علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر جای سرد گردانیدن: بر جای سرد گردانیدن: برفور کشتن ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در چشم نهادن انگشت: در چشم نهادن انگشت: پذیرفتن، اطاعت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر چیزی باعث امدن: بر چیزی باعث آمدن: تحریک کردن بر آن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر چیزی قرار دادن: بر چیزی قرار دادن: تصمیم گرفتن برآن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برحذر بودن: برحذر بودن: دوری گزیدن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برحذر بودن: برحذر بودن: دوری گزیدن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برخاستن از پیش خاطر: برخاستن از پیش خاطر: زایل شدن از چش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برخاستن حکم از کسی: برخاستن حکم از کسی: ساقط شدن آن . ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برخاستن دوستی: برخاستن دوستی: از بین رفتن آن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برخاستن موانع: برخاستن موانع: برطرف شدن آن. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر خاطر داشتن: بر خاطر داشتن: حفظ بودن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر خاک غلتیدن: بر خاک غلتیدن :تمرغ کردن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر دادن به باد: بر دادن به باد: از بین بردن . ( ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برداشتن به کفر: برداشتن به کفر: تلقی کردن به کافری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برداشتن دست دعا: برداشتن دست دعا: دعا کردن . ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر در کسی زدن: بر در کسی زدن: جویا شدن . ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ بر دل بستن: سنگ بر دل بستن: کنایه از تحمل سختی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر دل گذشتن: بر دل گذشتن: خطورکردن بر. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر دل نهادن رنج: بر دل نهادن رنج: غصه دارشدن. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رنج بر دل نهادن: رنج بر دل نهادن: غصه دارشدن. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زبان راندن نام کسی: بر زبان راندن نام کسی: یاد کردن اسم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زبان گذشتن: بر زبان گذشتن: نقل کردن ، بازگفتن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زمین زدن: برزمین زدن: افکندن ، انداختن. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر طعام نشستن: بر سر طعام نشستن: خوردن گرفتن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر سنگ نشستن: بر سر سنگ نشستن: کوه نشین شدن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر شدن اندیشه: برشدن اندیشه: اوج گرفتن آن. ( مرز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر طاق نهادن: برطاق نهادن: فراموش کردن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر عادت: برعادت: حسب المعمول. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برف دی مهی: برف دی مهی: برف ماه دی. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر قرار اصل: بر قرار اصل : برطبق معمول. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برکات انفاس: برکات انفاس: برکت های نفس ها. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر کار رفتن: بر کار رفتن: موثر بودن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر کار گرفتن: بر کار گرفتن: معمول داشتن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر کاروان زدن: بر کاروان زدن: غارت بردن . ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر کسی افتادن: بر کسی افتادن:حمله کردن به وی . ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشیدن بیخ: کشیدن بیخ: ریشه کن کردن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از بیخ کشیدن: از بیخ کشیدن: ریشه کن کردن. ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برکشیدن جامه: برکشیدن جامه: کندن لباس. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برکشیدن دندان: برکشیدن دندان :کندن آن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر گذرانیدن: برگذرانیدن: برتری دادن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر گرفتن از پیش: بر گرفتن از پیش : دفع کردن آن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر گرفتن شکوه کسی: بر گرفتن شکوه کسی :زایل ساختن حشمت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر گرفتن طمع: بر گرفتن طمع: ترک امید کردن. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر گرفتن قلم: بر گرفتن قلم: معذور داشتن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر گرفتن گام: بر گرفتن گام: راه افتادن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر گرفتن نظر: بر گرفتن نظر: صرف نظر کردن. ( مرز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معسر: معَسّر:چیزی دشوار کرده ، دشوار دکتر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معسر: معَسّر:چیزی دشوار کرده ، دشوار دکتر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بو نداشتن: بونداشتن:خبر نداشتن "او ز یک رنگی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خو نداشتن: خو نداشتن:واقف نبودن "او ز یک رنگی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ زیرک: مرغ زیرک : دکتر فروزان فر درمورد " ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مکر بستن: مکر بستن : حیله کردن ، طرح ریختن حی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنبه در گوش کردن: پنبه در گوش کردن :عملی است که برای ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برگ ریزان امل: برگ ریزان ا مل: خزان آرزو. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برگشتگی حال: برگشتگی حال: تغییر وضع. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر محک زدن: برمحک زدن: آزمایش کردن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر وجه اجمال: بروجه اجمال: به اختصار. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر هم امیختن: برهم آمیختن: مخلوط کردن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر هم تافتن: برهم تافتن: تابیدن، به هم پیچیدن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر هم پیچیدن: برهم پیچیدن: حلقه زدن، بافتن. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر هم پیچیده: برهم پیچیده: حلقه زده. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برهم نهادن: برهم نهادن: روی هم گذاشتن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر هنگان: برهنگان: لخت ، عریان . ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بری الساحه: بری الساحه: بی گناه . ( مرزبان نا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزرگ نمودن: بزرگ نمودن:کلان و بزرگ جلوه دادن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزغالگان: بزغالگان:بچه های بز. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بساط اغبر: بساط اغبر:زمین ، به کنایه. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بساط در بساط: بساط در بساط:فرش در فرش. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بساط جلال: بساط جلال: دستگاه حشمت. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بساط خافقین: بساط خافقین: زمین به کنایه. ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بساط غیرا: بساط غیرا: آسمان ، به کنایه. ( مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مژده: مژده: دکتر کزازی در مورد واژه ی " م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتش برزین: آتش بُرزین: دکتر کزازی در مورد واژه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بستان در بستان: بستان در بستان: باغ در باغ. ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بستن دل: بستن دل: عاشق شدن . ( مرزبان نامه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسته گردانیدن: بسته گردانیدن: مقید کردن . ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسته گفتار: بسته ی گفتار: مقید به کلام. ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسیار عقار: بسیار عقار: دارا. ( مرزبان نامه، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسیط جهان: بسیط جهان:گستره ی عالم. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسیط هامون: بسیط هامون:پهنه دشت. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بصارت بینش: بصارت بینش:بینایی نظر. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بصر بصیرت: بصر بصیرت:دیده بینایی. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بضاعت مزجاه: بضاعت مزجاة:متاع اندک. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بعد الیوم: بعد الیوم:پس از امروز. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بعیدالمال: بعیدالمآل:دور از آرزو. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بغته فجاه: بغتة فجأة:نا گهانی. ( مرزبان نامه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بغل زنان: بغل زنان:شماتت زنان. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بغلطاق: بغلطاق:قبا، بغل بند. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بقای جاودانی: بقای جاودانی:زیستن همیشگی . ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلبله وار: بلبله وار:مانند کوزه شراب. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلبل صفت: بلبل صفت:بلبل مانند. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلند رایان: بلند رایان:والامنشان. ( مرزبان نا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلوغ پرواز: بلوغ ِ پرواز: رسایی پریدن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنای خانه: بنای خانه:اساس و بنیاد خانه. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنده از: بنده ی آز:آزمند. ( مرزبان نامه، م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنده شهوت: بنده ی شهوت: شهوتران. ( مرزبان نا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنده قدیم: بنده ی قدیم: خدمتکار دیرین. ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنیاد بر اب داشتن: بنیاد بر آب داشتن:نا استوار بودن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوادر قول: بوادر قول:سخن های بی اندیشه ی گفتار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بواعث تحرض: بواعث تحرض:انگیزه های تشویق. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بواعث رغبت: بواعث رغبت:انگیزه های میل. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بواعث نیکو عهدی: بواعث نیکو عهدی:انگیزه های درست پیم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوستان اخلاف: بوم صفت:آنکه صفت بوم دارد، شوم. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اب شستن: به آب شستن:پاک کردن. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ارزو خواستن: به آرزو خواستن:پاک کردن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهای جمال: بهای جمال:ارزش حسن. ( مرزبان نامه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اتمام پیوستن: به اتمام پیوستن:تمام شدن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اجابت پیوستن: به اجابت پیوستن:برآورده شدن. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ادا رسانیدن: به ادا رسانیدن:انجام دادن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهار نوروزی: بهار نوروزی:منسوب به نوروز. ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ابرام: به ابرام:استوار ، محکم. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به استحقاق: به استحقاق:شایان , سزاوار. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به استقبال امدن: به استقبال آمدن:پیشواز کردن. ( مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به افراط: به افراط:بیش از اندازه. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اقامت رسانیدن: به اقامت رسانیدن:به جای آوردن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به امضا رساندن: به امضا رساندن:اجرا کردن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به انجاز پیوستن: به انجاز پیوستن:روا گشتن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به انجاز رساندن: به انجاز رساندن:روا کردن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به انفصام انجامیدن: به انفصام انجامیدن:گسیخته شدن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهائم گونه: بهائم گونه:حیوان گونه. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به باد بردادن: به باد . . . بردادن:پراکندن، نابود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بار امدن: به بار آمدن:میوه دادن ، مثمر شدن، ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به بار امدن: به بار آمدن:میوه دادن ، مثمر شدن، ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بار امده: به بار آمده:میوه دار ، مثمر. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بازی: به بازی:نیک بازی کردن. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به پایان بردن: به پایان بردن:به آخر رساندن . ( م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به پایان رسیدن: به پایان رسیدن:تمام شدن . ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تاراج شدن: به تاراج شدن:غارت شدن . ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تازه: به تازه:نو . ( مرزبان نامه، محمد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تحقیق: به تحقیق :به حقیقت . ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ترک گفتن: به ترک. . . گفتن : جدا شدن. ( مرز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تطویل انجامیدن: به تطویل انجامیدن : طولانی شدن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تعدی برخاستن: به تعدی برخاستن : تجاوز آغاز کردن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تماشا نشستن: به تماشا نشستن : مشغول تماشا شدن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تیر زدن: به تیر زدن : شکار کردن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به جان امان دادن: به جان امان دادن : زنهار دادن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به جای اوردن: به جای آوردن : انجام دادن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به جای گذاشتن: به جای گذاشتن : رها کردن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به چشم دیدن: به چشم دیدن: رویت کردن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به چشم کردن: به چشم کردن: منظور داشتن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حسب: به حسب: برابر مطابق. ( مرزبان نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حصول پیوستن: به حصول پیوستن: حاصل شدن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حقیقت: به حقیقت: حقیقتاً ، به درستی. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به حیرت ماندن: به حیرت ماندن: متحیر گشتن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خاطر راه دادن: به خاطر راه دادن: مذکور ذهن کردن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خدمت پیوستن: به خدمت پیوستن: حاضر شدن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خلاف طبع: به خلاف طبع:به رغم میل. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خون تشنه بودن: به خون تشنه بودن: خواستار مرگ بودن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به خویشتن امدن: به خویشتن آمدن: به هوش آمدن. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دارو بردن: به دارو بردن: به طبیب مراجعه کردن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به داوری نشستن: به داوری نشستن: حکمیت پذیرفتن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به در امدن از پوست: به در آمدن از پوست: بی رودربایستی ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به در اوردن: به در آوردن: ظاهرساختن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به در افتادن: به در افتادن: به نتیجه رسیدن. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به در شدن: به در شدن: بیرون رفتن. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دل امدن: به دل آمدن: خطور کردن. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به راست گرفتن دروغ کسی: به راست گرفتن دروغ کسی: درست تلقی ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به رقص گذاشتن: به رقص گذاشتن: فرصت رقص دادن. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به روی اوردن: به روی. . . آوردن: عارض کردن. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهره بخشیدن: بهره بخشیدن: نصیب دادن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زنا گرفتن: به زنا گرفتن:به فاحشگی متهم کردن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زوال رسیدن: به زوال رسیدن:افول کردن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زیر امدن: به زیرآمدن:پایین آمدن. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زیر اوردن: به زیر آوردن:پایین کشیدن. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سر امدن: به سرآمدن:پایان یافتن. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر امدن روزگار: به سر آمدن روزگار:پایان گرفتن زمان. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر امدن عمر: به سر آمدن نوبت:منقضی شدن آن. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر بردن کار: به سر بردن کار:به انجام رساندن آن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر امدن نوبت: به سر آمدن نوبت:منقضی شدن آن. ( م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به سر در امدن: به سر در آمدن:در افتادن ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سر کسی دویدن: به سر کسی دویدن:حمله ور شدن به او . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سلامت: به سلامت: تن درست ، بی گزند . ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سمع رسانیدن: به سمع رسانیدن: اطلاع دادن . ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سنگ امدن پای: به سنگ آمدن پای: در افتادن . ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به سهو: به سهو: اشتباهی . ( مرزبان نامه، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شادی کسی خوردن: به شادی کسی خوردن: به سلامت وی نوشی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شانه زدن: به شانه زدن: شانه کردن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهشت باقی: بهشت باقی: فردوس جاویدان. ( مرزبا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شرط وفا: به شرط وفا: مشروط به وفاداری. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شریعت امدن: به شریعت آمدن: گرویدن به آیین. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شوهر دادن: به شوهر دادن: به عقد مردی در آوردن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به صحرا افتادن: به صحرا افتادن: به بیابان رفتن. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به صلاح باز اوردن: به صلاح باز آوردن:آشتی دادن. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به ظهور رسیدن: به ظهور رسیدن:آشکار شدن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به غایت رسیدن: به غایت رسیدن: بسیار شدن ، به نهایت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به غلط افگندن: به غلط افگندن:نادرست انگاشتن. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فال داشتن: به فال داشتن:تفأل زدن. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فال گرفتن: به فال گرفتن:فرخنده داشتن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فعل امدن: به فعل آمدن:تحقق یافتن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فعل انجامیدن: به فعل انجامیدن:تحقق پذیرفتن. ( م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قایم ریختن: به قایم ریختن:تسلیم شدن. ( مرزبان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قدر امکان: به قدر امکان:به اندازه ممکن. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قاعده: به قاعده:علی الرسم. ( مرزبان نامه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قدر وسع: به قدر وسع:به اندازه گنجایش. ( مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قرار باز شدن: به قرار باز شدن:رجوع کردن به اصل. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قطع رساندن: به قطع رساندن: بریدن ، قطع کردن . ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کار امده: به کار آمده:مفید. ( مرزبان نامه، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کار اوردن: به کار آوردن:عمل کردن. ( مرزبان ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کاری بودن: به کاری بودن:اشتغال داشتن. ( مرزب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کفایت انجامیدن: به کفایت انجامیدن:به سر رسیدن. ( ...

٨ ماه پیش

مدال‌های علی باقری