نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
امنه: کلمه ( أمنه ) با فتحه همزه و فتحه م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نعاس: کلمه : ( نعاس ) به معنای گرم شدن پل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استزلال: کلمه : ( استزلال ) به معنای آن است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غزی: و کلمه : ( غزی ) جمع غازی ( جنگجو ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استبشار: استبشار ) به معنای این است که در طل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استجابت: کلمه ( استجابت ) و نیز کلمه ( اجابت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زحزحه: کلمه ( زحزحه ) که مصدر فعل مجهول ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفازه: کلمه ( مفازة ) به معنای نجات است .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انقاض: در کتاب صحاح اللغة در معنای ( انقاض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هنیئا: کلمه ( هنیئا ) صفت مشبهه از ماده ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مریئا: کلمه ( مریئا ) همان حالت هنیئا است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سفه: کلمه ( سفه ) به معنای سبکی عقل است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اقربون: کلمه ( اقربون ) به معنای خویشاوندان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سداد: کلمه ( سداد ) که مصدر کلمه ( سدید ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایصا: کلمه ( ایصا ) که جمله ( یوصیکم ) از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عالج: کلمه عالج به معنای قسمتی از بیابان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اعتدنا: کلمه ( اعتدنا ) از مصدر اعتاد و به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عضل: کلمه : ( عضل ) به معنای منع و تنگ گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مبینه: کلمه ( مبینه ) به معنای ( متبینه ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ربائب: کلمه ( ربائب ) جمع ربیبه است ، که ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حلائل: کلمه ( حلائل ) ، جمع حلیله است ، در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محصنات: کلمه ( محصنات ) به فتحه صاد اسم مف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حصن: حصن از ماده ( ح _ ص _ ن ) از مصدر ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خدن: کلمه ( خدن ) به کسره خا به معنای دو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عنت: کلمه عنت به معنای جهد و شدت و هلاکت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جنیبه: واژه ی جنیبه از از ماده ( ج _ ن _ ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نکفر: کلمه ( نکفر ) صیغه متکلم مع الغیر م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فتیل: کلمه فتیل صفت مشبهه از ماده ( فتل ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اثم: کلمه ( اثم ) به معنای آن فعل زشتی ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تعالوا: کلمه ( تعالوا ) به حسب اصل لغت امری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تعال: کلمه ( تعال ) به حسب اصل لغت امری ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تعال: کلمه ( تعال ) به حسب اصل لغت امری ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تبییت: تبییت ) از ماده بیتوته است که به مع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنکیل: کلمه ( تنکیل ) از مادّه ( نکال ) اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تبین: کلمه ( تبین ) به معنای تمیز دادن و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغانم: کلمه ( مغانم ) جمع مغنم است و مغنم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رغام: کلمه ( رغام ) به فتح ( رأ ) به معنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نجوی: کلمه ( نجوی ) به معنای گفتگوی سری و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تبتیک: کلمه ( تبتیک ) که مصدر باب تفعیل اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فتیا: راغب می گوید: کلمه : ( فتیا ) به ضم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احلال: کلمه ( احلال ) که فعل ماضی مجهول ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهیمه: کلمه ( بهیمه ) بطوری که صاحب مجمع گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هدی: کلمه ( هدی ) به معنای آن حیوانی است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منخنقه: کلمه ( منخنقه ) به معنای حیوانی است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موقوذه: ( موقوذه ) حیوان ی است که در اثر ضر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متردیه: ( متردیه ) حیوانی است که از محلی بل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نطیحه: ( نطیحه ) حیوانی است که حیوانی دیگر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ما اکل السبع: ما اکل السبع ) حیوانی است که درنده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ازلام: کلمه ( ازلام ) به معنای ترکه چوبهائ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اکمال: کلمه ( اکمال ) و کلمه ( اتمام ) معن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حنف: ( حنف ) با حأ به این معنا است که پا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مکلبین: کلمه : ( مکلبین ) اسم فاعل از مصدر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
غائط: کلمه غائط به معنای محلی است که نسبت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عذره: کلمه ( عذرة ) که به گفته صاحب صحاح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قاسیه: کلمه ( قاسیة ) اسم فاعل از ( ماده ق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طاعت: ( طاعت ) مثل طوع است و لیکن بیشتر ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موارات: کلمه ( موارات ) که فعل مضارع ( یوار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سواه: کلمه ( سواة ) به معنای آن چیزی است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تقتیل: کلمه ( تقتیل ) و ( تصلیب ) و ( تقطی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تصلیب: کلمه ( تصلیب ) و ( تقتیل ) و ( تقطی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وسیله: راغب در مفردات می گوید کلمه ( وسیله ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سحت: راغب در مفردات گفته است که : کلمه ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یسارعون: ( یسارعون ) ( مسارعه ) به معنای کثر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایقاد نار: ( ایقاد نار ) به معنای مشتعل ساختن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اطفا نار: ( اطفأ نار ) خاموش کردن آتش است . ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عصم: راغب گفته است : ( عصم ) ( بفتح عین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کفاره: ( کفاره ) عبارتست از عملی که بوجهی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مربوع: کلمه ( مربوع ) بمعنای کسی است که ان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشذب: کلمه ( مشذب ) بمعنای بلند قامتی است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ازج: کلمه ( ازج ) وقتی در مورد ابروان اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کث اللحیه: ( کث اللحیه ) کسی را می گویند که مح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سهل الخد: ( سهل الخد ) بکسی گویند که گونه ای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ضلیع الفم: ( ضلیع الفم ) بکسی گویند که دهانی ف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفلج: ( مفلج ) از ماده ( فلجه ) ( با دو ف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشنب: ( اشنب ) به کسی گفته می شود که دندا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مشربه: ( مشربه ) بمعنای موئی است که از وسط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دمیه: کلمه ( دمیه ) - بضم دال - بمعنای آه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منکب: ( منکب ) محل اتصال استخوان شانه و ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کرادیس: ( کرادیس ) جمع ( کردوس ) است که بمع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رحب الراحه: کلمه ( رحب الراحه ) بمعنای کسی است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شتن: کلمه ( شتن ) ( با دو فتحه ) بمعنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سبط القصب: ( سبط القصب ) در وصف کسی استعمال می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خمصان الاخمصین: ( خمصان الاخمصین ) در وصف کسی می آی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخمص: ( اخمص ) آن محلی است از کف پا که بز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خمصان: ( خمصان ) بمعنای لاغر بودن باطن پا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فسحه: کلمه ( فسحه ) بمعنای وسعت است .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تکفوء: ( تکفوء ) در راه رفتن بمعنای راه رف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ذریع المشیه: ( ذریع المشیه ) بکسی گفته می شود که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشداق: کلمه ( اشداق ) جمع ( شدق ) - بکسره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انشاح: کلمه ( انشاح ) از ماده ( نشوح ) است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رواد: کلمه ( رواد ) جمع ( رائد ) است و را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صخاب: کلمه ( صخاب ) درباره کسی استعمال می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابرد: کلمه ( أبرد، أبرد ) تاخیر انداختن ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سه گره: سه گره: سگرمه ، گره ابرو، خطهای پیش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر به پر کسی ندادن: پر به پر کسی ندادن : به کنایه او را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سولاخ: سولاخ : شکاف ، سوراخ . ( ( نه تو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جیگر دار: جیگر دار : جگر دار ، دلیر، بی باک. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا را از گلیم خود فراتر گذاشتن: پا را از گلیم خود فراتر گذاشتن: از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا افتادن: پا افتادن: اتفاق افتادن، پیش آمدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا انداختن: پا انداختن: واسطه گری کردن، کارچاق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پاانداز: پا انداز: آن که وسایل عیش و عشرت دی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا بد: پا بَد: بد قدم، بد یمن .