نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخرین تیر ترکش: آخرین تیر ترکش: [عامیانه، کنایه ]آخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخش درامدن: آخش درآمدن: [عامیانه، کنایه ] از در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخرین تحویل: آخرین تحویل: [عامیانه، اصطلاح] قیام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم استخوان دار: آدم استخوان دار: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بگو بخند: آدم بگو بخند: [عامیانه، کنایه ] شیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بی خود: آدم بی خود: [عامیانه، اصطلاح] بی شخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بی سر و پا: آدم بی سر و پا: [عامیانه، اصطلاح] م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بی معنی: آدم بی معنی: [عامیانه، کنایه ] نگا. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم ثانی: آدم ثانی: [عامیانه، مجاز] حضرت نوح.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم چوبی: آدم چوبی: [عامیانه، مجاز] بی عرضه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادم دو قازی: آدم دو قازی: [عامیانه، اصطلاح] شخص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم دیرجوش: آدم دیرجوش: [عامیانه، کنایه ] کسی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم سر به راه: آدم سر به راه: [عامیانه، کنایه ]شخص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم شش درچهار: آدم شش درچهار: [عامیانه، کنایه ]شخص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم کردن کسی: آدم کردن کسی: [عامیانه، کنایه ]کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم مقوایی: آدم مقوایی: [عامیانه، کنایه ]بی ارا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم نچسب: آدم نچسب: [عامیانه، کنایه ]کسی که ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارتیست بازی: آرتیست بازی: [عامیانه، کنایه ] انجا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد خود را بیختن و الک را اویختن: آرد خود را بیختن و الک را آویختن: [ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اروغ بی جا زدن: آروغ بی جا زدن: [عامیانه، کنایه ] ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارواره ی کسی لق بودن: آرواره ی کسی لق بودن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازار داشتن: آزار داشتن: [عامیانه، کنایه ]انجام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین از چشم برداشتن: آستین از چشم برداشتن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین از دهان برداشتن: آستین از دهان برداشتن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استین بالا زدن: آستین بالا زدن: [عامیانه، کنایه ] آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین بر چشم گذاشتن: آستین بر چشم گذاشتن: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین تر داشتن: آستین تر داشتن: [عامیانه، کنایه ] ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استین سر خود: آستین سرخود: [عامیانه، کنایه ]هر چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان با زمین دوختن: آسمان با زمین دوختن: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان به ابرو پوشیدن: آسمان به ابرو پوشیدن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان به زمین امدن: آسمان به زمین آمدن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان تا زمین: آسمان تا زمین: [عامیانه، کنایه ] تف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان را به زمین اوردن: آسمان را به زمین آوردن ( دوختن ) : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان را سیر کردن: آسمان را سِیر کردن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان سوراخ شدن: آسمان سوراخ شدن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان ریسمان: آسمان ( و ) ریسمان: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان و ریسمان به هم بافتن: آسمان ( و ) ریسمان به هم بافتن: [عا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان غرمبه: آسمان غرمبه: [عامیانه، کنایه ] صدای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان گرفتن: آسمان گرفتن: [عامیانه، اصطلاح] فراگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسیاب گردان: آسیاب گردان: [عامیانه، اصطلاح] کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش الو شدن: آش آلو شدن: [عامیانه، کنایه ] خجالت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش الو کردن: آش آلو کردن: [عامیانه، کنایه ] خجال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش پختن برای کسی: آش پختن برای کسی: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش پشت پا: آش پشت پا: [عامیانه، اصطلاح] آشی که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش دهن سوز: آش دهن سوز: [عامیانه، کنایه ] هر چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش دهن سوزی نبودن: آش دهن سوزی نبودن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش شله قلمکار: آش شله قلمکار: [عامیانه، کنایه ] بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش کشک خاله: آش کشک خاله: [عامیانه، کنایه ] کار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشنایی به روشنایی انداختن: آشنایی به روشنایی انداختن: پس از مد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشنایی دادن: آشنایی دادن: [عامیانه، کنایه ] خود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش نذری: آش نذری: [عامیانه، اصطلاح] آشی که ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشوب شدن دل: آشوب شدن دل: [عامیانه، کنایه ] دچار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش ولاش: آش و لاش: [عامیانه، کنایه ] به کلی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش هفت جوش: آش هفت جوش: [عامیانه، کنایه ] قضیه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش همان اش و کاسه همان کاسه: آش همان آش و کاسه همان کاسه: [عامیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشی بودن زندگی: آشی بودن زندگی: [عامیانه، کنایه ] ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشیخ روباه: آشیخ روباه: [عامیانه، اصطلاح] آب زی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشی شدن: آشی شدن: [عامیانه، کنایه ] سوراخ سو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اغاپنبه: آغا پنبه: [عامیانه، اصطلاح] زن بسیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب از کدام طرف در امده: آفتاب از کدام طرف در آمده؟:[عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب از مغرب درامدن: آفتاب از مغرب درآمدن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب بر دیوار امدن: آفتاب برِ دیوار آمدن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب به افتاب: آفتاب به آفتاب:[ عامیانه، اصطلاح] ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب به ملاج کسی خوردن: آفتاب به ملاج کسی خوردن: [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب پس دیوار: آفتابِ پس دیوار: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب چریدن: آفتاب چریدن: [عامیانه، کنایه ] بی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افتاب رو: آفتاب رو: [عامیانه، اصطلاح] جایی که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب روی پشت بام جمع کردن: آفتاب روی پشت بام جمع کردن: [عامیان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افتاب کردن: آفتاب کردن: [عامیانه، کنایه ] برای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب کسی به زردی رسیدن: آفتاب کسی به زردی رسیدن: [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افتاب گرفتن: آفتاب گرفتن: عامیانه، اصطلاح] زیر آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افتاب لب بام: آفتاب لب بام: [عامیانه، کنایه ] پیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب نشین کردن کسی را: آفتاب نشین کردن کسی را: [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتابه اب کن: آفتابه آب کن: [عامیانه، کنایه ] پست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افتابه برداشتن: آفتابه برداشتن: [عامیانه، کنایه ] د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افتابه خرج لحیم: آفتابه خرج لحیم: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتابه خرج لولهنگ کردن: آفتابه خرج لولهنگ کردن: [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افتابه گرفتن: آفتابه گرفتن: [عامیانه، اصطلاح] آفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افتابی کردن: آفتابی کردن: [عامیانه، کنایه ] پدید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقا به کون کسی بستن: آقا به کون کسی بستن: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقا چسونه: آقا چسونه: [عامیانه، اصطلاح] آدم حق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقا دایی: آقا دایی: [عامیانه، اصطلاح] نشیمنگا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقادایی را جنباندن: آقادایی را جنباندن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقام که شما باشید: آقام که شما باشید: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اقایی فرمودن: آقایی فرمودن: [عامیانه، کنایه ] لطف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اکله فرنگی: آکله فرنگی: [عامیانه، اصطلاح] سیفلی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اگوز: آگوز: [عامیانه، اصطلاح] لقب ریشخندآ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الاپلنگی: آلاپلنگی: [عامیانه، اصطلاح] مثل پوس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
البالو گیلاس چیدن: آلبالو گیلاس چیدن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
الت دست کسی شدن: آلت دست کسی شدن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
الت فعل: آلت فعل: [عامیانه، اصطلاح] وسیله ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
النگ دولنگ: آلنگ دولنگ: [عامیانه، اصطلاح] چیزها ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الونک نشین: آلونک نشین: [عامیانه، اصطلاح] ساکنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امپر کسی بالا رفتن: آمپر کسی بالا رفتن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امد داشتن: آمد داشتن: [عامیانه، اصطلاح] فرخنده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مدکار: آمدکار: [عامیانه، اصطلاح] شگون، فال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امد کردن: آمد کردن: [عامیانه، اصطلاح] رخ دادن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امدن به کسی: آمدن ( چیزی ) به کسی: تناسب داشتن ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امد نیامد: آمد نیامد: [عامیانه، اصطلاح] فرخنده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امد نیامد داشتن: آمد نیامد داشتن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
میزقلمدون: آمیزقلمدون: [عامیانه، اصطلاح] میرزا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انجا رفتن که عرب نی انداخت: آنجا رفتن که عرب نی انداخت: [عامیان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ان روی کسی بالا امدن: آن روی کسی بالا آمدن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ان سرش ناپیدا بودن: آن سرش ناپیدا بودن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انسفر: آن سفر: [عامیانه، اصطلاح ] آن بار، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انکادر کردن: آنکادر کردن: [عامیانه، اصطلاح] اصطل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ان کاره: آن کاره: [عامیانه، اصطلاح] اهل آن ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ان ها را خانم زاییده ماها را کلفت: آن ها را خانم زاییده، ماها را کلفت؟ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اوار شدن سر کسی: آوار شدن سر کسی: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اواز خر در چمن: آواز خر در چمن: [عامیانه، کنایه ] آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اواز شدن: آواز شدن: [عامیانه، کنایه ] شهره شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اواز کوچه باغی: آواز کوچه باغی: [عامیانه، کنایه ] آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اویزان کسی شدن: آویزان کسی شدن: [عامیانه، کنایه ] ط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اه از نهاد کسی برامدن: آه از نهاد کسی برآمدن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اه نداشتن که با ناله سودا کردن: آه نداشتن که با ناله سودا کردن: [عا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهن کهنه به حلوا دادن: آهن کهنه به حلوا دادن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهنگ ریپ دار: آهنگ ریپ دار: [عامیانه، اصطلاح] آهن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهو چشم: آهو چشم: [عامیانه، کنایه ] معشوق، ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهوی خاور: آهوی خاور: [عامیانه، کنایه ] آفتاب.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهوی مانده گرفتن: آهوی مانده گرفتن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایزکی: آی زکی: در مقام ریشخند و تحقیر گفته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ای زرشک: آی زرشک: [عامیانه، اصطلاح] نگا. آی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایینه ی اسکندری: آیینه ی اسکندری: [عامیانه، اصطلاح] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اینه ی بخت: آینه ی بخت: [عامیانه، اصطلاح] آینه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اینه ی دست: آینه ی دست: [عامیانه، اصطلاح] تیغ و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اینه ی دق: آینه ی دق: [عامیانه، کنایه ] آینه ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اینه ی زانو: آینه ی زانو: [عامیانه، اصطلاح] برآم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اینه ی کسی بودن: آینه ی کسی بودن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اینه ی هفت جوش: آینه ی هفت جوش: [عامیانه، کنایه ] خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایه امدن: آیه آمدن: [عامیانه، کنایه ] سوگند ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایه ی یاس: آیه ی یاس: [عامیانه، کنایه ] آن که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایۀ یاس خواندن: آیۀ یاس خواندن: [عامیانه، کنایه ] ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گردنه گیر: گردنه گیر : کنایه از دزد ، کنایه از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هل خوردن: هل خوردن : سریع وارد جایی شدن ، ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نک و نال کردن: نک و نال کردن : در تداول عامه ، شکا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اول دشتی: اول دشتی : پولی که در ابتدای باز کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چوچونچه: چوچونچه : نوعی پارچه سفید . ( ( ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تلمب کردن: تلمب کردن : بیرون جسته و برآمده کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تلمب: تلمب : بیرون جسته و برآمده . ( ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زرت و زبیل: زرت و زبیل : آت و اشغال ، خرت و خور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نان پیچه: نان پیچه : معادل فارسی آن بلّه می ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پلق: پُلُق :بر وزن ترب ) چیز بیرون جسته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابرو امدن: ابرو آمدن: [عامیانه، اصطلاح] عشوه ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابرو تنگ کردن: ابرو تنگ کردن: [عامیانه، کنایه ] نا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابرو زدن: ابرو زدن: [عامیانه، اصطلاح] رضا داد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابرو کج کردن: ابرو کج کردن: [عامیانه، کنایه ] خشم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابرو نازک کردن: ابرو نازک کردن: [عامیانه، کنایه ] ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابزارفروشی: ابزارفروشی: [عامیانه، اصطلاح] فروشگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابو طیاره: ابوطیاره: [عامیانه، کنایه ] اتومبیل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتصالی کردن: اتصالی کردن: [عامیانه، اصظلاح] در ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اجاق کسی کور بودن: اجاق کسی کور بودن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اجل برگشته: اجل برگشته: [عامیانه، کنایه ] کسی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احدالناس: احدالناس: [عامیانه، اصطلاح] کسی، فر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احوال گرفتن: احوال گرفتن: [عامیانه، کنایه ] جویا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخت بودن: اخت بودن: [عامیانه، کنایه ] سازگار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اختر در پیراهن کردن: اختر در پیراهن کردن: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اختر شمردن: اختر شمردن: [عامیانه، کنایه ] شب بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخت شدن با کسی: اخت شدن با کسی: [عامیانه، کنایه ] م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخلاق سگی: اخلاق سگی: [عامیانه، کنایه ] تندخوی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخ و پیف کردن: اخ و پیف کردن: [عامیانه، کنایه ] اظ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخ و تف کردن: اخ و تف کردن: [عامیانه، کنایه ] آب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادا اصول: ادا اصول: [عامیانه، اصطلاح] ادا اطو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادا اطوار: ادا اطوار: [عامیانه، کنایه ] پیچ و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اداره بازی: اداره بازی: [عامیانه، کنایه ] پرداخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادب خانه: ادب خانه: [عامیانه، اصطلاح] مستراح، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادب شدن: ادب شدن: [عامیانه، کنایه ] فهمیدن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادرار بزرگ: ادرار بزرگ: [عامیانه، اصطلاح] مدفوع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادرار کوچک: ادرار کوچک: [عامیانه، کنایه ] شاش . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارباب حجت: ارباب حجت: [عامیانه، اصطلاح] اهل من ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اردک از کون کسی پراندن: اردک از کون کسی پراندن: [عامیانه، ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اردک پرانی: اردک پرانی: [عامیانه، اصطلاح] از عه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اردک رفتن غاز امدن: اردک رفتن، غاز آمدن: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد کسی را خواندن: اُرد کسی را خواندن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارزانی: ارزانی: [عامیانه، اصطلاح] بخشیدن، د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارزیاب: ارزیاب: [عامیانه، اصطلاح] کسی که به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارس و پرس: اُرس و پرس: [عامیانه، اصطلاح] پرسش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارواح بابات: ارواح بابات: [عامیانه، کنایه ] به ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارواح شکمت: ارواح شکمت: [عامیانه، اصطلاح] ارواح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اره دادن و تیشه گرفتن: اره دادن و تیشه گرفتن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از اب روغن گرفتن: از آب روغن گرفتن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از اب کره گرفتن: از آب کره گرفتن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از اب گل الود ماهی گرفتن: از آب گل آلود ماهی گرفتن: [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از اب و گل در امدن: از آب و گل در آمدن: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از ان نمد کلاهی به کسی رسیدن: از آن نمد کلاهی به کسی رسیدن: [عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از اوناش نبودن: از اوناش نبودن ( فقط به صورت منفی ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این حرف ها: از این حرف ها: [عامیانه، اصطلاح] مط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از این حسن تا ان حسن صدگز رسن: از این حَسن تا آن حَسن صد گز رسن: [ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این دنده به ان دنده غلتیدن: از این دنده به آن دنده غلتیدن: [عام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این رو به ان رو شدن: از این رو به آن رو شدن: [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این گوش گرفتن و از ان گوش در کردن: از این گوش گرفتن و از آن گوش در کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از باران به ناودان پناه اوردن: از باران به ناودان پناه آوردن: [عام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بام دیدن: بام دیدن: [عامیانه، کنایه ] کسی را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از بای بسم الله تا تای تمت: از بای بسم الله تا تای تَمَت: [عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بر گفتن یا نوشتن: از بر گفتن یا نوشتن: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بز حرام زاده تر: از بز حرام زاده تر: [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از بن گوش: از بن گوش: [عامیانه، اصطلاح] کمال ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از بیخ: از بیخ: [عامیانه، اصطلاح] یکسره، به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بیخ عرب بودن: از بیخ عرب بودن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بی کاری مگس پراندن: از بی کاری مگس پراندن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بی کفنی زنده بودن: از بی کفنی زنده بودن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش