نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
خرد: دادِ خِرَد دادن : از روی عقل و اندی ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
چراغ: چراغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی چرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گرگ سگ: گرگ سگ:سگ قوی ( ( گرگ سگی بر گذر ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رواناب: رواناب ( Run Off ) :[ اصطلاح آب و ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هم نورد: همنورد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زینک: زینک ( Zinc ) :[اصطلاح گرافیک]به مع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تیریپ: تیریپ: [ اصطلاح در تداول عامه ]پاتو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تتق: تُتُق :پرده ، چادر و پرده ٔ بزرگ ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نور علی نور: نور علی نور: اگر کار یا چیز خوبی به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هباء منثورا: هباء منثورا: به معنی غبار پراکنده و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ترمال: ترمال ( Thermal ) [اصطلاح پاراگلاید ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دی اکسید کربن: دی اکسید کربن ( CO2 – Carbon dioxid ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
برمایه: برمایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دتاکس: دتاکس:[اصطلاح کافی شاپ]اگر انواع مخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جابجائی: جابجائی ( Displacement ) [اصطلاح در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gangplank: ( Gangplank ) [اصطلاح دریانوردی]تخت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دیوار تصادم کشتی: دیوار تصادم کشتی : ( Collision Bulk ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اب و اتش جمع نمی شود: آب و آتش جمع نمی شود: این دو چیز یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کدورت: کدورت ( Turbidity ) :[ اصطلاح آب و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قلیاییت: قلیاییت ( Alkalinity ) : [ اصطلاح آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ابگیری: آبگیری ( Dewatering ) :[ اصطلاح آب ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشنا شدن با کسی: آشنا شدن با کسی ؛ بار اول او را دید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشنا شدن به علمی: آشنا شدن بعلمی یا صنعتی ؛ اندکی فرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشنا ورزیدن: آشنا ورزیدن ؛ آشنا کردن. سباحت. || ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشنا کردن: آشنا کردن ؛ معرفی کردن کسی را بدیگر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جلد بودن در کاری دستی: جلد بودن در کاری دستی ؛ ماهر و استا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جلد شدن کبوتر: جلد شدن کبوتر ؛ خو گرفتن کبوتر به خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جلدکننده: جلدکننده ؛ که کتاب و دفتر جلد کند. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جلد سوخته: جِلد سوخته ؛نوعی جلد چرمی کتاب که ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
خلیج: خلیج معرب کنیک یا کنیج فارسی به معن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پیدا: پیدا : پیدا در پهلوی پیتاگ paytāg ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
جاده: جاده : [ اصطلاح راهنمایی و رانندگی] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سیاره: دکتر کزازی واژه ی " ستاره ی جنبان " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دستگیره: دستگیره: [اصطلاح یراق آلات]یکی از ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جهان: جهان را بر کسی سیاه کردن : روزگار ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دینار: دینار: در پهلوی دنار dēnār بوده است ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
برون سپاری: برون سپاری ( Outsourcing ) ) : [ اص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ترکیب اضافی: ترکیب اضافی : آمیغ برافزوده دکتر کز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رستن: رُستن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بارگی: بارگی: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تهمورث: : دکتر کزازی در مورد واژه ی " تهمور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مجلس مهستان: مجلس مهستان : پارلمان ایران در عهد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ویبره: ویبره ( لرزاندن صدا ) [اصطلاح موسیق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خرج کار: خرج کار: [اصطلاح نساجی]معمولا به مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پریسیکل: پریسیکل : [اصطلاح صنعت چوب] در برش ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کات سین: کات سین ( Cutscene ) : [اصطلاح بازی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کوئست: کوئست ( Quest ) : [اصطلاح بازی کامپ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جگر: جگر : کنایه از درد و غم بر در این ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
یغما: یغما در زبان ترکی از مصدر "یئغماق ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کمر بستن: کمر بستن: کنایه ی فعلی ایماست از آم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رخ: رخ : تحریف رُخت به معنای روی نشان د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
غرض: غرض:نشانه و هدف ، آنچه برای آن کاری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پانچ: پانچ:[اصطلاح کافی شاپ]به نوشیدنی می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
میدان: میدان : به ظرف گلی مدور شبیه تقار ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ابریشم: ابریشم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وابستگی: وابستگی CLIENTSHIP :[اصطلاح جامعه ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کبوتر: کلمه کبد عربی معنای خود را از رنگ ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 1 سوره توبه: اعلام کننده آیات برائت علی ( علیه ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عنان زنان: دکتر کزازی در مورد واژه ی "عنان زنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
ایران: ایران: از ایران سوی زاولستان کشید ...
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زود: زود: زود در پهلوی در ریخت زوت zut ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ایزد: ایزد : دکتر کزازی در مورد واژه ی ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
وجه شبه: وجه شبه: مانروی دکتر کزازی " مانروی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کمین: کمین:[اصطلاح نظامی]عبارت است حمله ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
یوز: یوز: در پهلوی با همین ریخت ریخت بود ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چوب: چوب ( اصطلاح بنایی ) : در قدیم برای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تکمیل: دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نوید: نوید: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بوسه: بوسه چاک:بوسه ای پرشور و به آرزو خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
راش: راش : نسخه ی چاپ شده ی نگاتیو های ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نسخه: نسخه: [ اصطلاح تعزیه ] یک اصطلاح بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نیایش: نیایش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پلاس: پلاس کسی حریر شدن : کنایه است از ثر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خیش: خیش : تحریف خش فارسی یا خش انداختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
giraffe: Giraffe تغییر یافته ی واژه ی زرافه ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
گرید: گرید ( Grid ) :[اصطلاح گرافیک]درجه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بناز داشتن: بناز داشتن ؛ پروردن بناز. عزیز داشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بکسی داشتن: بکسی داشتن ؛. . . متوجه او بودن. ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بهتر داشتن: بهتر داشتن ؛ مرجح شمردن : مسلم کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به ناز داشتن: به ناز داشتن ؛ پروردن بناز. عزیز دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بهیچ نداشتن: بهیچ نداشتن ؛ بچیزی نشمردن. در شمار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیاد داشتن: بیاد داشتن ؛ محظوظ بودن. در خاطر و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بهم برداشتن: بهم برداشتن ؛ نهادن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیدار داشتن: - بیدار داشتن ؛ نگذاردن که بخواب رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاک داشتن: پاک داشتن ؛ نیالوده داشتن : چو گوهر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پایاب داشتن: پایاب داشتن ؛ تاب داشتن : که دارد گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرنوش داشتن: پرنوش داشتن ؛ شیرین کردن : به هر لف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پای داشتن: پای داشتن ؛ مقاومت کردن : نه هر که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت سر خود داشتن: پشت سر خود داشتن ؛ حفاظت کردن خود ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پهلو داشتن: پهلو داشتن ؛ فربه بودن. مایه داشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پوشیده داشتن: پوشیده داشتن ؛ مخفی نگاه داشتن : با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پی چیزی داشتن: پی چیزی داشتن ؛ دنبال کردن چیزی : ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیغام داشتن: پیغام داشتن ؛ حامل پیغام بودن. - ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترصد داشتن: ترصد داشتن ؛ مترصد بودن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تاو داشتن: تاو داشتن ؛ با طاقت بودن. . . : جها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تنگ داشتن دل: تنگ داشتن دل ؛تاسه کردن. رنجه ساختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تلازم داشتن: تلازم داشتن ؛ ملازم بودن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جان سگ داشتن: جان سگ داشتن ؛ سخت جان بودن : گر جا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جهان داشتن: جهان داشتن ؛ فرمانروای جهان بودن. ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حواس داشتن: حواس داشتن ؛ با یاد و هوش بودن. حوا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک داشتن بر سر: خاک داشتن بر سر ؛ بخاک رفتن. مردن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خدمت داشتن: خدمت داشتن ؛ خدمت کردن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خرد داشتن: خرد داشتن ؛ فرزانه بودن. عاقل بودن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خشم داشتن: خشم داشتن ؛ خشمگین بودن : به بیهوده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خوب داشتن: خوب داشتن ؛ معاشرت حسن کردن. نیکو ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در اسودگی داشتن: در آسودگی داشتن ؛ در آسایش و رفاه ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در بند داشتن: در بند داشتن ؛در بند کشیدن : دگرره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در انتظار داشتن: در انتظار داشتن ؛ در انتظار گذاردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در تاب داشتن: در تاب داشتن ؛در بیقراری نگه داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در سر داشتن: در سر داشتن ؛ نیت و قصد آن داشتن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست ازچیزی بداشتن: - دست ازچیزی بداشتن ؛ دوری جستن ازو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بچیزی داشتن: دست بچیزی داشتن ؛ گرفتن آن چیز را : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل به اندوه داشتن: دل به اندوه داشتن ؛ غمگین بودن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل بغم داشتن: دل بغم داشتن ؛ دل به اندوه داشتن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم کسی داشتن: رسم کسی داشتن ؛ بر طریقه و روش او ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زبون داشتن: زبون داشتن ؛ خوار شمردن : سواران تر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ساز برداشتن: - ساز برداشتن ؛ ساز بر گرفتن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه چیزی داشتن: راه چیزی داشتن ؛ بر آن برفتن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سایه داشتن: سایه داشتن ؛ سایه افکندن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر بر استان داشتن: سر بر آستان داشتن ؛ سر بر آستان نها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر در نشیب داشتن: سر در نشیب داشتن ؛ به پستی گراینده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سود و زیان داشتن: سود و زیان داشتن ؛ متضمن نفع و ضرور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سوک داشتن: سوک داشتن ؛ تعزیت داشتن. عزاداری کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سوگند داشتن: - سوگند داشتن ؛ سوگند خورده بودن. ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شادان دل داشتن: شادان دل داشتن ؛ فرحناک ساختن : نگو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صواب داشتن: صواب داشتن ؛ رد نکردن. پذیرفتن : و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فائده داشتن: فائده داشتن ؛ سودمند بودن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گله داشتن: گله داشتن ؛ شکوه داشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گماشته داشتن: گماشته داشتن ؛ موکل ساختن : طغرل حا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مکتوم داشتن: مکتوم داشتن ؛ پوشیده داشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ملک داشتن: ملک داشتن ؛ ملک راندن. پادشاهی کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
منکر داشتن: منکر داشتن ؛ زشت شمردن. ناپسند داشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مهلت داشتن: مهلت داشتن ؛ فرصت داشتن. زمان داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
میان بسته داشتن: میان بسته داشتن ؛ کمر بسته داشتن. آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نزدیک داشتن: نزدیک داشتن ؛ بخود قریب ساختن. گفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نژاد داشتن: نژاد داشتن ؛ اصل داشتن : چو دارید ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نفور داشتن: نفور داشتن ؛ رمانیدن. گریزان ساختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مهر داشتن: مهر داشتن ؛ محبت داشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نهفته داشتن: نهفته داشتن ؛ پنهان و در خفا داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نیک داشتن: نیک داشتن ؛ خوب داشتن : من کسی را ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
فرزانه: فرزانه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هیچکس داشتن: هیچکس داشتن ؛ در شمار کس آوردن. به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وقت داشتن: وقت داشتن ؛ مهلت داشتن. مجال داشتن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یکی داشتن: یکی داشتن ؛ یکی شمردن : شب و روز رس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یادگار داشتن: یادگار داشتن ؛ داشتن چیزی درخور حفظ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد داشتن: باد داشتن ؛ بیهود پنداشتن. بچیزی نگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بار داشتن: - بار داشتن ؛ حامل بودن ، فرزند در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باک داشتن: باک داشتن ؛ بیمناک بودن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ببند داشتن: ببند داشتن ؛ ببند بستن. دربند کشیدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بپای داشتن: بپای داشتن ؛ نگهداری کردن. برقرار م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بپروار داشتن: بپروار داشتن ؛ فربهی را پروردن : کس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بچیزی یا بکسی داشتن: بچیزی یا بکسی داشتن ؛ در شمار چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ببندگی داشتن: ببندگی داشتن ؛ به غلامی مجبور کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بحساب داشتن: بحساب داشتن ؛ بحساب آوردن. در عداد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بحق داشتن: بحق داشتن ؛ در مقام حق قرار دادن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخدمت داشتن: بخدمت داشتن ؛ بخدمت گماردن : منت بد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بدرد داشتن: بدرد داشتن ؛ رنجاندن : مقدمی از ایش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به رنج داشتن: بدرد یا برنج داشتن ؛ در محنت و تعب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به درد داشتن: بدرد یا برنج داشتن ؛ در محنت و تعب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دل داشتن: بدل داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بدست داشتن: بدست داشتن ؛ در تصرف داشتن. در اختی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر چیزی داشتن: بر چیزی داشتن ؛ هدایت کردن بر آن. و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر سر افسر داشتن: بر سر افسر داشتن ؛ تاج بر سر داشتن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر میان داشتن: - بر میان داشتن ؛ بکمر بسته بودن :
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بر کاری داشتن: بر کاری داشتن ؛ وادار کردن بر: قسر؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برون داشتن: برون داشتن ؛ برون کردن : صره هزار د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بزینهار داشتن: بزینهار داشتن ؛ امان دادن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به زینهار داشتن: بزینهار داشتن ؛ امان دادن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بسته داشتن: بسته داشتن ؛ بستن. بسته داشتن کمر. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسختی داشتن: بسختی داشتن ؛ در سختی افکندن : چنین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به سختی داشتن: بسختی داشتن ؛ در سختی افکندن : چنین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بغم داشتن: بغم داشتن ؛در غم افکندن. اندوهگین س ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به غم داشتن: به غم داشتن ؛در غم افکندن. اندوهگین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بفرهنگ داشتن: بفرهنگ داشتن ؛ ادب آموختن : چو فرزن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بکس داشتن: بکس داشتن ؛ بکس شمردن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به فرهنگ داشتن: بفرهنگ داشتن ؛ ادب آموختن : چو فرزن ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خالی داشتن: خالی داشتن ؛ خلوت کردن : دیگر روز ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تیره داشتن: تیره داشتن ؛ تیره کردن : رخ مرد را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خدمت کسی داشتن: خدمت کسی داشتن ؛خدمت ادا کردن : و د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خراب داشتن: خراب داشتن ؛ خراب کردن. ویران ساختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درنگ داشتن: درنگ داشتن ؛ درنگ کردن : ازین بیشتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوار داشتن: خراب داشتن ؛ خراب کردن. ویران ساختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل شاد داشتن: دل شاد داشتن ؛ دل شاد کردن : بدرد ک ...
١ سال پیش