نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار خانه روزن شدن: دیوار خانه روزن شدن ؛ کنایه از خراب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار کسی را کوتاه ساختن: دیوار کسی را کوتاه ساختن ؛ عاجز و ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار کسی را کوتاه دیدن: دیوار کسی را کوتاه دیدن ؛ کنایه است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیوار گلین: دیوار گلین ؛ دیواری که از گل ساخته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رو به دیوار کردن: رو به دیوار کردن ؛ مقابل دیوار ایست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از کار شده: ازکارشده ؛ از کار مانده. از کار افت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با کسی کار داشتن: با کسی کار داشتن ؛ کسی را با کسی کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار امد: به کار آمده ؛ کاری. مجرب : او زنی د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار افتادن: به کار افتادن ؛ استعمال شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار بودن: به کار بودن ؛ مستعمل بودن. قابل است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار دادن: به کار دادن ؛ بکار گماشتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کار رفتن: به کار رفتن ؛ مستعمل شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بند شدن کار: بند شدن کار ؛ گره خوردن کار.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چیزی یا کسی را در کار کسی کردن: چیزی یا کسی را در کار کسی کردن ؛ او ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کاربند: کاربند ؛ که بکار می بندد. اجراکننده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کار کردن به: کار کردن به ؛ عمل کردن به. || مجاز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شروتی: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سمرتی: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ریگ ودا: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یجور ـ ودا: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ساماودا: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتهرو ودا: ( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
منتراها: مَنتَراها : ( ( ادعیه و آیین های هن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
براهمناها: براهمَناها ( ( Br�hmamas : به شرح و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منوسمرتی: منو سمرتی ( Manu - smriti ) به مجمو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب اتش نعل: اسب آتش نعل ؛ اسپ تندرو. ( مؤید ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسب افکندن: اسب افکندن ؛ اسب به میدان تاختن : چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب خرامنده: اسب خرامنده ؛ عَیال. ( منتهی الارب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب فلان خواستن: اسب فلان خواستن ؛ در قدیم معمول بود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب نبرد: اسب نبرد ؛ اسب جنگی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب نوبتی: اسب نوبتی ؛ خنگ نوبتی. رجوع به خنگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسب یدکی: اسب یدکی ؛ اسب نوبتی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر اسب بودن: بر اسب بودن ؛ سوار اسب بودن : علامت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اسب اندرامدن: به اسب اندرآمدن ؛ بر اسب نشستن : تب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ز اسب اندرامدن: ز اسب اندرآمدن ؛ از اسب فرودآمدن. ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ینتصرون: ینتصرون از ماده انتصار به معنی یاری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یوم عقیم: یوم عقیم : یعنی روز قیامت . و روز ع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امام صامت: امام صامت ؛ [ در اوایل اسلام ] در ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
امام مرضی: امام مرضی ؛ امامی است که حائز شرایط ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل ابجد: قفل ابجد ؛ قفل برنجی که بست وگشاد آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل افکندن: قفل افکندن ؛کنایه از بستن : به کنج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل انداز: قفل انداز ؛ قفل اندازنده. شکننده قف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل برخاستن: قفل برخاستن ؛ باز شدن : زد همان روز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر در اسمان زدن: قفل بر در آسمان زدن ؛ کنایه از ترک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر در سست کردن: قفل بر در سست کردن ؛ قفل سست کردن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر دهان و دست کسی زدن: قفل بر دهان و دست کسی زدن ؛ کنایه ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر زبان کسی انداختن: قفل بر زبان کسی انداختن ، قفل بر زب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل برگشادن: قفل برگشادن ؛ باز کردن : چه مشکل گش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بر لب نهادن: قفل بر لب نهادن ؛ کنایه از خاموش شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل بند: قفل بند ؛ دربندان. ( آنندراج ) : چن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل پیچیدن: قفل پیچیدن ؛ تاب دادن قفل را و بی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل خموشی بر دهان زدن: قفل خموشی بر دهان زدن ؛کنایه از ساک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل در راه بودن: قفل در راه بودن ؛ بند بودن راه. ( آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل زبان بند: قفل زبان بند، قفل زبان بندی ؛ عزیمت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل سیم: قفل سیم ؛ کنایه از اندام نهانی. ( آ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل شدن دریا: قفل شدن ( قفل گردیدن ) دریا ؛ کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل شدن سگ: قفل شدن سگ ؛ بند شدن آن با ماچه سگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل شکستن: قفل شکستن ؛ کنایه از باز کردن در : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل فرج استر: قفل فرج استر ؛ حلقه زر یا نقره که ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل گشادن: قفل گشادن ؛ باز کردن : این قفل که د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قفل نهادن: قفل نهادن ؛ به معنی بستن : قفلی به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سگان از: سگان آز ؛ کنایه از طالبان دنیا و اه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سگان جیفه دنیا: سگان جیفه دنیا ؛ کنایه از طالبان دن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاروب: جارو / جاروب: هر دو واژه صحیح است و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش زنده: آتش زنده ؛ آتشی که خاموش نشده باشد. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زنده بگور: زنده بگور ؛ شخصی که زنده او را در ق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زنده ساختن: زنده ساختن ؛ زنده گردانیدن. حیات بخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زنده ساز: زنده ساز ؛ زنده کن. آنکه زنده می کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زنده فروختن: زنده فروختن ؛ در تداول زرگران ، ظرف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سیماب زنده: سیماب زنده ؛ زیبق الحی. ( یادداشت ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گچ زنده: گچ زنده ؛ مقابل گچ کُشته. رجوع به گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گیاه زنده: گیاه زنده ؛ که خشک شده باشد و قابل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به یاد کسی خوردن: با یاد یا بر یاد یا به یاد کسی خورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد افکندن: یاد افکندن ؛ به یاد افکندن. تذکر. م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یاد انداختن: یاد انداختن ؛ به یاد انداختن. متذکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد برداشتن: یاد برداشتن ؛ یاد کردن. به یاد آورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یادت به خیر: یادت به خیر ؛دعایی است در غیبت کسی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد خاستن: یاد خاستن ؛ یاد کردن. کسی را نام بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد در خاطر گذشتن: یاد در ( اندر ) خاطر گذشتن ؛ متذکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یاد رفتن: یاد رفتن ؛ مذکور افتادن. ذکر کرده ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد کسی: یاد کسی ( خوردن یا کشیدن ) ؛ به شاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاد ماندن: یاد ماندن ؛ نام و نشان ماندن. ذکر ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از یاد بهشتن: از یاد بهشتن ؛ فراموش کردن. از یاد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از یاد رفتن: از یاد رفتن ؛ فراموش کردن. ( ناظم ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از یاد شدن و از یاد بشدن: از یاد شدن و از یاد بشدن ؛ فراموش ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از یاد کردن: از یاد کردن ؛ از خاطر شدن. از یاد ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به یاد داشتن: به یاد داشتن ؛ در خاطر داشتن. در حف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برگشته روز: برگشته روز ؛ نگون بخت. تیره روز : ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به روز سیاه نشستن: بروز سیاه نشستن ؛ بدبخت و بیچاره شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیروزروز: پیروزروز ؛ خوشبخت. کامروا : خرم صبا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در روز: درروز ؛ برفور. دروقت. در همان روز : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیرینه روز: دیرینه روز ؛ سالخورده. مسن : چنین گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز از روز بتر بودن: روز از روز بتر بودن ؛ افزونی گرفتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز برگشتن: روز برگشتن ، روز برگشته شدن ؛ از جا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز بشام بردن: روز بشام بردن ؛ روز را بپایان رسانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز بشب اوردن: روز بشب آوردن ؛ گذراندن و بسر آوردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز بشب کردن: روز بشب کردن ؛ کنایه از گذراندن و ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز بلند گشتن: روز بلند گشتن ؛ طولانی و دراز شدن ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز به اخر رسیدن: روز به آخر رسیدن ؛ بپایان آمدن روز. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز به نیمه رسیدن: روز به نیمه رسیدن ؛ فرارسیدن موقع ظ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روزتاب: روز تاب ؛ روز گرم. ( ناظم الاطباء ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز تعطیل رسمی: روز تعطیل رسمی ؛ روزی که بر طبق قان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روز تنگ: روز تنگ ؛ روزجنگ. ( ناظم الاطباء ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز حسین: روز حسین ؛ ایام عزاداری حسین بن علی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز در محنت گذار: روز در محنت گذار ؛ کنایه از مسافر. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روز شیرینی خوران: روز شیرینی خوران ؛ روزی که دختری را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز کسی بودن: روز کسی بودن ؛ دوره پیشرفت و ترقی ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز کسی سیاه یا سیه شدن: روز کسی سیاه یا سیه شدن ؛ کنایه از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز نبوتی: روز نُبُوَّتی ؛ عبارت از یک سال است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ستاره بروز نمودن کسی را: ستاره بروز نمودن کسی را ؛ روزش را ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سرامدن روز: سرآمدن روز ؛ بپایان رسیدن عمر : چو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شب بروز اوردن: شب بروز آوردن ؛ شب را بپایان رسانید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیک روز: نیکروز ؛ بهروز، نیکبخت : یکی گفتش ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیک روزی: نیکروزی ؛ بهروزی. نیکبختی : که بدمر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز و انفساست: روز وانفساست ؛ هرکس بخود مشغول است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برهمنان: برهمنان ( Br�hmanas ) طبقه روحانیون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کشاتریاها: کشاتریاها ( Kshatrias ) طبقه شاهان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ویشیاها: ویشیاها ( VaiŠyas ) طبقه بازرگانان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شودراها: شودراها ( Šudras ) طبقه کارگران ؛ چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اهیمسا: اَهیمسا ( A - hins� ) به معنای پرهی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پهلوان افسانه: پهلوان افسانه ؛ بطل الروایه. بطل ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پهلوان سپهر: پهلوان سپهر ؛ مریخ.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
طبل زیر گلیم کوفتن یا زدن: طبل زیر گلیم کوفتن یا زدن ؛ کنایه ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گلیم از سیاهی بیرون اوردن: گلیم از سیاهی بیرون آوردن ؛ کنایه ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گلیم از موج بیرون بردن: گلیم از موج بیرون بردن ؛ خود و مایح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گلیم خود را از اب براوردن: گلیم خود را از آب برآوردن ، گلیم از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر اب و اتش: مادر آب و آتش ؛ کنایه از گریه کننده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر خون: مادر خون ؛ آنکه کسی را زاده و خون ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر دهر: مادر دهر ؛ روزگار. دنیا. جهان : ماد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مادر شدن: مادر شدن ؛ زائیدن زن. بچه دار شدن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر شیر: مادر شیر ؛ مادر رضاعی : وصهر آن باش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر فرزند کش: مادر فرزند کش ؛ کنایه از روزگار است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر مادر: مادر مادر ؛ مادر بزرگ. جده. زنی پیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر هفت تا: مادر هفت تا ؛ دختر و زن حراف و زبر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم مادر: هم مادر ؛ دارنده یک مادر . ( از فهر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر زنت دوستت داشت: مادر زنت دوستت داشت ، بگاه آمدی ، ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر عاشق بیعار است: مادر عاشق بیعار است ، هر چند فرزند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر باغ: مادر باغ ؛ کنایه از زمین است که به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مادر خاک: مادر خاک ؛ کنایه از زمین است : هرجس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به ادای کسی: به ادای کسی : به تقلید ناشیانه از ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اخم و تخم: اَخم و تَخم : ترشرویی و کج خلقی ( ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اخ و پیف: اَخ و پیف : اظهار نفرت و اشمئزاز که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هارت و پورت کردن: هارت و پورت کردن : خشم گرفتن و به د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک از توده کلان بردار: خاک از توده کلان بردار ؛ بمعنی از ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک او عمر تو بادا که به او میمانی: خاک او عمر تو بادا که به او میمانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک بر ان خورده که تنها خوری: خاک بر آن خورده که تنها خوری ، نظیر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک برایش خبر نبرد: خاک برایش خبر نبرد ؛ تعبیری است که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک پاک بی گندم: خاک پاک بی گندم ؛ مزاحی است که بصور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک پاک می کند: خاک پاک می کند؛ گناه مردگان را عفو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک در امانت خیانت نمیکند: خاک در امانت خیانت نمیکند، نظیر: آم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک کوچه برای باد سودا خوب است: خاک کوچه برای باد سودا خوب است ؛ به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک مرده پاشیده اند: خاک مرده پاشیده اند ( به فلان جا ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک می کشد: خاک می کِشَد؛ عقیده عامه این است که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خاک براوردن: از خاک برآوردن ؛ کرم کردن. بزرگ کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خاک برگرفتن: از خاک برگرفتن ؛ مرحمت کردن. کرم کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خاک ستاندن و به اب دادن: از خاک ستاندن و به آب دادن ؛ کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بچشم کسی خاک افکندن: بچشم کسی خاک افکندن ؛ خاک در چشم کس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخاک ابروی کسی را ریختن: بخاک آبروی کسی را ریختن ؛ آبروی کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بخاک افتادن: بخاک افتادن ؛ سجده کردن. زمین را بو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بخاک افکندن: بخاک افکندن ؛ پایمال کردن. ضایع کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به خاک سیاه نشستن: بخاک سیاه نشستن ؛ به بدبختی افتادن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خاک و خون کشیدن: بخاک و خون کشیدن ؛ خراب کردن و کشتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر خاک خون کسی را ریختن: بر خاک خون کسی را ریختن ؛ کسی را کش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بر خاک نشاندن: بر خاک نشاندن ؛ شکست دادن. از بین ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بر خاک نشستن: بر خاک نشستن ؛ بیچاره شدن : بر خاک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر خاک نشستن تیر: بر خاک نشستن تیر ؛ بخاک نشستن تیر.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بینی کسی را بر خاک مالیدن: بینی کسی را بر خاک مالیدن ؛ خوار کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت کسی را به خاک مالیدن: پشت بخاک آوردن کسی ؛ در کشتی او را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پوزه کسی را در خاک مالیدن: پوزه کسی را در خاک مالیدن ؛ تودهنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پی چیزی را بخاک افکندن: پی چیزی را بخاک افکندن ؛ اساس و پای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چون ماهی بخاک بودن: چون ماهی بخاک بودن ؛ در تب و تاب بو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خاک انداختن: خاک انداختن ( یا ) خاک در کاری اندا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک بر سر بودن: خاک بر سر بودن ؛ دشنامی است : از ما ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک بر سر ریختن: خاک بر سر ریختن ؛ خاک بر سر پاشیدن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک به سر ریختن: خاک بسر ریختن ؛ گریه و زاری کردن ، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک بر سر فکندن: خاک بر سر فکندن ؛ خاک بر سر ریختن ؛ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک برسر نهادن: خاک برسر نهادن ؛ ذلیل کردن ، ناچیز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک بر فرق کردن: خاک بر فرق کردن ؛ بمعنی خاک برسر کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک جائی را به توبره کشیدن: خاک جائی را بتوبره کشیدن ؛ کنایه از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک خوردن تیر: خاک خوردن تیر ؛ بر زمین افتادن و به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک در ترازو افکندن: خاک در ترازو افکندن ؛ کنایه از سبک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک در دهان انداختن: خاک در دهان انداختن ؛ پشیمانی عظیم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک در دیده زدن: خاک در دیده زدن ؛ خاک در چشم پاشیدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک در دیده کشیدن: خاک در دیده کشیدن ؛ خاک در چشم کشید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک درمشت: خاک درمشت ؛ کنایه از تهی دست و بی چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک کف پای کسی بودن: خاک کف پای کسی بودن ؛ کنایه از تواض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاکم بدهان: خاکم بدهان ؛ لال بادم ، خفه شوم ! ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خاک نشاندن: در خاک نشاندن ؛ بخاک نشاندن. بیچاره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روی بر خاک نهادن: روی بر خاک نهادن ؛ سجده کردن. تعظیم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سربخت کسی بخاک اندر امدن: سربخت کسی بخاک اندر آمدن ؛ بدبخت شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کسی را از خاک برگرفتن: کسی را از خاک برگرفتن ؛ ترقی دادن ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با خاک جفت شدن: با خاک جفت شدن ؛ مردن. مدفون شدن : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خاک رفتن: به خاک رفتن ؛ مردن. مدفون شدن : همی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیمودن خاک بالای کسی را: پیمودن خاک بالای کسی را ؛ مردن آن ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خاک رفتن: در خاک رفتن ؛ مردن. مدفون شدن : زهج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خاک سپردن: در خاک سپردن ؛ بگور کردن. دفن کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر بخاک سیه بر نهادن: سر بخاک سیه بر نهادن ؛ مردن. - || ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سرخاک رفتن: سرخاک رفتن ؛ بزیارت قبر کسی رفتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افرین پیوند: آفرین پیوند : ثناخوان ، مدّاح ، مدح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حراء: حراء در عربی با واژه ی البرز هم ریش ...
١٠ ماه پیش