تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دار آویخته شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

امتداد یافتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روستاخانه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پایبند به . . . است، به . . . گره خورده است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

الگو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به دست دادن the reading she provides خوانشی که او به دست می دهد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آفتاب گیرنده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نشان داده شده، به نمایش درآمده، مطرح شده، حاوی یا دارای، برجسته، ارائه شده بستگی به بافت کلی متن دارد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه با اشتباه املایی نوشته شده و صحیح آن ubiquitous است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر جای دیگر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور کلی، در مجموع بیانگر یک وضعیت یا نتیجه کلی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه ای که در فارسی مصطلح است، �مستعمره ی کیفری� است. ( به فرانسوی: Colonie p�nale ) یک سکونتگاه دورافتاده ( معمولاً یک جزیره یا مستعمره دورافتاده ) ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقامت گاه هایی که برای تبعیدی ها ساخته می شد؛ معمولا در مناطق یا جزیره های دوردست تا از جامعه منزوی شوند. به penal colony هم بنگرید.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگاه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشت - خو - معادل temper lying goes against my grain

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آغاز - شکل گیری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان complicit همست - شریک جرم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجزا - منحصر به فرد - شناسایی پذیر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به چیزی رسیدن، حاصل شدن، به نتیجه ای/عاقبتی رسیدن مثلا: You won't come to any harm. به شما آسیبی نخواهد رسید. That comes to 50 euros مجموعا میشه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نو شکل دادن، بازتعریف کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از دیدگاه، منظر، مثلا: in political terms - از منظر سیاسی، از دیدگاه سیاسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

چطور بگویم، بگذارید اینطور بگیم، برای اینکه کلمه ی قبل کمی ملایم تر بشه