نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایه امدن: آیه آمدن: [عامیانه، کنایه ] سوگند ی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایه ی یاس: آیه ی یاس: [عامیانه، کنایه ] آن که ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایۀ یاس خواندن: آیۀ یاس خواندن: [عامیانه، کنایه ] ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گردنه گیر: گردنه گیر : کنایه از دزد ، کنایه از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هل خوردن: هل خوردن : سریع وارد جایی شدن ، ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نک و نال کردن: نک و نال کردن : در تداول عامه ، شکا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اول دشتی: اول دشتی : پولی که در ابتدای باز کر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چوچونچه: چوچونچه : نوعی پارچه سفید . ( ( ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تلمب کردن: تلمب کردن : بیرون جسته و برآمده کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تلمب: تلمب : بیرون جسته و برآمده . ( ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زرت و زبیل: زرت و زبیل : آت و اشغال ، خرت و خور ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نان پیچه: نان پیچه : معادل فارسی آن بلّه می ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پلق: پُلُق :بر وزن ترب ) چیز بیرون جسته ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابرو امدن: ابرو آمدن: [عامیانه، اصطلاح] عشوه ر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابرو تنگ کردن: ابرو تنگ کردن: [عامیانه، کنایه ] نا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابرو زدن: ابرو زدن: [عامیانه، اصطلاح] رضا داد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابرو کج کردن: ابرو کج کردن: [عامیانه، کنایه ] خشم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابرو نازک کردن: ابرو نازک کردن: [عامیانه، کنایه ] ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابزارفروشی: ابزارفروشی: [عامیانه، اصطلاح] فروشگ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابو طیاره: ابوطیاره: [عامیانه، کنایه ] اتومبیل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتصالی کردن: اتصالی کردن: [عامیانه، اصظلاح] در ی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اجاق کسی کور بودن: اجاق کسی کور بودن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اجل برگشته: اجل برگشته: [عامیانه، کنایه ] کسی ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احدالناس: احدالناس: [عامیانه، اصطلاح] کسی، فر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احوال گرفتن: احوال گرفتن: [عامیانه، کنایه ] جویا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخت بودن: اخت بودن: [عامیانه، کنایه ] سازگار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اختر در پیراهن کردن: اختر در پیراهن کردن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اختر شمردن: اختر شمردن: [عامیانه، کنایه ] شب بی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخت شدن با کسی: اخت شدن با کسی: [عامیانه، کنایه ] م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخلاق سگی: اخلاق سگی: [عامیانه، کنایه ] تندخوی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخ و پیف کردن: اخ و پیف کردن: [عامیانه، کنایه ] اظ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخ و تف کردن: اخ و تف کردن: [عامیانه، کنایه ] آب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادا اصول: ادا اصول: [عامیانه، اصطلاح] ادا اطو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادا اطوار: ادا اطوار: [عامیانه، کنایه ] پیچ و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اداره بازی: اداره بازی: [عامیانه، کنایه ] پرداخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادب خانه: ادب خانه: [عامیانه، اصطلاح] مستراح، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادب شدن: ادب شدن: [عامیانه، کنایه ] فهمیدن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادرار بزرگ: ادرار بزرگ: [عامیانه، اصطلاح] مدفوع ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادرار کوچک: ادرار کوچک: [عامیانه، کنایه ] شاش . ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارباب حجت: ارباب حجت: [عامیانه، اصطلاح] اهل من ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اردک از کون کسی پراندن: اردک از کون کسی پراندن: [عامیانه، ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اردک پرانی: اردک پرانی: [عامیانه، اصطلاح] از عه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اردک رفتن غاز امدن: اردک رفتن، غاز آمدن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارد کسی را خواندن: اُرد کسی را خواندن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارزانی: ارزانی: [عامیانه، اصطلاح] بخشیدن، د ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارزیاب: ارزیاب: [عامیانه، اصطلاح] کسی که به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارس و پرس: اُرس و پرس: [عامیانه، اصطلاح] پرسش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارواح بابات: ارواح بابات: [عامیانه، کنایه ] به ه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارواح شکمت: ارواح شکمت: [عامیانه، اصطلاح] ارواح ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اره دادن و تیشه گرفتن: اره دادن و تیشه گرفتن: [عامیانه، کن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از اب روغن