نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خیز امدن: به خیز آمدن : برخاستن بر انگیخته شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به درخت فرو کردن: به درخت فرو کردن : دار زدن، از درخت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دمی در اویختن و به بادی گریختن: : این بیت اشارت است به قصه ای که گو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بر انگشت پیچیدن: بر انگشت پیچیدن : یاد داشتن، چه هر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برج ماهی: برج ماهی : برج حوت. برج دوازدهم از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برخاستن دل: برخاستن دل : به هیجان آمدن آن. ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر در عار و ذل قعود کردن: بر درعار و ذل قعود کردن : کنایه از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر دورای ایستادن: بر دورای ایستادن : کنایه از دو دل ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر ره سیل و رود خانه ساختن: در ره سیل و رود خانه ساختن : کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بر سر زدن: بر سر زدن : کنایه از ملامت و سرزنش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر فراز یخ نوشتن: بر فراز یخ نوشتن: بر یخ نوشتن، نابو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برکسی بام خوردن: برکسی بام خوردن : پیش دستی کردن، مب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برکسی یا چیزی چیر بودن: بر کسی یا چیزی چیر بودن: مسلط بودن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بزمگاه نامردان: بزمگاه نامردان : کنایه از این جهان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بساط بسیط: بساط بسیط: زمین فراخ، پهنه ی زمین. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بس بودن با چیزی یا کسی: بس بودن با چیزی یا کسی : با او بر م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسته گرفتن: بسته گرفتن: ظاهراً به معنی مطیع گرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شهی اواز دادن: به شهی آواز دادن : اعلام پادشاهی کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بط چینی: بط چینی : ظاهراً صراحی شراب است که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کف کردن: به کف کردن : به دست آوردن، تصرف کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به نرخ اب شدن: به نرخ آب شدن : ظاهراً به معنی بی ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوسه بر پای خود دادن: بوسه بر پای خود دادن : شیفته ظاهر خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوی یافتن: بوی یافتن : نشان یافتن، راه یافتن . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بهار فشان: بهار فشان : شکوفه پاشان، گل افشان . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به هیچ سبیل: به هیچ سبیل : به هیچ وجه، به هیچ نح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیت بیماری: بیت بیماری : بیت المرض - خانه نهم، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیت اخوه: بیت اخوه : بیت الاخوه، در علم احکام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیخ به اب رسیدن: بیخ به آب رسیدن : ظاهراً به معنی رو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به یک سو افکندن: به یکسو افکندن : رها کردن، به کناری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی کاه و پنبه دانه گاو خریدن: بی کاه و پنبه دانه گاو خریدن : مثل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی نکاح زاده: بی نکاح زاده : حرامزاده، آنکه بی نک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی نیازی فروختن: بی نیازی فروختن : در بیت زیر به معن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بینی ترش کردن: بینی ترش کردن : کنایه از روی درهم ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جناب: جناب در ریخت جناغ وجناغ در ریخت جن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جناغ: جناب در ریخت جناغ وجناغ در ریخت جن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
افتابه: آبتابه در ریخت آفتابه وآفتابه در ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابکانه: آبکانه در ریخت آفکانه وآفکانه در ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افکانه: آبکانه در ریخت آفکانه وآفکانه در ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
داغون: داغون تغییر یافته ی داغین ترکی هست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کهف: در زبان ترکی به غار ( کهف ) کؤهول گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا در نهادن: پا در نهادن: . پا نهادن در کاری، آغ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 2 سوره کهف: [و همچنین کتابی است ] ثابت و استوار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 1 سوره کهف: ترجمه ی آیه : [ هر نوع ] ستایشی مخص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 3 سوره کهف: ترجمه آیه : [ و همچنین کتابی هست اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 5 سوره کهف: مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا ل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 6 سوره کهف: فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 7 سوره کهف: آیه 7 سوره کهف. إِنَّا جَعَلْنَا مَ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 8 سوره کهف: آیه 8 سوره کهف. وَإِنَّا لَجَاعِلُو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 9 سوره کهف: آیه 9 سوره کهف. أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 4 سوره کهف: وَیُنذِرَ ٱلَّذِینَ قَالُواْ ٱتَّخَ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 10 سوره کهف: آیه 10 سوره کهف. إِذْ أَوَی الْفِتْ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 11 سوره کهف: آیه 11 سوره کهف. فَضَرَبْنَا عَلَیٰ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ایه 11 سوره کهف: آیه 11 سوره کهف. فَضَرَبْنَا عَلَیٰ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 12 سوره کهف: آیه 12 سوره