نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پهن پا زدن: پِهِن پا زدن : [عامیانه، کنایه] بیک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پهن بار کسی کردن: پِهِن بار کسی کردن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پهن اباد: پَهن آباد : [عامیانه، اصطلاح] پول ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پهلو فنگ نگاه داشتن: پهلو فنگ نگاه داشتن : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پول و پله: پول و پله : [عامیانه، اصطلاح] پول .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پولکی بودن: پولکی بودن : [عامیانه، اصطلاح] عادت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پول سر راهی: پول سر راهی : [عامیانه، اصطلاح] پول ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پول چایی: پول چایی : [عامیانه، اصطلاح] انعام، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پول چای دادن: پول چای دادن : [عامیانه، اصطلاح] ان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پول پارو کردن: پول پارو کردن : [عامیانه، کنایه ] ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پول بالای چیزی دادن: پول بالای چیزی دادن : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوست هندوانه زیر پای کسی گذاشتن: پوست هندوانه زیر پای کسی گذاشتن : [ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پوست و استخوان شدن: پوست و استخوان شدن : [عامیانه، اصطل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوست کلفتی کردن: پوست کلفتی کردن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوست کسی را پر از کاه کردن: پوست کسی را پر از کاه کردن : [عامیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوست سگ به روی خود کشیدن: پوست سگ به روی خود کشیدن : [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوست خربزه زیر پای کسی انداختن: پوست خربزه زیر پای کسی انداختن : [ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوست پلنگ پوشیدن: پوست پلنگ پوشیدن : [عامیانه، اصطلاح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوست از سر کسی کندن: پوست از سر کسی کندن : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوزه ی کسی را به خاک مالیدن: پوزه ی کسی را به خاک مالیدن : [عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پنجه کش: پنجه کش : [عامیانه، اصطلاح] نوعی نا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پنجه ی ابوالفضل: پنجه ی ابوالفضل : [عامیانه، اصطلاح] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پنجول زدن: پنجول زدن : [عامیانه، اصطلاح] با نا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پنج زاری: پنج زاری : [عامیانه، اصطلاح] سکه ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پنبه ی کسی را زدن: پنبه ی کسی را زدن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پنبه توی گوش کردن: پنبه توی گوش کردن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پنبه از گوش در اوردن: پنبه از گوش در آوردن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پله خوردن: پله خوردن : [عامیانه، اصطلاح] دارای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پل کسی ان سر اب بودن: پل کسی آن سر آب بودن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پلک روی هم نگذاشتن: پلک روی هم نگذاشتن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پلغ زده: پُلُغ زده : [عامیانه، اصطلاح] ورقلم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پل زدن در کار کسی: پل زدن در کار کسی : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پل خربگیری: پل خر بگیری : [عامیانه، اصطلاح] محل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پلیتیک زدن: پلیتیک زدن : [عامیانه، اصطلاح] سیاس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پل ان سوی رود بودن: پل آن سوی رود بودن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پلاس شدن: پلاس شدن : [عامیانه، اصطلاح] مدت زی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا برهنه وسط حرف کسی دویدن: پا برهنه وسط حرف کسی دویدن: [عامیان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پابریده بودن: پا بریده بودن: [عامیانه، اصطلاح] تر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا بند شدن: پابند شدن: [عامیانه، کنایه ] دلبستگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاپی بودن: پاپی بودن : [عامیانه، اصطلاح] دنبال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا پیچ کسی شدن: پا پیچ کسی شدن: [عامیانه، کنایه ] ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاپی شدن کسی به کسی: پاپی شدن کسی به کسی: [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا را توی یک کفش کردن: پا را توی یک کفش کردن : [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پارسنگ برداشتن عقل کسی: پارسنگ برداشتن عقل کسی : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا سوخته ی کسی شدن: پا سوخته ی کسی شدن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاسور زدن: پاسور زدن : [عامیانه، اصطلاح] پاسور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاشنه ی خانه ی کسی را در اوردن: پاشنه ی خانه ی کسی را در آوردن : [ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاشنه در: پاشنه ی در : [عامیانه، کنایه ] چارچ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاشنه ی دهان را کشیدن: پاشنه ی دهان را کشیدن : [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاشنه ی کسی را کشیدن: پاشنه ی کسی را کشیدن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاشنه ی کفش ور کشیدن: پاشنه ی کفش ور کشیدن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاشنه کوتاه: پاشنه کوتاه : [عامیانه، اصطلاح] کفش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاشنه نخواب: پاشنه نخواب : [عامیانه، اصطلاح] کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاگیر کسی شدن: پاگیر کسی شدن : [عامیانه، کنایه ] ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پالان افتاب گذاشتن: پالان آفتاب گذاشتن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پالان خر: پالان خر : [عامیانه، اصطلاح] دجال ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پالان خروس: پالان خروس : [عامیانه، کنایه ] پاکد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پالان کردن کسی: پالان کردن کسی : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پالان کسی را لوخ کردن: پالان کسی را لوخ کردن : [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پالان کسی کج بودن: پالان کسی کج بودن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پالان گذاشتن بر کسی: پالان گذاشتن بر کسی : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا لب گور داشتن: پا لب گور داشتن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پامال شدن: پامال شدن : [عامیانه، اصطلاح] از بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا منبری کردن: پا منبری کردن : [عامیانه، اصطلاح] د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا ندادن: پا ندادن : [عامیانه، اصطلاح] امکانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا نوشت: پا نوشت : [عامیانه، کنایه ] زیر نوی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا واکردن: پا واکردن : [عامیانه، اصطلاح] به را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای پس: پای پس : [عامیانه، اصطلاح] عوض، تلا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای چوب ایستادن: پای چوب ایستادن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای چیزی را جور کردن: پای چیزی را جور کردن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای خود را جای پای دیگری گذاشتن: پای خود را جای پای دیگری گذاشتن : [ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا روی خر کسی گذاشتن: پا روی خِر کسی گذاشتن : [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای کسی بازشدن: پای کسی بازشدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای کسی به سنگ امدن: پای کسی به سنگ آمدن : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای کسی حساب کردن: پای کسی حساب کردن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پای کسی را گرفتن: پای کسی را گرفتن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پای کسی لنگیدن: پای کسی لنگیدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای کسی جایی بند نبودن: پای کسی جایی بند نبودن : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای کلاغ خط: پای کلاغ خط : [عامیانه، اصطلاح] بد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای نقل کسی نشستن: پای نقل کسی نشستن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پایه دار: پایه دار : [عامیانه، اصطلاح] هر چیز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پایین تنه: پایین تنه : [عامیانه، کنایه ] از کم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پایین ریختن دل: پایین ریختن دل : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پایین نرفتن چیزی از گلو: پایین نرفتن چیزی از گلو : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پپه بی عرضه: پَپِه بی عرضه : [عامیانه، اصطلاح] ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پت و پاره: پت و پاره : [عامیانه، اصطلاح] ژنده، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پت و پهن: پت و پهن : [عامیانه، اصطلاح] دارای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پته کسی را روی اب انداختن: پته ی کسی را روی آب انداختن : [عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پته ی کسی روی اب افتادن: پته ی کسی روی آب افتادن : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پخ پخ کردن: پِخ پِخ کردن : [عامیانه، کنایه ] سر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پختن کسی: پختن کسی : [عامیانه، اصطلاح] کسی را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پخ خوردن: پَخ خوردن : [عامیانه، اصطلاح] تیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پخ دار: پَخ دار : [عامیانه، اصطلاح] چیزی که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پخی بودن: پُخی بودن : [عامیانه، اصطلاح] کاره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پخی شدن: پُخی شدن : [عامیانه، کنایه ] کاره ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پدر کسی در امدن: پدر کسی در آمدن : [عامیانه، اصطلاح] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پدر کسی پیش چشمش امدن: پدر کسی پیش چشمش آمدن : [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پدر کسی را در اوردن: پدر کسی را در آوردن : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر اشتها: پر اشتها : [عامیانه، اصطلاح] کسی که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر بدک: پر بدک : [عامیانه، اصطلاح] خیلی بد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر بودن خیک کسی: پر بودن خیک کسی : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر به پر کسی دادن: پر به پر کسی دادن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر پر امدن: پِر پِر آمدن : [عامیانه، اصطلاح] به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مکانت: ( مکانت ) به معنای منزلت و آن حالتی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ذرء: کلمه ( ذرء ) به معنای ایجاد بر وجه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
