Setare - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obstruction: کارشکنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entrust with: مسئول قرار گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shunned: طرد شده

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nemo dat good non habit: اصطلاح حقوقی:به معنی اینکه کسی که م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go astray: گم شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

induce: در حقوق:منعقد کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

representation: توصیف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

effectual: در حقوق:نافذ بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observe: متذکر شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oust: در حقوق:ساقط کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oust: در حقوق:ساقط کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repudiate: در حقوق:نقض کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticipatory breach of contract: نقض قبل از موعد قرارداد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pecuniary compensation: خسارات قابل تقویم به پول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

convenant: شرط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take place: جایگزین شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choice in action: در حقوق:حقوق متنازع فیه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miscarriage: در حقوق:عدم ایفای تعهد Failing to p ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

subpoena: احضار شهود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subpoena: احضار شهود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

entrust with: مسئول قرار گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

file: اعلام کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swept away: از بین رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persuade: فرا خواندن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the hands of: در اختیار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keep current: پس دادن Keep current on the loan:پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unauthorized: غیرقانونی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enlightement: عصر روشنگری ( در اروپا )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enlightement: عصر روشنگری ( در اروپا )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loss of profit: در حقوق:عدم النفع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loss of profit: در حقوق:عدم النفع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abandoment: اعتراض

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in incidence: در عمل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hearsay evidence: دلایل درجه ۲، مثل سوگند در اثبات قت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exchange of promises: تبدیل تعهد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

equitable lien: حق رهن عادلانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

satisfied: برآورده شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

born: در حقوق گاهی به معنی :جبران شدن Any ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

royally: در حقوق:حق تالیف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the grounds that: بر این اساس که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrective punishment: در حقوق جزا :مجازات بازدارنده ( اصل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crown court: دادگاه شاهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

obstruction: کارشکنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obstruction: کارشکنی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Setare