یوسف صابری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

superfluous: زاید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

waltz: راه رفتن به جایی رفتن بی اجازه To w ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yapper: Mouth دهان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

induct: معرفی کردن Introduce آشنا کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deliberation: تامل و تعمق کردن Consideration

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

back in the day: قدیما! قبلا!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infuriating: Annoying آزار دهنده اعصاب خورد کن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fraught with: پر از ( معمولا چیز بد ) مملو از

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fraught with: پر از ( معمولا چیز بد ) مملو از

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

step out: بیرون رفتن از جایی To leave a place

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dream of: رویا چیزی را در سر پروراندن I've d ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blockbuster: موفق ( کتاب یا فیلم ) A blockbust ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

testing: سخت و مشکل Difficult

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so as to: In order to

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capital punishment: اعدام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elated: خیلی خوشحال Very happy Jubilant

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plausible: قابل قبول موجه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

explanatory: تبیین گرانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

explanatory: تبیین گرانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lecture: درس گفتار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

despicable: انزجار آور

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ameliorate: بهبود بخشیدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bring into: وارد کردن Don't bring my father int ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underdog: در رقابت و مسابقه=ضعیف تر از بقیه ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at stake: At risk

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from here on out: از حالا به بعد From now on

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from here on out: از حالا به بعد From now on

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

profusely: بسیار زیاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do away with: کنار گذاشتن یا متوقف کردن استفاده ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contend: 1_ادعا کردن Claim 2_رقابت کردن Com ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neolithic: عصر حجر دوران نو سنگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neolithic: عصر حجر دوران نو سنگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

veda: هریک از چهار کتاب مقدس هندی به نام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hinduism: آیین هندی که خود هندی ها بهش sanata ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upanishad: بخشی موخر کتاب های ودا که تعلیمات ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shaman: یکی از شخصیت های مهم ادیان باستان م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clearing: زمین بی درخت و علف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broad leaved: پر شاخ و برگ ( برای درخت )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

macaw: گونه ای از طوطی ( رنگارنگ و خیلی زی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

profusion: فراوانی Abundance

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

forage: به جستجوی چیزی رفتن ( مخصوصا واسه خ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adorer: عابدِ عاشق ( در معنای عرفانی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pantheist: همه خدا انگار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

productive: مولد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interaction: کنش متقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

threshold: On/at the threshold of sth=در آستان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

groom: Groom for sth=آماده شدن برای کاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut short: Cut sth short=رها کردن کاری نیمه تم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

excommunication: تکفیر کردن ( مسیحیت )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abominable: شنیع، زشت، زننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abominable: شنیع، زشت، زننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

emendation: اصلاح تنقیح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aborted: نیمه تمام، ناقص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aborted: نیمه تمام، ناقص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abort: نیمه تمام گذاشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reactionary: ارتجاعی کسی که مخالف تغییر و پیشرفت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in effect: عملا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proposition: قضیه ( در فلسفه )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intelligence: قوه عاقله ( مخصووصا در فلسفه )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

macrocosm: عالم اکبر

١٠ ماه پیش

مدال‌های یوسف صابری