سعید عزیزی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک و نمک بیختن: بیختن به معنای الک کردن است و خاک و ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلق کردن: تراشیدن مو ( . . . و موی ها بر ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خط به خون بازدادن: کنایه از کمال عجز و فروتنی نشان داد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خار در راه شکستن: کنایه از طی مسیر کردن؛یعنی از شدت گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناورد نمودن: چرخیدن و گردش کردن ( نمودی روز و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درگشته: خراب و ناآباد؛از درگردیدن ( ز هر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بذاذر: شکل دیگر کلمه ی ( برادر ) ؛ ( . . ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بذاذر: شکل دیگر کلمه ی ( برادر ) ؛ ( . . ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

براومند: تلفظ دیگری است از برومند؛که در دوره ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یابایی: حس بویایی است؛ ( . . . به وی میرسد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چپلی: کفش یا صندل ( . . . چپلی نو پیشاو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طوله: ساز نی ( . . . نواختن طوله و نی ر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی لحنی: یکی از معانی لحن، اشتباه در تلفظ اس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشم در کلاه دانشتن: پشمِ ( کسی یا چیزی را ) در کلاه داش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در شمار امدن: در حساب آمدن؛حساب شدن؛ مورد توجه قر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ساز بودن: در رفاه و آسودگی بودن و غمی نداشتن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کار از اب رفتن: یعنی کار و امور، از آبرو سویی رفتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهمان کش: به لفظ مهمان کَِش: مهمان نواز.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پخته شدن: در مورد میوه، رسیدن معنا می دهد. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رسن تابیدن: کنایه از پسرفت کردن؛ چون که طناب با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سست نگاه کردن: سست نگریستن؛ به دیده ی تحقیر نگاه ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صرفه کردن: صرفه جویی کردن؛ بریدن از کاری و کاه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منضر: شاداب؛ تر و تازه. ( گرچه صرصر بس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عیار زدن: عیار سنجیدن و اعتبار نهادن. ( دو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیر اهنگ: در اصل به موسیقی و نوای دقیق و ژوست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تحت القرط: به اطاعت و تسلیم. ( و اگر فرود نی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در وقف داشتن: متوقف کردن. ( . . . تدبیر گسیل ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یله کردن: اجازه دادن و رها کردن کسی به انجام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منزل کردن: در کلام خراسانی به معنای حرکت کردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حال اوردن: تمارض کردن؛ ادعای بیماری کردن؛ ادا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حث کردن: تحریک کردن؛برانگیختن. ( آلتونتاش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنگاهی: بنشن؛ خوار و بار؛ اقلام زندگی از حب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صهرین: دو داماد؛ در اصطلاح اهل سنت به علی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مداری: شعبده باز. ( . . . سال پیش بابه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

لاادری: ندانم کیش؛ ندانم گرا؛ کسی که به وجو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رو حوضی: ( سیاه بازی ) ؛ ( تخته حوضی ) . در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جربزه: [در فلسفه و اخلاق] به معنای افراط د ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های سعید عزیزی