املاق: کلمه ( املاق ) به معنای افلاس و ندا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الزین: کلمه ( الزین ) در زبان عربی در مقاب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادارکوا: کلمه ( ادارکوا ) در اصل ( تدارکوا ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غواشی: ( غواشی ) جمع ( غاشیه ) و به معنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سرین: سَرین در زبان ترکی می شود هوای خُنَ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرپر زده: پر پر زده : [عامیانه، اصطلاح] ور پر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرپری: پِر پِری : [عامیانه، اصطلاح] سخت نا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر پری نشان دادن: پر پری نشان دادن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پرتابل: پُرتابل : [عامیانه، اصطلاح] قابل حم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرت افتادن: پرت افتادن : [عامیانه، کنایه ] دور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرت شدن: پرت شدن : [عامیانه، اصطلاح] دور افت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرت شدن حواس: پرت شدن حواس : [عامیانه، اصطلاح] از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حواس پرتی: پرت شدن حواس : [عامیانه، اصطلاح] از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرت کردن حواس: پرت کردن حواس : [عامیانه، اصطلاح] ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرت گفتن: پرت گفتن : [عامیانه، اصطلاح] حرف بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر توپ: پُر توپ : [عامیانه، اصطلاح] خشمگین.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر جبرئیل: پَر جبرئیل : [عامیانه، اصطلاح] چیز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر دادن: پَر دادن : [عامیانه، اصطلاح] دل و ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر دراوردن: پر در آوردن : [عامیانه، اصطلاح] بسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرز دادن روی اتش: پُرز دادن روی آتش : [عامیانه، اصطلا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر زور بودن سمبه: پر زور بودن سمبه : [عامیانه، اصطلاح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرس و جو کردن: پرس و جو کردن : [عامیانه، اصطلاح] پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر شر و شور: پر شر و شور : [عامیانه، اصطلاح] پر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر قیچی: پَرِ قیچی : [عامیانه، اصطلاح] پادو، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر کردن کسی: پر کردن کسی : [عامیانه، اصطلاح] کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر کسی به پر کسی گرفتن: پر کسی به پر کسی گرفتن : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرکوب: پُرکوب : [عامیانه، اصطلاح] حرکت سری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر گوش: پَرِ گوش : [عامیانه، اصطلاح] پره و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرنده پر نزدن در جایی: پرنده پر نزدن در جایی : [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرنفس: پر نفس : [عامیانه، اصطلاح] پر چانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر و پا دادن: پر و پا دادن : [عامیانه، اصطلاح] ات ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر و پاچه کسی را گرفتن: - پر و پاچه ٔکسی را گرفتن ؛ بشدت بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پر و پا داشتن: پر و پا داشتن : [عامیانه، اصطلاح] پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر و پخش: پر و پخش : [عامیانه، اصطلاح] پراکند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرونده سازی: پرونده سازی : [عامیانه، اصطلاح] گرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پریدن خواب از سر کسی: پریدن خواب از سر کسی : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پس افتاده: پس افتاده : [عامیانه، اصطلاح] بچه ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پس انداختن: پس انداختن : [عامیانه، اصطلاح] جمع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پس بودن: پس بودن : [عامیانه، اصطلاح] عقب افت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس بودن هوا: پس بودن هوا : [عامیانه، اصطلاح] خرا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس پس رفتن: پس پس رفتن : [عامیانه، اصطلاح] رو ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس پناه: پس پناه : [عامیانه، اصطلاح] جای خلو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پستان به اسمان گرفتن: پستان به آسمان گرفتن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پستان مادر خود را گاز گرفتن: پستان مادر خود را گاز گرفتن : [عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پست خوردن کسی با کسی: پست خوردن کسی با کسی : [عامیانه، اص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پسرخاله