گرفتن: از آب روغن گرفتن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از اب کره گرفتن: از آب کره گرفتن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از اب گل الود ماهی گرفتن: از آب گل آلود ماهی گرفتن: [عامیانه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از اب و گل در امدن: از آب و گل در آمدن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از ان نمد کلاهی به کسی رسیدن: از آن نمد کلاهی به کسی رسیدن: [عامی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از اوناش نبودن: از اوناش نبودن ( فقط به صورت منفی ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این حرف ها: از این حرف ها: [عامیانه، اصطلاح] مط ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از این حسن تا ان حسن صدگز رسن: از این حَسن تا آن حَسن صد گز رسن: [ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این دنده به ان دنده غلتیدن: از این دنده به آن دنده غلتیدن: [عام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این رو به ان رو شدن: از این رو به آن رو شدن: [عامیانه، ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این گوش گرفتن و از ان گوش در کردن: از این گوش گرفتن و از آن گوش در کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از باران به ناودان پناه اوردن: از باران به ناودان پناه آوردن: [عام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بام دیدن: بام دیدن: [عامیانه، کنایه ] کسی را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از بای بسم الله تا تای تمت: از بای بسم الله تا تای تَمَت: [عامی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بر گفتن یا نوشتن: از بر گفتن یا نوشتن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بز حرام زاده تر: از بز حرام زاده تر: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از بن گوش: از بن گوش: [عامیانه، اصطلاح] کمال ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از بیخ: از بیخ: [عامیانه، اصطلاح] یکسره، به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بیخ عرب بودن: از بیخ عرب بودن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بی کاری مگس پراندن: از بی کاری مگس پراندن: [عامیانه، کن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بی کفنی زنده بودن: از بی کفنی زنده بودن: [عامیانه، کنا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پارو بالا رفتن پول: از پارو بالا رفتن پول: [عامیانه، کن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پاشنه در اوردن: از پاشنه در آوردن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پاشنه در کردن: از پاشنه در کردن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از پا ننشستن: از پا ننشستن: [عامیانه، کنایه ] سما ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پس چیزی بر امدن: از پس چیزی ( کسی ) بر آمدن: [عامیان ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پشت کوه امدن: از پشت کوه آمدن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پشه گوشت کبابی خواستن: از پشه گوشت کبابی خواستن: [عامیانه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از پیش بردن: از پیش بردن: [عامیانه، کنایه ] با م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از ترس مار توی دهان اژدها رفتن: از ترس مار توی دهان اژدها رفتن: [عا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از تعجب شاخ در اوردن: از تعجب شاخ در آوردن: [عامیانه، کنا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از تک و تا نینداختن خود: از تک و تا نینداختن خود: [عامیانه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از تو به خیر و از ما به سلامت: از تو به خیر و از ما به سلامت: [عام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از تو چه پنهان: از تو چه پنهان: [عامیانه، کنایه ] ر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از ته ریش گذشتن: از ته ریش گذشتن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از جا پریدن: از جا پریدن: [عامیانه، کنایه ] یکه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از جایی اب خوردن: از جایی آب خوردن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از جگر گذشتن: از جگر گذشتن: [عامیانه، کنایه ] نام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از جلوی کسی در امدن: از جلوی کسی در آمدن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از جنب و جوش افتادن: از جنب و جوش افتادن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از جیب خوردن: از جیب خوردن: [عامیانه، کنایه ] در ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از جیب رفتن: از جیب رفتن: [عامیانه، کنایه ] سود ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چاله در امدن و به چاه افتادن: از چاله در آمدن و به چاه افتادن: [ع ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چپ و راست: از چپ و راست: [عامیانه، اصطلاح] از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ای والله گفتن: ای والله گفتن: [عامیانه، کنایه ] به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ای والله: ای والله: [عامیانه، اصطلاح] در مقام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این هلو این هم گلو: این هلو این هم گلو: [عامیانه، ضرب ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این و ان را دیدن: این و آن را دیدن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این کلاه ان کلاه کردن: این کلاه آن کلاه کردن: [عامیانه، کن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