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پابرجا کردن: پا بر جا کردن : اثبات، مستحکم کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پابرچین رفتن: پا بر چین رفتن: آهسته و آرام با نوک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا به پا شدن: پا به پا شدن: تردید داشتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا به دو گذاشتن: پا به دو گذاشتن: به سرعت فرار کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا به راه سر به راه: پا به راه سر به راه: کنایه از آدم ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا به زا: پا به زا :کنایه از حیوان یا انسانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا به سال گذاشتن: پا به سال گذاشتن: بزرگ شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاپی چیزی بودن: پاپی چیزی بودن: چیزی را دنبال کردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا پیش گذاشتن: پا پیش گذاشتن :پیشقدم شدن، آستین با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاتی: پاتی :در هم و بر هم، نامنظم ( مانند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاتیل کسی در رفتن: پاتیل کسی در رفتن :تاب نیاوردن، نات ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاچه ی کسی را گرفتن: پاچه ی کسی را گرفتن: بی جهت و بی مق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاچه لیز شدن: پاچه لیز شدن: از راه پیمایی خسته شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا روی پا بند نشدن: پا روی پا بند نشدن: بسیار خوشحال بو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا روی دم سگ گذاشتن: پا روی دم سگ گذاشتن :خشم شخص پستی ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا روی هم انداختن: پا روی هم انداختن :بی خیال بودن ، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاره شدن بند دل: پاره شدن بند دل: کنایه از بسیار ترس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب اتش مزاج: آب آتش مزاج: کنایه از می سرخ .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از اتش براوردن: آب از آتش برآوردن: کار محال کردن .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از لب و لوچه ی کسی سرازیر شدن: آب از لب و لوچه ی کسی سرازیر شدن: ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از دریا بخشیدن: آب از دریا بخشیدن: از کیسه ی خلیفه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از گلو پایین نرفتن: آب از گلو پایین نرفتن: غصه و ناراحت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب بردار: آب بردار: دوپهلو، کنایه آمیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب برداشتن: آب برداشتن: هدف دیگری در پس کاری وج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب بستن در چیزی: آب بستن در چیزی: آبکی و رقیق کردن .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به چشم امدن: آب به چشم آمدن: طمع کردن .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به زیر کسی امدن: آب به زیر کسی آمدن: سراسیمه شدن .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابجی خاک انداز: آبجی خاک انداز: زن فضول و خبرچین .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب چشم گرفتن: آب چشم گرفتن: ترسانیدن، به گریه اند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب دادن بند: آب دادن بند: خود را لو دادن، فرصت ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در جگر داشتن: آب در جگر داشتن: توانایی مالی داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در چشم نداشتن: آب در چشم نداشتن: شرم و حیا نداشتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب را گل الود کردن: آب را گل آلود کردن: برای سود خود کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب رفتن زیر پوست کسی: آب رفتن زیر پوست کسی: پس از لاغری ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابستن فرزندکش: آبستن فرزندکش:کنایه از دنیا، روزگار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب سیر: آب سیر: جانور خوش رفتار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابشان از یک جوی نرفتن: آبشان از یک جوی نرفتن: همداستان شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب شدن قند توی دل: آب شدن قند توی دل: لذت بسیار بردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب شدن و به زمین فرو رفتن: آب شدن و به زمین فرو رفتن:کنایه از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب شیراز: آب شیراز: کنایه از شراب .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب کبود: آبِ کبود: آسمان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابکش کردن: آبکش کردن:کنایه از سوراخ سوراخ کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب کور: آب کور: کسی که سودش به دیگران نمی ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابگوشتی: آبگوشتی: بی ارزش، پیش پا افتاده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب مریم: آب مریم: شیره ی انگور، عصمت و طهارت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب نخوردن: آب نخوردن: درنگ نکردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب نخوردن چشم: آب نخوردن چشم: امید نداشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب نکشیده: آب نکشیده: زشت، بد، نامفهوم، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب نمک زدن: آب نمک زدن: با شیرین زبانی گفتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب و خاک: آب و خاک: میهن، دیار . - آب و خاک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب و گاوشان یکی بودن: آب و گاوشان یکی بودن: شریک و همدست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب و گل: آب و گِل: بر و رو، سرشت آدمی آب و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابی از کسی گرم نشدن: آبی از کسی گرم نشدن: بهره ای از کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش از چشم کسی گرفتن: آتش از چشم کسی گرفتن: ترسانیدن . ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش بسته: آتشِ بسته: طلا .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش به جان گرفته: آتش به جان ( گور ) گرفته: ذلیل شده، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش به گور کسی باریدن: آتش به گور کسی باریدن: پس از مرگ دچ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش به مال خود زدن: آتش به مال خود زدن: کالایی را بسیار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش بی باد: آتش بی باد: ظلم، می
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتش بیار معرکه: آتش بیار معرکه: فتنه انگیز میان دو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش تر: آتشِ تر: شراب، لب معشوق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش زیر پا داشتن: آتش زیر پا داشتن: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتش کردن: آتش کردن ( گشودن ) : [عامیانه، اصطل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتشی شدن: آتشی شدن: [عامیانه، کنایه ] از کوره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اجر شدن نان: آجر شدن نان: [عامیانه، کنایه ] از ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اجیل دادن: آجیل دادن: [عامیانه، اصطلاح] رشوه د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اجیل مشکل گشا: آجیل مشکل گشا: [عامیانه، اصطلاح] آج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخردست: آخر دست ( سر ) : [عامیانه، اصطلاح] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخر و عاقبت: آخر و عاقبت: [عامیانه، اصطلاح] نتیج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخرین تیر ترکش: آخرین تیر ترکش: [عامیانه، کنایه ]آخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخش درامدن: آخش درآمدن: [عامیانه، کنایه ] از در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخرین تحویل: آخرین تحویل: [عامیانه، اصطلاح] قیام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم استخوان دار: آدم استخوان دار: [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بگو بخند: آدم بگو بخند: [عامیانه، کنایه ] شیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بی خود: آدم بی خود: [عامیانه، اصطلاح] بی شخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بی سر و پا: آدم بی سر و پا: [عامیانه، اصطلاح] م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بی معنی: آدم بی معنی: [عامیانه، کنایه ] نگا. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم ثانی: آدم ثانی: [عامیانه، مجاز] حضرت نوح.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم چوبی: آدم چوبی: [عامیانه، مجاز] بی عرضه و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادم دو قازی: آدم دو قازی: [عامیانه، اصطلاح] شخص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم دیرجوش: آدم دیرجوش: [عامیانه، کنایه ] کسی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم سر به راه: آدم سر به راه: [عامیانه، کنایه ]شخص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم شش درچهار: آدم شش درچهار: [عامیانه، کنایه ]شخص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم کردن کسی: آدم کردن کسی: [عامیانه، کنایه ]کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم مقوایی: آدم مقوایی: [عامیانه، کنایه ]بی ارا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم نچسب: آدم نچسب: [عامیانه، کنایه ]کسی که ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارتیست بازی: آرتیست بازی: [عامیانه، کنایه ] انجا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد خود را بیختن و الک را اویختن: آرد خود را بیختن و الک را آویختن: [ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اروغ بی جا زدن: آروغ بی جا زدن: [عامیانه، کنایه ] ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارواره ی کسی لق بودن: آرواره ی کسی لق بودن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازار داشتن: آزار داشتن: [عامیانه، کنایه ]انجام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین از چشم برداشتن: آستین از چشم برداشتن: [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین از دهان برداشتن: آستین از دهان برداشتن: [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استین بالا زدن: آستین بالا زدن: [عامیانه، کنایه ] آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین بر چشم گذاشتن: آستین بر چشم گذاشتن: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین تر داشتن: آستین تر داشتن: [عامیانه، کنایه ] ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استین سر خود: آستین سرخود: [عامیانه، کنایه ]هر چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسمان با زمین دوختن: آسمان با زمین دوختن: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش