علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بواعث نیکو عهدی: بواعث نیکو عهدی:انگیزه های درست پیم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوستان اخلاف: بوم صفت:آنکه صفت بوم دارد، شوم. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اب شستن: به آب شستن:پاک کردن. ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ارزو خواستن: به آرزو خواستن:پاک کردن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهای جمال: بهای جمال:ارزش حسن. ( مرزبان نامه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اتمام پیوستن: به اتمام پیوستن:تمام شدن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اجابت پیوستن: به اجابت پیوستن:برآورده شدن. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ادا رسانیدن: به ادا رسانیدن:انجام دادن. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهار نوروزی: بهار نوروزی:منسوب به نوروز. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ابرام: به ابرام:استوار ، محکم. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به استحقاق: به استحقاق:شایان , سزاوار. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به استقبال امدن: به استقبال آمدن:پیشواز کردن. ( مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به افراط: به افراط:بیش از اندازه. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اقامت رسانیدن: به اقامت رسانیدن:به جای آوردن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به امضا رساندن: به امضا رساندن:اجرا کردن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به انجاز پیوستن: به انجاز پیوستن:روا گشتن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به انجاز رساندن: به انجاز رساندن:روا کردن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به انفصام انجامیدن: به انفصام انجامیدن:گسیخته شدن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهائم گونه: بهائم گونه:حیوان گونه. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به باد بردادن: به باد . . . بردادن:پراکندن، نابود ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بار امدن: به بار آمدن:میوه دادن ، مثمر شدن، ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به بار امدن: به بار آمدن:میوه دادن ، مثمر شدن، ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بار امده: به بار آمده:میوه دار ، مثمر. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بازی: به بازی:نیک بازی کردن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به پایان بردن: به پایان بردن:به آخر رساندن . ( م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به پایان رسیدن: به پایان رسیدن:تمام شدن . ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تاراج شدن: به تاراج شدن:غارت شدن . ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تازه: به تازه:نو . ( مرزبان نامه، محمد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تحقیق: به تحقیق :به حقیقت . ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ترک گفتن: به ترک. . . گفتن : جدا شدن. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تطویل انجامیدن: به تطویل انجامیدن : طولانی شدن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تعدی برخاستن: به تعدی برخاستن : تجاوز آغاز کردن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تماشا نشستن: به تماشا نشستن : مشغول تماشا شدن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تیر زدن: به تیر زدن : شکار کردن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به جان امان دادن: به جان امان دادن : زنهار دادن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به جای اوردن: به جای آوردن : انجام دادن. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به جای گذاشتن: به جای گذاشتن : رها کردن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به چشم دیدن: به چشم دیدن: رویت کردن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به چشم کردن: به چشم کردن: منظور داشتن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حسب: به حسب: برابر مطابق. ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حصول پیوستن: به حصول پیوستن: حاصل شدن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حقیقت: به حقیقت: حقیقتاً ، به درستی. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حیرت ماندن: به حیرت ماندن: متحیر گشتن. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خاطر راه دادن: به خاطر راه دادن: مذکور ذهن کردن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خدمت پیوستن: به خدمت پیوستن: حاضر شدن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خلاف طبع: به خلاف طبع:به رغم میل. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خون تشنه بودن: به خون تشنه بودن: خواستار مرگ بودن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خویشتن امدن: به خویشتن آمدن: به هوش آمدن. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دارو بردن: به دارو بردن: به طبیب مراجعه کردن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به داوری نشستن: به داوری نشستن: حکمیت پذیرفتن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به در امدن از پوست: به در آمدن از پوست: بی رودربایستی ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به در اوردن: به در آوردن: ظاهرساختن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به در افتادن: به در افتادن: به نتیجه رسیدن. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به در شدن: به در شدن: بیرون رفتن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دل امدن: به دل آمدن: خطور کردن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به راست گرفتن دروغ کسی: به راست گرفتن دروغ کسی: درست تلقی ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به رقص گذاشتن: به رقص گذاشتن: فرصت رقص دادن. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به روی اوردن: به روی. . . آوردن: عارض کردن. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهره بخشیدن: بهره بخشیدن: نصیب دادن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زنا گرفتن: به زنا گرفتن:به فاحشگی متهم کردن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زوال رسیدن: به زوال رسیدن:افول کردن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زیر امدن: به زیرآمدن:پایین آمدن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زیر اوردن: به زیر آوردن:پایین کشیدن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سر امدن: به سرآمدن:پایان یافتن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر امدن روزگار: به سر آمدن روزگار:پایان گرفتن زمان. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر امدن عمر: به سر آمدن نوبت:منقضی شدن آن. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر بردن کار: به سر بردن کار:به انجام رساندن آن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر امدن نوبت: به سر آمدن نوبت:منقضی شدن آن. ( م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به سر در امدن: به سر در آمدن:در افتادن ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر کسی دویدن: به سر کسی دویدن:حمله ور شدن به او . ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سلامت: به سلامت: تن درست ، بی گزند . ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سمع رسانیدن: به سمع رسانیدن: اطلاع دادن . ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سنگ امدن پای: به سنگ آمدن پای: در افتادن . ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سهو: به سهو: اشتباهی . ( مرزبان نامه، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شادی کسی خوردن: به شادی کسی خوردن: به سلامت وی نوشی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شانه زدن: به شانه زدن: شانه کردن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهشت باقی: بهشت باقی: فردوس جاویدان. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شرط وفا: به شرط وفا: مشروط به وفاداری. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شریعت امدن: به شریعت آمدن: گرویدن به آیین. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شوهر دادن: به شوهر دادن: به عقد مردی در آوردن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به صحرا افتادن: به صحرا افتادن: به بیابان رفتن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به صلاح باز اوردن: به صلاح باز آوردن:آشتی دادن. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ظهور رسیدن: به ظهور رسیدن:آشکار شدن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به غایت رسیدن: به غایت رسیدن: بسیار شدن ، به نهایت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به غلط افگندن: به غلط افگندن:نادرست انگاشتن. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فال داشتن: به فال داشتن:تفأل زدن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فال گرفتن: به فال گرفتن:فرخنده داشتن. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فعل امدن: به فعل آمدن:تحقق یافتن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فعل انجامیدن: به فعل انجامیدن:تحقق پذیرفتن. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قایم ریختن: به قایم ریختن:تسلیم شدن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قدر امکان: به قدر امکان:به اندازه ممکن. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قاعده: به قاعده:علی الرسم. ( مرزبان نامه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قدر وسع: به قدر وسع:به اندازه گنجایش. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قرار باز شدن: به قرار باز شدن:رجوع کردن به اصل. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قطع رساندن: به قطع رساندن: بریدن ، قطع کردن . ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کار امده: به کار آمده:مفید. ( مرزبان نامه، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کار اوردن: به کار آوردن:عمل کردن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کاری بودن: به کاری بودن:اشتغال داشتن. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کفایت انجامیدن: به کفایت انجامیدن:به سر رسیدن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کفایت رسیدن: به کفایت رسیدن:تمام شدن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به گزاف: به گزاف:بیهوده، عبث. ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به گل اندودن: به گل اندودن:گل مالی کردن. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به گل فرو شدن: به گل فرو شدن:واماندن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به مشام رسیدن: به مشام رسیدن:استشمام شدن. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نشانه رسیدن: به نشانه رسیدن:به هدف خوردن. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نشین: به نشین: خوش محفل. ( مرزبان نامه، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نظام: به نظام:مرتب، منظم. ( مرزبان نامه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نظام رسیدن: به نظام رسیدن: منظم شدم. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نظم امدن: به نظم آمدن: صورت شعرپذیرفتن. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نفاذ رسانیدن: به نفاذ رسانیدن: جاری گردانیدن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نفوذ رسانیدن: به نفوذ رسانیدن:نافذ ساختن. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به نقل برگرفتن: به نقل برگرفتن:مانند نقل برداشتن ، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به وفا رسیدن: به وفا رسیدن:تحقق یافتن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به وقت: به وقت:به موقع. ( مرزبان نامه، مح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به وقوع انجامیدن: به وقوع انجامیدن:واقع شدن. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به هزار چشم گریستن: به هزار چشم گریستن: زار زارگریه کرد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به هفت اب شستن: به هفت آب شستن: تطهیر کردن. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به هم اوردن: به هم رسیدن: تلاقی کردن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به همه حال: به همه حال:در هر صورت، کلا. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به هم رسیدن: به هم رسیدن: تلاقی کردن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کفر برداشتن: به کفر برداشتن:کفر تلقی کردن. ( م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به همین قرار: به همین قرار: بر این وضع. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به یک سو کشیدن: به یک سو کشیدن: کناره جستن. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیاض دیده: بیاض دیده: سپیده ی چشم. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیاض روز: بیاض روز: سپیدی روز. ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی التفاتی: بی التفاتی:بی توجهی. ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی بهره ماندن: بی بهره ماندن: بی نصیب شدن. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیت السعاده: بیت السعاده:خانه خوشبختی. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی حشو: بی حشو: بی آگین، بدون ضمایم. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیخ بردن: بیخ بردن: ریشه دوانیدن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیخ چیزی را برکشیدن: بیخ چیزی را برکشیدن:ریشه کن کردن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی خردان: بی خردان:بی عقلان ، کودن ها. ( مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی خردان: بی خردان:بی عقلان ، کودن ها. ( مر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیخ و بنیاد: بیخ و بنیاد: ریشه و اساس. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیخ وجود: بیخ وجود:ریشه ی هستی. ( مرزبان نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیخ مؤالفت: بیخ مؤالفت:ریشه ی دوستی. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیدادان: بیدادان:ستمگران. ( مرزبان نامه، م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیداد راندن: بیداد راندن:ستم کردن. ( مرزبان نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیدار حزم: بیدار حزم: هوشیار، آگاه. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیرون امدن از عهده: بیرون آمدن از عهده:توانایی داشتن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیرون اوردن موی از خمیر: بیرون آوردن موی از خمیر:کنایه از دق ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیرون افگندن: بیرون افگندن:خارج ساختن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیرون کشیدن دندان: بیرون کشیدن دندان: کندن دندان. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی سامان کار: بی سامان کار:بی خانمان و آشفته حال. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیضه نهادن: بیضه نهادن:تخم گذاشتن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیغوله مسکن: بیغوله ی مسکن:گوشه ی خانه. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی فاصله: بی فاصله:بی درنگ. ( مرزبان نامه، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی فرجامی: بی فرجامی:بی عاقبتی. ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیکباره: بیکباره: پاک ، بتمامی. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیگانه داشتن از خود: بیگانه داشتن از خود :نا آشنا پنداشت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیگاهی: بیگاهی: بی موقع ، غیر منتظر. ( مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی گناهان: بی گناهان :بی تقصیر ها. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی مایگان: بی مایگان:بی ارزش ها ، بی هنران. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیم بودن: بیم بودن:نگرانی داشتن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی مجاملتی: بی مجاملتی:عدم رعایت بی تعارفی. ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی مجان: بیم جان:ترس حیات. ( مرزبان نامه، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی مسامحتی: بی مسامحتی:بی گذشتی، عدم مدارا. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیم سر: بیم سر:خوف جان. ( مرزبان نامه، مح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی نهایتی: بی نهایتی:بی منتهایی. ( مرزبان نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی یسار: بی یسار:بی امکان ، بینوا. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دریغ: دریغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شمشیر: شمشیر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پادشاه شناسی: پادشاه شناسی:شناختن ملک . ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاره سنگ مموه: پاره سنگ مموه:جواهر . ( مرزبان نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاک روشن: پاک روشن: نیک رفتار، عفیف . ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاک روشی: پاک روشی:نیک رفتاری . ( مرزبان نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاکیزه پیکر: پاکیزه پیکر: پاک تن، عفیف . ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاکیزه خلقت: پاکیزه خلقت:نیک سرشت. ( مرزبان نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاکیزه صورت: پاکیزه صورت:نیکو منظر. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاکیزه طلعت: پاکیزه طلعت:نیکو رخسار. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاکیزه فکرت: پاکیزه فکرت:درست اندیش. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاکیزه منظر: پاکیزه منظر:نیکو رخسار. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پالایش دادن: پالایش دادن:تصویه کردن. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پالودن خون دل: پالودن خون دل:زار گریستن. ( مرزبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای از حد بیرون نهادن: پای از حد بیرون نهادن:کنایه از تجاو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پایان کوه: پایان کوه:دامنه کوه ، پایین کوه. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای به سنگ امدن: پای به سنگ آمدن:به دشواری برخوردن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای به گل فرو شدن: پای به گل فرو شدن:در وحل بازماندن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای در دامن کشیدن: پای در دامن کشیدن: ساکن نشستن. ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پای در دامن کشیدن: پای در دامن کشیدن: ساکن نشستن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای در رکاب اوردن: پای در رکاب آوردن: سوارشدن. ( مرز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای در رکاب افشردن: پای دررکاب افشردن:ایستادگی کردن. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای در رکاب کردن: پای دررکاب کردن:ایستادگی کردن. ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای فرو شدن: پای فرو شدن:باز ماندن. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای لغزیدن: پای لغزیدن: زلت ، عثرت. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پایمرد: پای مرد: میانجی. ( مرزبان نامه، م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پای بر روی چیزی نهادن: پای . . . نهادن: مسلط شدن ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پایه اول: پایه اول: زینه نخست. ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پایه زیرین: پایه ی زیرین: زینه فرودین. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پایه نازل: پایه ی نازل: رتبه ی پست. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پراگنده صحبت: پراگنده صحبت: یاوه گو. ( مرزبان ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پر خداع: پر خداع: بسیار حیله، مکار. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پر داختن از: پر داختن از:فارغ شدن. ( مرزبان نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرده ابگون: پرده آبگون:کنایه از آسمان. ( مرزب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرده اغانی: پرده اغانی:نوای سرود ها. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرده عشاق: پرده عشاق:نوای عشاق. ( مرزبان نام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرده ناساز: پرده ناساز:نوای نامیزان. ( مرزبان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرده نهانی: پرده نهانی:خفای کامل. ( مرزبان نا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرستاران: پرستاران:کنیزکان. ( مرزبان نامه، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پر شتاب بودن مغز: پر شتاب بودن مغز:مضطرب گشتن. ( مر ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های علی باقری