کهف. ثُمَّ بَعَثْنَاهُم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از اسیاب افتادن: آب از آسیاب افتادن :آرامشی برقرار ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب امد و تیمم باطل شد: آب آمد و تیمم باطل شد :اصل کار آمد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب توی دلش تکان نمی خورد: آب توی دلش تکان نمی خورد :آرام وآهس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب خوش از گلو پایین نرفتن: آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی ند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم: آب در کوزه ماتشنه لبان می گردیم : ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب زیر پوست رفتن: آب زیر پوستش رفته است:کمی چاق شده ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب تاب دادن: آب تاب دادن :به موضوعی اهمیت زیادی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابی از او گم نمی شود: آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تر و خشک با هم سوختن: آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اتش زیر خاکستر: آتش زیر خاکستر:آرامش موقت - موذی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخر کار خود را کردن: آخر کار خود را کردن:به مقصو خود رسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخوند شدن چه اسان وانسان شدن چه مشکل: آخوند شدن چه آسان وانسان شدن چه مشک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد: آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم گدا این همه دادا: آدم گدا این همه ادا:آدمهای فقیر بیش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم گرسنه سنگ را هم می خورد: آدم گرسنه سنگ را هم می خورد:به کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم مفتخور خوش سلیقه می شود: آدم مفتخور خوش سلیقه می شود:کسی که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادم ناشی بوق را از سر گشادش می زند: آدم ناشی سرنا را از سر گشاد آن می ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادم یک بار پاش تو چاله می ره: آدم یکبار پایش تو چاله می افتد:از ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ارزو را به گور بردن: آرزو را به گور بردن:به هدف ومقصود خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازموده را ازمون خطاست: آزموده را آزمون خطاست:باکسی که قبل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشپز که دوتا شد اش یا شور می شود یا بی نمک: آش پز که دوتا شد آش یا شور می شود ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اش خوب باشد کاسه اش چوب باشد: آش خوب باشد کاسه اش چوب باشد:اصل مه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته: آش کشک خالته بخوری باته نخوری پاته: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اش کشکه خالته بخوری پاته نخوری پاته: آش کشک خالته بخوری باته نخوری پاته: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اش و لاش کردن: آشو لاش کردن:صدمه وآسیب سختی دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشی برای کسی پختن که یک وجب یا چهار انگشت روغن رویش باشد: آشی برای کسی پختن:درد سری برای کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتابه لگن هفت دست وشام و ناهار هیچ: آفتابه لگن هفت دست وشام و ناهار هیچ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
افتاب لب بام: آفتاب لب بام است:مرگ او نزدیک است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افتاب همیشه زیر ابر نمی ماند: آفتاب همیشه زیر ابر نمی ماند:حقیقت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امد زیر ابرویش را بگیرد چشمش را کور کرد: آمد زیر ابرویش را بگیرد چشمش را کور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انقدر بایست که زیر پایت سبز شود: آنقدر بایست که زیر پایت سبز شود:انت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر پای کسی علف سبز شدن: زیر پای کسی علف سبز شدن:انتظار کشید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ان وقت که جیک جیک مستانت بود یاد زمستانت نبود: آن وقت که جیک جیک مستانت بود یاد زم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اویزه گوش کردن: آویزه گوش کردن:پندی را فراگرفتن را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهسته بیا اهسته برو گربه شاخت نزند: آهسته بیا آهسته برو گربه شاخت نزند: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اجاق پدر راروشن نگه داشتن: اجاق پدر راروشن نگه داشتن:فرزند داش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایه 13 سوره کهف: آیه 13 سوره کهف. نَحْنُ نَقُصُّ عَل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ایه 13 سوره کهف: آیه 13 سوره کهف. نَحْنُ نَقُصُّ عَل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
امت وسط: بسمه تعالی منظور از عبارت " امت وسط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اغوز: واژه ی" آغوز" یا "آغیز " تغییر یافت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
احترام امام زاد ه با متولی ان است: احترام امام زاد ه با متولی آن است: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این ستون به ان ستون فرج است: از این ستون به آن ستون فرج است: [ ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از کیسه خلیفه بخشیدن: از کیسه خلیفه بخشیدن: [عامیانه ، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از هول حلیم در دیگ افتادن: از هول حلیم توی دیگ افتادن: [عامیان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب راگم کردن وپی نعلش گشتن: اسب راگم کردن وپی نعلش گشتن: عامیان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در دیزی باز است حیای گربه کجاست یا کجا رفته است: اگر در دیزی باز است حیای گربه کجا ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اگر دنیا را اب ببرد فلانی را خواب ببرد: اگر دنیا را آب ببرد فلانی را خواب ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کاردش بزنی خونش بیرون نمی اید: اگر کاردش بزنی خونش بیرون نمی آید: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اگر کاه از تو نیست کاهدان از تو است: اگر کاه از تو نیست کاهدان از تو است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت در سوراخ زنبور کردن: انگشت در سوراخ زنبور کردن: [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ایراد بنی اسرائیلی گرفتن: ایراد بنی اسرائیلی گرفتن: [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این شتری است که در خانه هرکس می خوابد: این شتری است که در خانه هرکس می خوا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این کلاه برای سرش گشاد است: این کلاه برای سرش گشاد است: [ عامیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با پای بروی کفش پاره می شود وباسر بروی کلاه: با پای بروی کفش پاره می شود وباسر ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بامجان بم افت ندارد: بامجان بم آفت ندارد: [ عامیانه ، ضر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باسیلی صورت خود را سرخ داشتن: باسیلی صورت خود را سرخ داشتن: [عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با کدخدا بساز ده را بتاز: با کدخدا بساز ؛ده را بتاز: [ عامیان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بالای سیاهی رنگی نیست: بالای سیاهی رنگی نیست: [ عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با یک تیر دونشانه زدن: با یک تیر دونشانه زدن: [عامیانه ، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بچه عزیز است و ادب عزیز تر: بچه عزیز است و ادب عزیز تر: [ عامیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برادری به جا بز غاله یکی هفت صد دینار: برادری به جا بز غاله یکی هفت صد دین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بزک نمیر بهار می یاد کمبزه خیار می یاد: بزک نمیر بهار می آید کمبزه با خیار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برای یک بی نماز در مسجد را نمی بندند: برای یک بی نماز در مسجد را نمی بندن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برج زهر مار بودن: برج زهر مار بودن: [عامیانه ، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر خر مراد خود سوار شدن: بر خر مراد خود سوار شدن: [عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بر خر مراد سوار شدن یا بودن: بر خر مراد خود سوار شدن: [عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برو کشکت را بساب: برو کشکت را بسای: [ عامیانه ، ضرب ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بز گر از سرچشمه اب می خورد: بز گر از سرچشمه آب می خورد: [ عامیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بلد نیستم راحت جان است: بلد نیستم راحت جان است: [ عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به بوی کباب امدیم دیدیم خر داغ می کنند: به بوی کباب آمدیم دیدم خر داغ می کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به تنبل گفتند برو سایه گفت سایه خودش می اید: به تنبل گفتند برو سایه گفت سایه خود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به جیب زدن: به جیب زدن : [ عامیانه ، اصطلاح] اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به در د لای جرز خوردن: به در د لای جرز خوردن: [عامیانه ، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دریا برود دریا خشک می شود: به دریابرود دریا خشک می شود: [ عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم: به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به زخم کسی نمک پاشیدن: به زخم کسی نمک پاشیدن: [عامیانه ، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شتر گفتند چرا گردنت کج است گفت کجایم راست است: به شتر گفتند چرا گردنت کج است گفت ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شکم خود صابون زدن: به شکم خود صابون زدن: [عامیانه ، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کچل گفتند نامت چیست گفت: به کچل گفتند نامت چیست گفت :زلفعلی[ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به گمراه گفتند نامت چیست گفت رهبر: به گمراه گفتند نامت چیست گفت رهبر: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به هر سازی رقصیدن: به هر سازی رقصیدن: [عامیانه ، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی بی از بی چادری پنهان است: بی بی از بی چادری پنهان است: [ عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از گلیم بیرو ن بردن: پا از گلیم بیرو ن بردن: [عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پایش لب گور است: پایش لب گور است: [عامیانه ، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پدر کسی را سوزاندن: پدر کسی را سوزاندن: [عامیانه ، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پدر کشی داشتن باکسی: پدر کشی داشتن باکسی: [عامیانه ، کنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پدر مادر دار بودن: پدر مادر دار بودن: [عامیانه ، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت سر کسی نماز خواندن: پشت سر کسی نماز خواندن: [عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پشت سرکسی پچ پچ کردن: پشت کسی را به خاک مالیدن: [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تابستان پدر یتیمان است: تابستان پدر یتیمان است: [ عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا پول داری رفیقتم عاشق بند کیفتم: تا پول داری رفیقتم عاشق بند کیفتم: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا تنور گرم است باید نان را چسباند: تا تنور گرم است باید نان را چسباند: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تابگویی می گویم فرح زاد: تابگویی ( ( ف ) ) می گویم فرح زاد: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا سه نشود بازی نشود: تا سه نشود بازی نشود: [ عامیانه ، ض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا گوساله گاو شود دل صاحب اب شود: تا گوساله گاو شود دل صاحب آب شود: [ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا نباشد چوب تر فرمان نبر گاو خر: تا نباشد ، چوب تر فرمان نبر گاو خر: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود: تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود: [ ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تعارف شاه عبدالعظیمی کردن: تعارف شاه عبدلعظیمی کردن: [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
توبه گرگ مرگ است: توبه ی گرگ مر گ است: [ عامیانه ، ضر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تو نیکی میکن در دجله و انداز که ایزد در بیابانت دهد باز: تو نیکی میکن در دجله و انداز که ایز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
توی هچل افتادن یا گیر کردن: توی هچل افتادن: [عامیانه ، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
توی هول ولا ماندن: توی هول ولا ماندن: [عامیانه ، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ته جیبش تار عنکبوت بسته است: ته جیبش تار عنکبوت بسته است: [ عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جایی نمی رود که ابرویش رود: جایی نمی رود که آبرویش رود: [ عامیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جان به عزرائیل ندادن: جان به عزرائیل ندادن: [عامیانه ، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جای سوزن انداختن یا سوزن انداز نبودن: جای سوزن انداختن نبود: [عامیانه ، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چرت موز بودن: چرت موز بودن: [عامیانه ، کنایه ] جو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جلز ولز کردن: جلز ولز کردن: [عامیانه ، اصطلاح] بس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنسش شیشه خرده دارد: جنسش شیشه خورده دارد: [ عامیانه ، ض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جواب ابلهان خاموشی است: جواب ابلهان خاموشی است: [ عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جور استاد به ز مهر پدر: جور استاد به زمهر پدر : [ عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاخان کردن: چا خان کردن : [ عامیانه ، اصطلاح] د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چاقو دسته ی خود را نمی برد: چاقو دسته ی خود را نمی برد : [ عامی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چشمش شور بودن: چشمش شور است : [ عامیانه ، ضرب المث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاه کن همیشه ته چاه است: چاه کن همیشه ته چاه است : [ عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چاه کن همیشه ته چاه است: چاه کن همیشه ته چاه است : [ عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چوب تر به کسی فروختن: چوب تر به کسی فروختن: [عامیانه ، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چوب لای چرخ کسی گذاشتن: چوب لای چرخ گذاشتن: [عامیانه ، کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چو دخلت نیست خرج اهسته تر کن: چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن : [ عا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چانه ی کسی گرم شدن: چانه اش گرم شد : [عامیانه ، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چه خاکی به سرم بریزم: چه خاکی به سرم بریزم : [عامیانه ، ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیزی در چنته نداشتن: چیزی در چنته نداشتن : [عامیانه ، کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف راست را از دهن بچه باید شنید: حرف راست را از دهن بچه باید شنید: [ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب به دینار بخشش به خروار: حساب به دینار، بخشش به خروار : [ عا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حق کسی را کف دستش گذاشتن: حق کسی را کف دستش گذاشتن: [عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حلوای تن تنانی تا نخوری ندانی: حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی : [ عا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حمام زنانه: حمام زنانه شدن : [عامیانه ، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حلزون خود را به جمع شاخدارها می کند: حلزون خود را به جمع شاخدارها می کند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاله زنک بازی در اوردن: خاله زنک بازی در آوردن : [عامیانه ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خدا نجار نیست اما درو تخته را خوب به هم می اندازد: خدا نجار نیست اما درو تخته را خوب ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خر بیار باقالی بار کن: خر بیار و باقالا بار کن : [ عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر تو خر بودن: خر تو خر بودن : [عامیانه ، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خرتوخر شدن: خر تو خر بودن : [عامیانه ، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خرتوخر کردن: خر تو خر بودن : [عامیانه ، کنایه ] ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر خالی یرقه می رود: خر خالی یرقه می رود: [ عامیانه ، ضر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر را که به عروسی می برند برای خوشی نیست برای ابکشی است: خر را که به عروسی می برند برای خوشی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر رفت و الاغ برگشت: خر رفت و الاغ برگشت : [ عامیانه ، ض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خرس را به رقص اوردیم دمش را به دست اوردیم: خرس را به رقص آوردیم دمش را به دست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر کوزه پر از شنبه تا پنج شنبه گچ اوردن وجمعه سنگ کشیدن: خر کوزه پر از شنبه تا پنج شنبه گچ آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر مقدس بودن: خر مقدس بودن : [ عامیانه ، ضرب المث ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خروس بی محل بودن: خروس بی محل بودن: [عامیانه ، کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر همان خر است اما پالانش عوض شده: خر همان خر است اما پالانش عوض شده : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خر همیشه خرما نمی ریند: خر همیشه خرما نمی ریند : [ عامیانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خواب زن چپ است: خواب زن چپ است: [ عامیانه ، ضرب الم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو: [ ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خود را به کوچه ی علی چپ زدن: خود را به کوچه ی علی چپ زدن: [عامیا ...
١٠ ماه پیش