علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرجه مفصل: فرجه ی مفصل : رخنه ی مفصل . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فردوسی وار: فردوسی وار : مانند فردوسی . ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرزندی: فرزندی : منسوب به فرزند . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرس انداختن: فرس . . . انداختن : اصطلاح شطرنج . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرس راندن: فرس . . . راندن : اصطلاحی در شطرنج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرش پلاس: فرش پلاس : گستردنی پشمینه . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرشته صورت: فرشته صورت: زیبارو. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرصت جستن: فرصت جستن : مترصد وقت بودن . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرصت جویی: فرصت جویی: مترصد وقت بودن . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرصت طلبیدن: فرصت طلبیدن : مترصد وقت بودن . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرصت نگاه داشتن: فرصت نگاه داشتن : مراقب وقت بودن . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرط شقاوت: فرط شقاوت : بسیاری بدبختی . ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرعون وار: فرعون وار : مانند فرعون . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرق رعایا: فرق رعایا : گروه های رعیت ها . ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرق نهادن: فرق نهادن : جدا کردن ، امتیاز گذاشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرق و تارک: فرق و تارک : سر، رأس . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرو اسودن: فرو آسودن : استراحت کردن . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فروبردن نهال: فروبردن نهال : غرس کردن ، نشاندن در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرو بستن چشم: فرو بستن چشم : چشم بر بستن . ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرو بیختن: فرو بیختن : بیختن ، غربال کردن . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرو پریدن: فرو پریدن :پریدن ، به پایین آمدن . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فروخواندن: فرو خواندن : خواندن . ( ( و هر سا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرو خوردن: فرو خوردن : بلعیدن ، فرو بردن . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرو شدن پای دل: فرو شدن پای دل : فرو رفتن پای دل . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فر و فرهنگ: فر و فرهنگ : شکوه و ادب . ( ( . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فروگرفتن رخت: فروگرفتن رخت : منتقل شدن . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرو گرفتن عنان: فرو گرفتن عنان : کشیدن مهار . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرو گشودن: فرو گشودن : باز کردن . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرو گشودن زیور: فرو گشودن زیور : از هم باز کردن آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرومایگی نفس: فرومایگی نفس : پستی نفس . ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فریاد براوردن: فریاد بر آوردن : به آواز یاری خواست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فر یزدانی: فریزدانی : فره ی ایزدی . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فریضه دانستن: فریضه دانستن : واجب شمردن . ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فزونی داشتن: فزونی داشتن : برتری داشتن . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فساد اندوز: فساد اندوز : تباه کننده ، شریر. ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فسادانگیزی: فساد انگیزی : آشوبگری . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فساد پذیرفتن: فساد پذیرفتن : تباه شدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فساد ضمیر: فساد ضمیر : تباهی درون . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فصول گفتن: فصول گفتن : ابواب گویی. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضالات فضل: فضالات فضل : بازمانده های فضل . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضایل ذات: فضایل ذات : برتری های ذات . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضای هوا: فضای هوا: ساحت هوا . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضلات عرق: فضلات عرق : زایده های خون . ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فضل پرور: فضل پرور : دانش پرور . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضل تقدم: فضل تقدم : برتری پیشی جویی . ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فضل تقدم: فضل تقدم : برتری پیشی جویی . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضول جوی: فضول جوی : فزون طلب ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضول حاجت: فضول حاجت : فزونی نیاز . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضول طبع: فضول طبع : یاوه های طبع . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضیلت پرور: فضیلت پرور : دانش پرور . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضیلت دانایی: فضیلت دانایی: برتری دانش . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فضیلت فضل: فضیلت فضل : برتری علم . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فطام یافتن: فطام یافتن : بازگرفته شدن . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فطانت ذهن: فطانت ذهن : هوشیاری ذهن . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فعال بد: فعال بد : کار های بد . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فعل جمیل: فعل جمیل : کار نیک . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فقاع گشودن: فقاع گشودن : تفاخر کردن . ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فقر و فاقه: فقر و فاقه : ناداری و تهیدستی . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فلک اعظم: فلک اعظم : فلک نهم . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلک البروج: فلک البروج : فلک هشتم . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فلک قمر: فلک قمر : از فلک هاست . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فنون حیل: فنون حیل : شاخه های مکر ها . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فنون دانش: فنون دانش : شاخه های علم . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فواتح ثنا: فواتح ثنا : سرآغاز های ثنا . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فوات فرصت: فوات فرصت : نیست شدن فرصت . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فوائد فطنت: فوائد فطنت : سود های هوشیاری . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فوائد موروث: فوائد موروث : میراث های سودمند . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فوز نجات: فوز نجات : رستگاری ، رهایی. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فوطه شابوری: فوطه ی شابوری : منسوب به شابور . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فهم کردن: فهم کردن : فهمیدن ، دریافتن . ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فی الحال: فی الحال : در دم . ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فیضان کردن: فیضان کردن : ریزان شدن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فی ما بعد: فیما بعد : ازآن پس . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قابض ارواح: قابض ارواح : گیرنده ی جان ها . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قادر دانستن: قادر دانستن : توانا شناختن . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاذورات کدورات: قاذورات کدورات : کدورت های پلید . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاصد افاک: قاصد افاک : قصد کننده ی دروغگو . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قاصر امدن: قاصر آمدن : ناتوان گشتن . ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قاصر نظر: قاصر نظر : کوتاه بین . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاعده معهود: قاعده ی معهود : رسم متعارف . ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قایم ماندن: قایم ماندن : پایدار ماندن . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قبل الخطوه: قبل الخطوه : پیش از قام زدن . ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قبل ما: قبل ما : پیش از آن . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قبله کردن: قبله کردن : قرار دادن قبله . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قحط کرم: قحط کرم : نایابی بزرگواری . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدح و مدح: قدح و مدح : عیب گویی و ستایش . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدر وسع: قدر وسع : اندازه ی گشایش . ( مرزب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قدم افشردن: قدم افشردن : پافشاری کردن . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدمای ملوک: قدمای ملوک : پادشاهان پیشین . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدم باز پس نهادن: قدم باز پس نهادن : عقب نشستن . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدم تجاسر: قدم تجاسر : گام چیرگی . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدم در پیش نهادن: قدم در پیش نهادن : جلو آمدن . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدم ذات: قدم ذات : کهنگی ذات . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قدم فراتر نهادن: قدم فراتر نهادن : پیش رفتن . ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قدم فرا نهادن: قدم فرا نهادن : پیش رفتن . ( مرزب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قدم گذاردن: قدم گذاردن : گام نهادن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدم گزاردن: قدم گزاردن : گام زدن . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرابه پیروزه رنگ: قرابه ی پیروزه رنگ : کنایه از آسمان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرار اصل: قرار اصل : نتیجه ی اصل ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرار اصلی: قرار اصلی : نتیجه ی اصلی . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرار افتادن: قرار افتادن : نتیجه شدن . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قران کردن: قران کردن : نزدیک شدن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرایح سلیم: قرایح سلیم : قرسحه های درست . ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قربان کردن: قربان کردن : ذبح کردن ، فدا نمودن . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قربت جوار: قربت جوار : نزدیکی همسایگی . ( مر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قرعه افتادن: قرعه افتادن : اصابت کردن قرعه ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قره عین: قرة عین : روشنی چشم ، فرزند . ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قریب العهد: قریب العهد : نزدیک به زمان . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصاران: قصاران : شویندگان ، گازران . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصب السبق ربودن: قصب السبق ربودن : نی پیشی جستن را ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصد اندیشیدن: قصد اندیشیدن : سوءقصد کردن . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصد پیوستن: قصد پیوستن : آهنگ کردن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصد جان کردن: قصد جان کردن : سوءقصد نمودن . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصد در پیوستن: قصد در پیوستن : آهنگ کردن . ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قصه کردن: قصه کردن : داستان گفتن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصه نوشتن: قصه نوشتن : ماجرا گفتن ، عرض حال کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قضای شهوت: قضای شهوت : رفع شهوت . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قضای مبرم: قضای مبرم : تقدیر قطعی , کنایه از م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قضیه شرع: قضیه ی شرع : موضوع شرع . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قضیه فکرت: قضیه ی فکرت : موضوع اندیشه . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قضیه وفاق: قضیه ی وفاق : موضوع موافقت دوستی . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قطع کلی: قطع کلی : بریدن تمام , جدایی کلی . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قطع مهالک: قطع مهالک : طی کردن مهلکه ها . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلب در قلب: قلب در قلب : وسط در وسط . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلب الشتا: قلب الشتا : وسط زمستان ، آتش . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلب المجن: قلب المجن : دگرگونی سپر ، کنایه از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلت مبالات: قلت مبالات : کمی پروا . ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلم برگرفتن: قلم . . . برگرفتن : معاف داشتن . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلم راندن: قلم . . . راندن : نوشتن . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلم کردن انگشت: قلم کردن انگشت : قطع کردن آن . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قواعد اخوت: قواعد اخوت : قاعده های برادری . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوت تماسک: قوت تماسک : نیروی خویشتن داری . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوت تناسل: قوت تناسل : نیروی پدید آوردن نسل . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوت غاذیه: قوت غاذیه : نیروی غذا دهنده . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوت محرکه: قوّت محرکه : نیروی حرکت دهنده . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوت ممیز: قوت ممیز : نیروی تشخیص . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوت ممیزه: قوت ممیزه : نیروی تشخیص . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوت نامیه: قوت نامیه : نیروی نمو دهنده . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوت های ارادی: قوت های ارادی : نیرو های ارادی . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوقه لعل: قوقه ی لعل : تکمه ی لعل . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قول مجرد: قول مجرد : کلام مجرد . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قول و فعل: قول و فعل : گفتار و کردار . ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قوی حال: قوی حال : نیکو حال ، زورمند . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قیاس باز گرفتن: قیاس باز گرفتن : بر سنجیدن . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قیام ساعت: قیام ساعت : برخاستن قیامت . ( مرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قیام الساعه: قیام الساعه : برخاستن قیامت . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قیام قیامت: قیام قیامت : برخاستن قیامت . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قیام نمودن: قیام نمودن : برخاستن . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قیام و قعود: قیام و قعود : برخاستن و نشستن . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاتر گردانیدن: فاتر گردانیدن : سست کردن . ( مرزب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فارغ الاکناف: فارغ الاکناف : آسوده خاطر ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فارغ البال: فارغ البال : آسوده دل . ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فارغ گردانیدن: فارغ گردانیدن : آسوده ساختن . ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاسد گشتن: فاسد گشتن : تباه شدن . ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاضل امدن: فاضل آمدن : فزون گشتن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاکهه روحانی: فاکهه ی روحانی : میوه ی روح بخش . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فال برگرفتن: فال برگرفتن : طالع دیدن . ( مرزبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فال زدن: فال زدن : فالگیری کردن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فال فرخ: فال فرخ : طالع خوب . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فال فرخنده: فال فرخنده : طالع خوب . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتح الباب کردن: فتح الباب کردن : مفتوح کردن . ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتنه انداز: فتنه انداز : شر انگیز . ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتنه جو ی: فتنه جوی : ستیزه گر . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتنه جویان ضواری: فتنه جویان ضواری : شکرنده های ستیزه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتنه زایی: فتنه زایی : شر انگیزی . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتنه عام: فتنه ی عام : آشوب همگانی . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فتور پذیرفتن: فتور پذیرفتن : سست شدن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فجره طواغی: فجره ی طواغی : سرکشان بد کار . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فحول افاضل: فحول افاضل : فاضلان نر . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فخر امهات و اباء: فخر امهات و آباء: نازش مادران و پدر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فدیه ساختن: فدیه ساختن : قربانی کردن . ( مرزب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرااوردن: فراآوردن : پیش آوردن ، بلند کردن . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرا پیش نهادن: فرا پیش نهادن : جلو رفتن . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراتر نهادن قدم: فراتر نهادن قدم : پیشتر رفتن . ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فراخ کردن: فراخ کردن : گشاد کردن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراداشتن گوش: فراداشتن گوش : استماع کردن . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراز امد بخت: فراز آمد بخت : پیشامد بخت . ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراز اورد وقت: فراز آورد وقت : پیش آورد وقت . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراش بیماری: فراش بیماری : بستر مرض . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراش حریری: فراش حریری : جامه ی خواب پرند . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراغ خاطر: فراغ خاطر : آسایش خاطر . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراغ دل: فراغ دل : آسودگی دل . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فراق زده: فراق زده : هجران دیده . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فراکاردادن: فراکاردادن : به کار روی آوردن . ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خشنسار: ما در زبان ترکی به آن "قاشْقالْداق" ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ریدک: ریدک، در پهلوی ریتک rētak، به معنی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ریدک: ریدک، در پهلوی ریتک rētak، به معنی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گلوگاه نای: گلوگاه نای : مجرای نی . ( مرزبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گمانی بردن: گمانی بردن : خیال کردن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گم کردن راه: گم کردن راه : بیراه شدن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گنده پیر رعنا: گنده پیر رعنا: کنایه از جهان . ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گنه کاری: گنه کاری : بزهکاری ، خطا . ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوسپند گله: گوسپند گله : رمه ی گوسفند ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوش باز داشتن: گوش باز داشتن : مراقب بودن ، توجه د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوش به خود داشتن: گوش به خود داشتن :مراقب خود بودن . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوش پاره: گوش پاره : تکه گوشت . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوشت و موی ریخته: گوشت و موی ریخته : رنجور و بیمار . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوی انداختن: گوی انداختن : گوی بازی کردن . ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوی ربودن: گوی . . . ربودن :بردن بازی . ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گهرداری: گهرداری : اصالت ، نجابت . ( مرزبا ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری