کردن، زار زار گریه کردن، زوزه کشیدن
١ سال پیش
٠
صدای غیژ
٥ سال پیش
٠
کسی را دست انداختن
٥ سال پیش
٠
آزاردهنده
٥ سال پیش
٣
Tarzan starts to goof around. تارزان شروع به کارهای احمقانه می کند.
٥ سال پیش
٣
نانچیکو ( یک نوع صلاح سرد ژاپنی )
٥ سال پیش
١
نانچیکو
٥ سال پیش
٨
ای بابا!
٥ سال پیش
١٦
صاف بنشین
٥ سال پیش
٣
He climb on top of a piano. او از پیانو بالا رفت.
٥ سال پیش
٠
در فارسی بهاصطلاح عامینه اش به معنی گوگولی مگولی و یا چلوندنی هستش
٥ سال پیش
٠
سریعا تغییرش داد
٥ سال پیش
١
دستت رو شد
٥ سال پیش
١
A dose of reality. یه دوز ( مقدار ) از واقعیت.
٥ سال پیش
١
نمایش احمقانه
٥ سال پیش
٠
بیرون ریختن بیت, ریتم و روح
٥ سال پیش
٠
سخاوتمندی با تعارف
٥ سال پیش
٥
کاملا باز کن!
٥ سال پیش
٤
I don't know why they're lined up. من نمی دانم چرا آنها صف کشیده بودند.