این سفر: این سفر: [عامیانه، کنایه ] این بار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این دو کله دار: این دو کله دار: [عامیانه، کنایه ] خ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این دنده ان دنده شدن: این دنده آن دنده شدن: [عامیانه، کنا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این در و ان در زدن: این در و آن در زدن: برای انجام کاری ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این خط و این نشان: این خط و این نشان: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این خاکدان: این خاکدان: [عامیانه، کنایه ] دنیا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این جور که بویش می اید: این جور که بویش می آید: [عامیانه، ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
این تو بمیری از ان تو بمیری ها نیست: این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این تن را کفن کردی: این تن را کفن کردی: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این تن بمیرد: این تن بمیرد: [عامیانه، کنایه ] سوگ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این پهلو ان پهلو شدن: این پهلو آن پهلو شدن: [عامیانه، کنا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
این به ان در: این به آن در: [عامیانه، کنایه ] چیز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ای داد بیداد: ای داد بیداد: [عامیانه، کنایه ] کلا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل هیچ فرقه ای نبودن: اهل هیچ فرقه ای نبودن: [عامیانه، کن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل و نا اهل: اهل و نا اهل: [عامیانه، کنایه ] کس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اهل نشست: اهل نشست: [عامیانه، کنایه ] تارک دن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل کوفه: اهل کوفه: [عامیانه، کنایه ] سست پیم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل کاری بودن: اهل کاری بودن: [عامیانه، کنایه ] وا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اهل دود: اهل دود: [عامیانه، کنایه ] سیگاری .
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اهل بخیه: اهل بخیه: [عامیانه، کنایه ] وارد در ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اول دشت: اول دشت: [عامیانه، کنایه ] ( نزد کس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اول چلچلی: اول چلچلی: [عامیانه، اصطلاح] تازه ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وقات تلخی: اوقات تلخی: [عامیانه، اصطلاح] ترش ر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اوضاع کسی را بی ریخت کردن: اوضاع کسی را بی ریخت کردن: [عامیانه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اوضاع احوال: اوضاع احوال: [عامیانه، اصطلاح] وضع ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اما گذاشتن: اما گذاشتن: [عامیانه، اصطلاح] اشکال ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اما توی کار اوردن: اما توی کار آوردن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امان دادن: امان دادن: [عامیانه، کنایه ] کسی را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امان کسی را بریدن: امان کسی را بریدن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امروزه روز: امروزه روز: [عامیانه، کنایه ] این ر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امشی زدن: امشی زدن: [عامیانه، کنایه ] ( به زب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امن و امان: امن و امان: [عامیانه، کنایه ] بدون ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انداختن باد به غبغب: انداختن باد به غبغب: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انداختن پشت گوش: انداختن پشت گوش: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انداختن توی هچل: انداختن توی هچل: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انداختنی: انداختنی: [عامیانه، کنایه ] جنس نام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انف کسی معیوب بودن: اَنف کسی معیوب بودن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انک شدن: اَنَک شدن: [عامیانه، کنایه ] تحقیر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انک کردن: اَنَک کردن: [عامیانه، کنایه ] تحقیر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انکر منکر: انکر منکر: [عامیانه، اصطلاح] بسیار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت بر حرف نهادن: انگشت بر حرف نهادن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت بلند کردن: انگشت بلند کردن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت به دندان گزیدن: انگشت به دندان گزیدن: [عامیانه، کنا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت به دهان: انگشت به دهان: [عامیانه، کنایه ] حی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت به دهان نهادن: انگشت به دهان نهادن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت خوردن: انگشت خوردن: [عامیانه، کنایه ] افسو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت در سوراخ مار کردن: انگشت در سوراخ مار کردن: [عامیانه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشتر پا: انگشتر پا: [عامیانه، کنایه ] چیز بی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انگشت پیچ: انگشت پیچ: [عامیانه، اصطلاح] نوعی گ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اگشت توی شیر زدن و مایه گرفتن برای کسی: اگشت توی شیر زدن و مایه گرفتن برای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت رساندن: انگشت رساندن: [عامیانه، کنایه ] دست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت روی چیزی گذاشتن: انگشت روی چیزی گذاشتن: [عامیانه، کن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انگشت زدن: انگشت زدن: [عامیانه، کنایه ] انگشت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت عسلی به دیوار کشیدن: انگشت عسلی به دیوار کشیدن: [عامیانه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت کوچکه ی کسی نشدن: انگشت کوچکه ی کسی نشدن: [عامیانه، ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
انگولک کردن: انگولک کردن: [عامیانه، کنایه ] سر ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اوت بودن: اوت بودن: [عامیانه، کنایه ] بی خبر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اوت کردن: اوت کردن: [عامیانه، کنایه ] بیرون ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اوراق شدن: اوراق شدن: [عامیانه، کنایه ] از هم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چشم افتادن: از چشم افتادن: [عامیانه، کنایه ] مو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چشم کسی برق پریدن: از چشم کسی برق پریدن: [عامیانه، کنا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چشم کسی دیدن: از چشم کسی دیدن: کسی را مسئول چیزی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چنگ دزد در امدن و به دام رمال افتادن: از چنگ دزد در آمدن و به دام رمال اف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چیزی زدن: از چیزی زدن: [عامیانه، کنایه ] از م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چیزی زده شدن: از چیزی ( کسی ) زده شدن: [عامیانه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چیزی گلی چیدن: از چیزی گلی چیدن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از حساب پرت بودن: از حساب پرت بودن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خاک برداشتن: از خاک برداشتن: [عامیانه، کنایه ] ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خجالت کسی در امدن: از خجالت کسی در آمدن: [عامیانه، کنا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از خجالت کسی در امدن: از خجالت کسی در آمدن: [عامیانه، کنا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خدا بی خبر: از خدا بی خبر: [عامیانه، اصطلاح] ظا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خدا خواستن: از خدا خواستن: [عامیانه، اصطلاح] در ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازخداخواسته: ازخداخواسته: [عامیانه، اصطلاح] آرزو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خر افتادن: از خر افتادن: [عامیانه، کنایه ] ناب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خرس مویی کندن: از خرس مویی کندن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خر شیطان پایین امدن: از خر شیطان پایین آمدن: [عامیانه، ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از خشت افتادن: از خشت افتادن: [عامیانه، کنایه ] بد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خنده روده بر شدن: از خنده روده بر شدن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از خواب پریدن: از خواب پریدن: [عامیانه، اصطلاح] بی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خود بودن: از خود بودن: [عامیانه، اصطلاح] خودی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از خود دراوردن: از خود در آوردن: [عامیانه، اصطلاح] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خوشحالی در پوست نگنجیدن: از خوشحالی در پوست نگنجیدن: [عامیان ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دروازه نگذشتن از سوراخ سوزن گذشتن: از دروازه نگذشتن، از سوراخ سوزن گذش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست برامدن: از دست برآمدن: [عامیانه، اصطلاح] مم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست کسی در رفتن: از دست کسی در رفتن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دست کسی کشیدن: از دست کسی کشیدن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از دل ودماغ افتادن: از دل و دماغ افتادن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دماغ فیل افتادن: از دماغ فیل افتادن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دماغ کسی در امدن: از دماغ کسی در آمدن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از دماغ کسی در امدن: از دماغ کسی در آمدن: [عامیانه، کنای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دندۀ چپ پا شدن: از دندۀ چپ پا شدن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دور دستی براتش داشتن: از دور دستی برآتش داشتن: [عامیانه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دولت سر: از دولت سر: [عامیانه، اصطلاح] به لط ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دهان در رفتن: از دهان در رفتن: [عامیانه، کنایه ] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دهان گنده تر حرف زدن: از دهان گنده تر حرف زدن: [عامیانه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دهان مار بیرون امدن: از دهان مار بیرون آمدن: [عامیانه، ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دیوار مردم بالا رفتن: از دیوار مردم بالا رفتن: [عامیانه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از راه به در بردن: از راه به در بردن: [عامیانه، کنایه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از راه نرسیده: ازراه نرسیده: [عامیانه، اصطلاح] در ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازرق شامی: ازرق شامی: [عامیانه، کنایه ] اخمو، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از رو بردن: از رو بردن: [عامیانه، کنایه ] خجالت ...
٨ ماه پیش