ی دسته دیزی: پسرخاله ی دسته دیزی : [عامیانه، اصط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس دادن درس: پس دادن درس : [عامیانه، اصطلاح] پاس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس دیدن هوا: پس دیدن هوا : [عامیانه، اصطلاح] اوض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پس کرایه: پسکرایه : [عامیانه، اصطلاح] بخشی از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس کسی برامدن: پس کسی برآمدن : [عامیانه، کنایه ] ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پس کشیدن: پس کشیدن : [عامیانه، اصطلاح] به عقب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس کله ی کسی زدن: پس کله ی کسی زدن : [عامیانه، اصطلاح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پس کوچه: پس کوچه : [عامیانه، اصطلاح] کوچه ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس گوش انداختن: پس گوش انداختن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پسله: پسله : [عامیانه، اصطلاح] جای پنهان، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس هم بر امدن: پس هم بر آمدن : [عامیانه، اصطلاح] ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت اندر پشت: پشت اندر پشت : [عامیانه، اصطلاح] نس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت بشقاب کشیدن: پشت بشقاب کشیدن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت بندی کردن: پشت بندی کردن : [عامیانه، کنایه ] ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت به کوه احد بودن: پشت به کوه اُحد بودن : [عامیانه، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت پا: پشت پا : [عامیانه، اصطلاح] فنی از ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیده بر پشت پا داشتن: دیده بر پشت پا داشتن ؛ سر از شرم و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت پا به بخت خود زدن: پشت پا به بخت خود زدن : [عامیانه، ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت پا پزان: پشت پا پزان : [عامیانه، اصطلاح] آیی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت چشم امدن: پشت چشم آمدن : [عامیانه، اصطلاح] نا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت چشم سنگین شدن: پشت چشم سنگین شدن : [عامیانه، اصطلا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت چشم کسی باز ماندن: پشت چشم کسی باز ماندن : [عامیانه، ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت چیزی گذاشتن: پشت چیزی گذاشتن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت خاک انداز: پشت خاک انداز : [عامیانه، اصطلاح] ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت دست را داغ کردن: پشت دست را داغ کردن : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت دستی زدن: پشت دستی زدن : [عامیانه، اصطلاح] بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت سر کسی ایستادن: پشت سر کسی ایستادن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت سر کسی صفحه گذاشتن: پشت سر کسی صفحه گذاشتن : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت کار داشتن: پشت کار داشتن : [عامیانه، اصطلاح] د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت کاری را گرفتن: پشت کاری را گرفتن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشتک چارکش: در زبان ترکی ما به این بازی " تَزَد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت کسی باد خوردن: پشت کسی باد خوردن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت کسی را داشتن: پشت کسی را داشتن : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت گوش فراخ: پشت گوش فراخ: [عامیانه، اصطلاح] تنب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت و روی یک سکه: پشت و روی یک سکه : [عامیانه، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشکل برچین: پشکل برچین : [عامیانه، اصطلاح] سخت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشکل به تنور کردن: پشکل به تنور کردن : [عامیانه، اصطلا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشکل داخل مویز: پشکل داخل مویز : [عامیانه، اصطلاح] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشم بودن: پشم بودن : [عامیانه، اصطلاح] بی ارز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشم ریختن: پشم ریختن : [عامیانه، اصطلاح] از می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشم کسی ریختن: پشم کسی ریختن : [عامیانه، کنایه ] ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشم نداشتن کلاه کسی: پشم نداشتن کلاه کسی : [عامیانه، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشم و پیله: پشم و پیله : [عامیانه، اصطلاح] ریش.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشم و پیله ی کسی ریختن: پشم و پیله ی کسی ریختن : [عامیانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشه را در هوا نعل زدن: پشه را در هوا نعل زدن : [عامیانه، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشه زدن: پشه زدن : [عامیانه، اصطلاح] نیش زدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشه کسی را لگد زدن: پشه کسی را لگد زدن : [عامیانه، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پف زدن: پف زدن : [عامیانه، اصطلاح] ورم کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بصطه: کلمه ( بصطه ) همان ( بسطه ) با سین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تیله ی کسی بودن: تیله ی کسی بودن : [عامیانه، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش