علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جل معن فی حاجته: رجل معن فی حاجته ؛ مرد سهل و آسان د ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معنبر طناب: معنبر طناب ؛ طنابی به رنگ عنبر. است ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنا به معمول: بنا به معمول ؛ طبق عادت. حسب المعمو ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حروف معمولی: حروف معمولی ؛ حروف مطبعه که ریز باش ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معمولی سنوات: معمولی سنوات ؛ مقرری و انعام که همه ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معمانامه: معمانامه ؛ نامه آمیخته به معما. نام ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معمار کارخانه قدرت: معمار کارخانه قدرت ؛ کنایه از خداون ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معمار باشی: معمارباشی ؛ رئیس گروه معماران. رئیس ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معمار خانه: معمارخانه ؛ اداره ای در دوران حکومت ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معمم شدن: معمم شدن ؛ عمامه بر سرگذاشتن. ( ناظ ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره ابراهیم: شجرة ابراهیم ؛ پنجنگشت است. بعضی آن ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره لبنی: شجرة لبنی ؛ میعة. عبهر. شجرة مریم. ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره ابی مالک: شجرة ابی مالک ؛ به یونانی فلوماین ن ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجرهالاکله: شجرةالاکله ؛ به عربی نام صنوبر هندی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره الکله: شجرةالاکله ؛ به عربی نام صنوبر هندی ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شجره البراغیث: شجرةالبراغیث ؛ طباق است. ( مخزن الا ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجرهالتسبیح: شجرةالتسبیح ؛ اندریان است. ( مخزن ا ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجرهالتنین: - شجرةالتنین ؛ لوف کبیر است که لوف ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شته گرفتن زراعت: شته زدن یا شته گرفتن درخت یا زراعت ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجرهالتیس: شجرةالتیس ؛ طراغیون است. ( مخزن الا ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شته گرفتن درخت: شته زدن یا شته گرفتن درخت یا زراعت ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره الحائضه: شجرةالحائضه ؛ اسم ام غیلان است. ( م ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجاع الجوع: - شجاع الجوع ؛ کرم شکم. ( مهذب الاس ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شجره التین: شجرةالتین ؛ درخت انجیر است. ( مخزن ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره الحره: شجرةالحرة ؛ آزاددرخت است. ( از مخزن ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجاعت شعار: شجاعت شعار ؛ دلیر و بی باک و بی پرو ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره الجبار: شجرةالجبار؛ شجرالجبان. پرسیاوشان اس ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شجره النسب: شجرةالنسب ؛ شجره نامه که در آن از ن ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجرالبان: شجرالبان ؛ شوع. بان. ( یادداشت مؤل ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجرالخبز: شجرالخبز ؛ درخت نان. نان دار. ( یاد ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شجره الجن: شجرةالجن ؛دیودار است. ( مخزن الادوی ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجرالعقرب: شجرالعقرب ؛ حبله. ( یادداشت دهخدا ) ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجره معرفهالخیر: شجرة معرفةالخیر ؛ به معنی شجرةالحیا ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شجر العقرب: شجرالعقرب ؛ حبله. ( یادداشت مؤلف ) ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شجره مریم: شجرة مریم ؛ نبات بخور مریم است. برگ ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شته زدن درخت: شته زدن یا شته گرفتن درخت یا زراعت ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شته زدن زراعت: شته زدن یا شته گرفتن درخت یا زراعت ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شترگربه: شترگربه ؛ نازیبا. نامتناسب : در حیز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شتاب الود: شتاب آلود ؛ به شتاب درآمیخته. شتاب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گردون شتاب: گردون شتاب ؛ چون گردون شتابان. شتاب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شتابان در کاری: شتابان در کاری ؛ دست پاچه در آن کار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شتابان کردن: شتابان کردن ؛ به شتاب واداشتن. وادا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شتر بختی: شتر بختی ؛ شتر قوی درازگردن. ( ناظم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شتر بی مهار: شتر بی مهار ؛ شتر که مهار ندارد. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شتر خراسانی: شتر خراسانی ؛ گونه ای شتر که در سوا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شتر یک کوهانه: شتر یک کوهانه ؛ گونه ای شتر که خاص ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شبیخون زدن: شبیخون زدن ؛ شبیخون بردن. شب هنگام ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شبیخون رفتن: به شبیخون رفتن ؛ به تاختن رفتن بر س ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبیخون سازی: شبیخون ساز ؛ که تدارک تاخت شبانه کن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبیخون گرفتن: شبیخون گرفتن ؛ شبیخون کردن : سراسر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبیخون گزیدن: شبیخون گزیدن ؛انتخاب تاخت شبانه کرد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبیخون ساز: شبیخون ساز ؛ که تدارک تاخت شبانه کن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبیخون جستن: شبیخون جستن ؛ جویای تاختن به شب بود ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستارگان شبی: ستارگان شبی ؛ کواکب لیلی ، مقابل رو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبیخون بردن: شبیخون بردن ؛ تاختن بردن به شب : هم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برج حمل: برج حمل: دکتر کزازی در مورد " برج ح ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبهات بدویه: شبهات بدویه ؛ که حکمی ندارد.

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبهات تحریمیه: شبهات تحریمیه ؛ در شبهات تحریمیه حک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنگامه شبگیر: هنگامه شبگیر ؛ هنگامه ای که شب را ف ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبنم صفت: شبنم صفت ؛ شبیه و مانند شبنم. ( ناظ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شبنم نخود: شبنم نخود ؛ ترشحات اسیدی است که از ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوز شبه: کوز شبه ؛ کوزه برنجین. ( منتهی الار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبه انقطاع: شبه انقطاع ؛در اصطلاح ادیبان ، کلام ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبه جمع: شبه جمع ؛ در علم صرف ، آن است که هر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبه ظرف: شبه ظرف ؛ جارو مجرور را گویند. ( فر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شبه ظل: شبه ظل ؛ نیم سایه. برزخ میان سایه و ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شبه عمد: شبه عمد ؛ در قتل آن است که کسی عمدا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبه فعل: شبه فعل ؛ مشابه فعل ، در اصطلاح اهل ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شبه منشور: شبه منشور ؛ جسمی است که دو قاعده آن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شب از روز فرق نکردن: شب از روز فرق نکردن ؛ به علت ازدحام ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبان وادی ایمن: شبان وادی اَیْمَن ؛ کنایه از حضرت م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شب بوی انگلیسی: شب بوی انگلیسی ؛ گیاهی است از تیره ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبهات حکمیه وجوبیه: شبهات حکمیه وجوبیه ؛ در این مورد نی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبهات محصوره و غیرمحصوره: شبهات محصوره و غیرمحصوره ؛ شبهات مو ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دوش: دوش : دوش حمام تغییر یافته ی دؤش تر ...

١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شاخ: شاخ : دکتر کزازی در مورد واژه ی "شا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

امیغ: آمیغ : دکتر کزازی آمیغ را به معنی ت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دمیدن: دمیدن در تاریخ بیهقی به معنی وسوسه ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شایسته بود: - شایسته بود ؛ واجب الوجود در مقابل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شایسته و بایسته: شایسته و بایسته ؛ درخور و لازم. از ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شایسته مزاج: شایسته مزاج ؛ ملایم و متواضع و حلیم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شایسته هستی: شایسته هستی ؛ بمعنی شایسته بود. واج ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نشایسته: نشایسته ؛ ناشایسته. نالایق. ناسزاوا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاید و باید: شاید و باید ؛ سزاوار و ضروری. لایق ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هر چه شاید و باید گفتن: هر چه شاید و باید گفتن ؛ چیزی فروگذ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاهی اشرفی: شاهی اشرفی ؛ سکه های شاهی و اشرفی م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهی عباسی: شاهی عباسی ؛ مسکوک منسوب بشاه عباس. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهی عراقی: شاهی عراقی ؛ قسمی مسکوک قدیم. ( فره ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهین زرین: شاهین زرین ؛ علامت و نشانی بود علم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شایستگی کردن: شایستگی کردن ؛ کفایت نمودن. لیاقت د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جامه شاهوار: جامه شاهوار ؛ جامه شاهانه. جامه ممت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جشن شاهوار: جشن شاهوار ؛ جشن بزرگ و مجلل و پرشک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در شاهوار: دُرِّ شاهوار ؛ دری که بی بها بود و ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خبر شایع: خبر شایع ؛ پراکنده و فاش. خبری مستف ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لؤلؤ شاهوار: لؤلؤ شاهوار، یا لؤلؤ ملکی ؛ اشر ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دشنه: دشنه: دشنه در پهلوی دشنک dašnag بود ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mouse: Mouse تغییر یافته ی موش فارسی در زب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قام شاه: قام شاه ؛ خود را بلند کردن و بپا خو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد شاه فلک: شاهد شاه فلک ؛ کنایه از خورشید جهان ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاهد بودن: شاهد بودن ؛ شاهد بر شی یا کسی بودن. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد طارم فلک: شاهد طارم فلک ؛ کنایه از آفتاب است. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهدالحال: شاهدالحال ؛ گواه حاضر و ناظر : بر چ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد طغان چرخ: شاهد طغان چرخ ؛ کنایه از نیر اعظم ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد قضیه بودن: شاهد قضیه بودن ؛ گواه و ناظر حادثه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد مجلس: شاهد مجلس ؛ معشوق و زیباروی محفل و ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد امین: شاهد امین ؛ آن کس که به امانت شهادت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهدکردار: شاهدکردار ؛ چون شاهدان. که رفتار مع ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دختر شاهد: دختر شاهد ؛ شاهد دختر، زنی زیبا و خ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن شاهد: زن شاهد ؛ زن خوبروی. زن زیبا و خوبر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهدروی: شاهدروی ؛ دارای روئی چون شاهدان. زی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد علم: شاهد علم ؛ غلبه علم بردل. ( از تعری ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد وجد: شاهد وجد ؛ غلبه و جد و حال بر دل. ( ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد فاستقم: شاهد فاستقم ؛ اشاره بحضرت رسول صلی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد لعمرک: شاهد لعمرک ؛ بمعنی شاهد فاستقم است ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صلوهالشاهد: صلوةالشاهد ؛ نماز مغرب. ( منتهی الا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد جان: شاهد جان ؛ کنایه از مقصود جان باشد. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد رخ زرد: - شاهد رخ زرد ؛ کنایه از آفتاب عالم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاه استاد: شاه استاد ؛ استاد ماهر در هنرخود. ( ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد روحانی: - شاهد روحانی ؛ محبوب روحانی. مقابل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاه استادکار: شاه استادکار ؛ استاد ماهر در هنر خو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد روز: شاهد روز ؛ بمعنی شاهد رخ زرد باشد ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

أعواد الشا: أعواد الشاه ؛ سواره های شطرنج. ( د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد زربفت پوش: شاهد زربفت پوش ؛ کنایه از آسمان است ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاه الرقعه: شاه الرقعة ؛ شاه شطرنج. - || مجاز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد زعفران: شاهد زعفران ؛ بمعنی شاهد رخ زرد است ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاه قام: شاه قام ؛ آن است که کسی خود را در ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد زعفرانی: شاهد زعفرانی ؛ بمعنی شاهد رخ زرد اس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد عادل: شاهد عادل ؛ گواه که از نظر موازین ش ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد عدل: شاهد عدل ؛ گواه بر حق. ( بهار عجم ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهد حق: شاهد حق ؛ غلبه حق بر دل. ( از تعریف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شام خداوند: شام خداوند ؛ در شب آن روزی که مسیح ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی شام خفتن: بی شام خفتن ؛ غذای شب نخوردن : شوم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شام رمضانی: شام رمضانی ؛ افطار. طعامی که روزه ر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شام شب: شام شب ؛ طعام شب. نان شب. غذای شب : ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال بگردن داشتن: شال بگردن داشتن ؛ بیمار بودن چه بیم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال سر: شال سر ؛ بر پارچه ای که مردان روی ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال کشتن: شال کشتن ، یا به شال کشتن ؛ خفه کرد ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شال کمر: - شال کمر ؛پارچه ای که بر میان بندن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال دستمال کردن: شال دستمال کردن ؛ پاک کردن تن است ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال و قشو: شال و قشو ؛ آلتی آهنین است مرکب از ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شال و قشوکردن: شال و قشو کردن ؛ بدن اسب را با شال ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال حنا: شال حنا ؛ حنای شغال ؛ در تبرستان نب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شامت بخیر: شامت بخیر ؛ این کلام را وقت شام بطر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شام اوردن: به شام آوردن ؛ به پایان رساندن روز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روز به شام امدن: روز به شام آمدن ؛ کنایه از سپری شدن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شامه سلولی: شامه سلولی ؛ سلولهای حیوانی از چهار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال انگشتر کردن دختری را: شال انگشتر کردن دختری را ( یادداشت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شامه گشنیدن: شامه گشنیدن ؛ در اغلب تخمها موقعی ک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنوشافع: بنوشافع ؛ گروهی از اولاد عبدالمطلب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دختری را شال انگشتر کردن: شال انگشتر کردن دختری را ( یادداشت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رفیع الشأن: - رفیعالشأن ؛ بلندپایه. بلندمرتبه. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال بوته: شال بوته ؛ شال که دارای نقش و بته ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاف ابیض: شاف ابیض ؛ دارویی از برای چشم. ( نا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال طوس: شال طوس ؛ شال که در طوس بافند. صاحب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاف احمر: شاف احمر ؛ شیاف احمر. نره. ( ناظم ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال کرمانی: شال کرمانی ؛ شال که در کرمان بافند.

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شال کشمیری: شال کشمیری ؛ شال که در کشمیر بافند

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال لاکی: شال لاکی ؛ شال برنگ لاک. شال سرخ رن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شال انگوری: شال انگوری ؛ در تداول عامه کرمان شا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شالپوش: شال پوش ؛ بالاپوش سطبرو درشت بر روی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال کهنه داشتن: شال کهنه داشتن ؛ نهایت افلاس و تنگد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال تنگ: شال تنگ ؛ پارچه نوارمانندی پشمین که ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیر شال کسی را قرص کردن: زیر شال کسی را قرص کردن ؛ به او غذا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمل شاق: عمل شاق ؛ کار دشوار و جانفرسا.

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شام کردن: شام کردن ؛ شام خوردن. ( ناظم الاطبا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاکر لنعمته: شاکِرُ لِِنعمَتِه ؛ ( الَ. . . ) ( ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نان شام: - نان شام ؛ طعام شب. غذای شب ، چه د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جبال شامخات: جبال شامخات و شوامخ ؛ کوه های بلند. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نسب شامخ: نسب شامخ ؛ شریف و عالی نسب. ( از اق ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال انگشتر: شال انگشتر. ( یادداشت مؤلف ) . شال ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سفر شاق: سفر شاق ؛ سفر دشوار و سخت : و حالی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شام غربت: شام غربت ؛ طعام شب که بمفلسان و فقر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عبای شامی: عبای شامی ؛ عبا که در شام بافند و ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تکلیف شاق: تکلیف شاق ؛ تکلیف سخت و دشوار.

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شارب مکرود: شارب مکرود ؛ شارب بریده. ( منتهی ال ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاره لعلی: شاره لعلی ؛ صاحب انجمن آرا کنایه از ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شادباد گفتن: شادباد گفتن ؛ سرّ: سَرّه ؛ شادبادگف ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناشادمان: ناشادمان ؛ ضد شادمان.

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بشادی: بشادی ؛ بخرمی. بانشاط. باشادمانی. ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با شاخ: با شاخ ؛ شاخه دار و دارای شاخ : درخ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شادی کسی چیزی خوردن: شادی یا به شادی کسی یا چیزی خوردن ی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شادی کسی چیزی خوردن: شادی یا به شادی کسی یا چیزی خوردن ی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شادی کسی باده خوردن: شادی یا به شادی کسی یا چیزی خوردن ی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شادی کسی باده خوردن: شادی یا به شادی کسی یا چیزی خوردن ی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شارب گرفتن: شارب گرفتن ؛ ساده کردن بروت. احفاء. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاد مرد: شاد مرد ؛ مرد با نشاط و شادمان : در ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش شاخ: پیش شاخ ؛ فرجی و یک قسم جامه پیش با ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخ شکر: شاخ شکر ؛ ساقه نیشکر. شاخ نبات : بد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روحت شاد: روحت شاد، روحش شاد ؛ دعایی است مرده ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شادا: شادا ؛ از شاد الف کثرت بصورت صوت آم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخ شمشاد: شاخ شمشاد ؛ کنایه از قد و قامت خوش. ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرشاخ کسی را گرفتن: سرشاخ کسی راگرفتن ؛ او را با نشان د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخ اتش: شاخ آتش ؛ پاره ٔچوب افروخته ، گل آت ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رافائیل: شفا دهنده : רָפָאֵ رافائیل : רָפָאֵ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سینه به سینه رفتن: سینه به سینه رفتن یا رسیدن ؛ رسیدن ...

١ ماه پیش

مدال‌های علی باقری