نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفتر خلاصه: دفتر خلاصه ؛ در اصطلاح دوره صفویه ، ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل دسته هاون: مثل دسته هاون ؛ به توبیخ ، بچه در ق ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشمن انگیز: دشمن انگیز ؛ دشمن انگیزنده. برانگیز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سوراخ دعا گم کردن: سوراخ دعا گم کردن ؛ مردی در استنجا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دزد دغل: دزد دغل ؛ دزد نابکار: به درجست از آ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشت دلیران: دشت دلیران ؛ سرزمین پهلوانان ، و در ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دعای جوشن: - دعای جوشن ؛ دعای معروف که روز جنگ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفتر خواسته: دفتر خواسته ؛ جزوه مربوط به اموال : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسته بزر: دسته بزر ؛ با دسته زرین. دارای قبضه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دشنام زبان گشادن: به دشنام زبان گشادن ؛ ناسزا گفتن : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتشین دشت: آتشین دشت ؛ دشت سخت سوزان و گرم : د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشخوارگوار: دشخوارگوار ؛ بطی ءالهضم. ( یادداشت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستور گنجور: دستور گنجور ؛ وزیر خزانه : ز دستور ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشوارگوار: دشوارگوار ؛ عسرالانهضام. عسرالهضم. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفتر ثبتی: دفتر ثبتی ؛ دفتر ثبت : برای شاعران ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دعا کتاب: دعا کتاب ؛ کتاب دعا. کتاب ادعیه. ( ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفتر حال: دفتر حال ؛ دفتری که چگونگی و اوضاع ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشوارمعنی: دشوارمعنی ؛ که معنی و مفهوم آن سخت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشت اوردگاه: دشت آوردگاه ؛ میدان جنگ : ز بس کشته ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه دشخوار: راه دشخوار ؛ راه صعب العبور : بسی ر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دعای باران: دعای باران ؛ نماز استسقا. ( غیاث ) ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صیغه دعا: صیغه دعا ؛ ( اصطلاح دستور زبان فارس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسیسه کاری: دسیسه کاری ؛ عمل دسیسه کار.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشخوارترک: دشخوارتَرَک ؛با کمی دشخواری. با دشو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشوار گفتن: دشوار گفتن ؛ سخت گفتن. درشت گفتن : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دسیسه کردن: دسیسه کردن ؛ توطئه کردن. توطئه چیدن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفتر ثبت املاک: دفتر ثبت املاک ؛ ( اصطلاح حقوق ) دف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستور اعظم: دستور اعظم ؛ وزیر اعظم : دستور اعظم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دشنام برشمردن کسی را: به دشنام برشمردن کسی را ؛ او را با ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشخوارخوار: دشخوارخوار ؛ که خوردن آن دشوار باشد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باید برایت دعا گرفت: باید برایت دعا گرفت [ به عتاب ]؛ تو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشوارگنج: دشوارگُنج ؛ که سخت بگنجد. که دشوار ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشنام رفتن بر زبان کسی: دشنام رفتن بر زبان کسی ؛ زبان به نا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فرا دشنام شدن: فرا دشنام شدن ؛ دشنام و ناسزا گفتن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفتر اعمال: دفتر اعمال ؛ کتابچه تفتیش و زندگانی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دسیسه باز: دسیسه باز؛ حیله باز. مکار. فتنه گر.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشنه کارد: دشنه کارد ؛ خنجر. ( ناظم الاطباء ) ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشیلا دشت: باغ دشت
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفع فاسد به افسد کردن: دفع فاسد به افسد کردن ؛ بد را با بد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دعای مستجاب: دعای مستجاب ؛ دعای اجابت شده و پذیر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست نمودن خورشید: دست نمودن خورشید ؛ اشاره به طلوع آن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دسیسه بازی: دسیسه بازی ؛ عمل دسیسه باز.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشت کسی کور شدن: دشت کسی کور شدن ؛ فروش نکردن یا خری ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفع قصد کردن: دفع قصد کردن ؛ از میان بردن قصد : ا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشوار زخم: دشوارزخم ؛ آنکه سخت زخم زند. ( یادد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفتر توجیهات: دفتر توجیهات ؛ در اصطلاح علم استیفا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دشنه زدن: دشنه زدن ؛ بکار بردن دشنه : به بازو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دشنام لب گشادن: به دشنام لب گشادن ( بازگشادن ) ؛ نا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشنام گشتن نام کسی: دشنام گشتن نام کسی ؛ زشت نام شدن وی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دعای بد: دعای بد ؛ نفرین. ( ناظم الاطباء ) . ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تنگ شدن دستگاه: تنگ شدن دستگاه ؛ کاستن مکنت و دولت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستمال کاغذ: دستمال کاغذ ؛ دستمالی محتوی کاغذهای ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشنه شکار: دشنه شکار ؛ کسی که به دشنه شکار می ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشت و در: دشت و در ؛ در و دشت. بیابان و دره. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زبان از کسی پر ز دشنام کردن: زبان از کسی پر ز دشنام کردن ؛ سخنان ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشنام به زبان گرداندن: دشنام به زبان گرداندن ؛ ناسزا گفتن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستمال کتاب: دستمال کتاب ؛ دستمالی که شاگردان مد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشت یلان: دشت یلان ؛ دشت نیزه وران : چو ایران ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشنه صبح: دشنه صبح ؛ کنایه از روشنی صبح است ، ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگیره دیگ: دستگیره دیگ ؛ دو قطعه پارچه چندلای ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگیره کشو: دستگیره کشو ؛ جای گرفتن دست برای گش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بادام یا جوز دستمال: بادام یا جوز دستمال ؛ گردو یا بادام ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بارگاه معدلت دستگاه: بارگاه معدلت دستگاه ؛ محکمه عدالت. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دشنام لب اراستن: به دشنام لب آراستن ؛ گشودن لب به نا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشنام ساختن: دشنام ساختن ؛ مهیا کردن ناسزا و فحش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشت نیزه وران: دشت نیزه وران ؛ دشت یلان یمن. ( آنن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه یافتن: دستگاه یافتن ؛ به قدرت رسیدن. توانا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سپاه ظفردستگاه: سپاه ظفردستگاه ؛ سپاه مظفر و فیروز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه یافتن بر کسی: دستگاه یافتن بر کسی ؛ بر او مسلط شد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کرامت دستگاه: کرامت دستگاه ؛ با دستگاه بزرگ : حضر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با دل و دستگاه شدن: با دل و دستگاه شدن ؛ توانائی گرفتن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه پایه: دستگاه پایه ؛ مقام و مرتبت : هرکو ن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه جستن: دستگاه جستن ؛ برتری جستن. سلطه و تف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه وجود: دستگاه وجود ؛ عالم هستی. جهان آفرین ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسته یافتن: دسته یافتن ؛ دستوری و رخصت یافتن ما ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه خواستن: دستگاه خواستن ؛ خواهان سلطه و برتری ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه جنبش: دستگاه جنبش ؛ جهاز محرکه. دستگاه جن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه کاری: دستگاه کاری ؛ سَعاة. این معنی را صا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه رویش: دستگاه رویش ؛ جهاز نامیه.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر دست خود گزیدن: بر دست خود گزیدن ؛ دست به دندان گزی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه نمودن: دستگاه نمودن ؛ نشان دادن قدرت و توا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه داشتن: دستگاه داشتن ؛ وسع و توانائی و تمکن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگاه نهادن: دستگاه نهادن ؛ ساز و سامان و ترتیب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
کوه: در زبان آذری به کوه داغ گفته می شود ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
تاج: تاج یا کاپ ( اصطلاح خیاطی ) : سر آس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسترس یافتن: دسترس یافتن ؛ رسیدن. مسلط شدن. دستر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بادسترس: بادسترس ؛باتوانائی. بااستطاعت. متمک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر چیزی زدن: دست بر چیزی زدن ؛ به دست سودن و لمس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست برزدن به: دست برزدن به ؛ مماس ساختن دست با : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست در رکاب زدن: دست در رکاب زدن ؛ کنایه از دویدن در ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست زدن بر زانو: دست زدن بر زانو ؛ اظهار تأسف کردن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست اندرزدن به: دست اندرزدن به. . . ؛ متمسک شدن به. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستک و دنبک بر چیزی گذاشتن: - دستک و دنبک بر چیزی گذاشتن یا بکا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستکش را درکردن: - دستکش را درکردن ؛ عیبی را با زرنگ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستک و دنبک دراوردن: دستک و دنبک درآوردن ؛ در تداول پاپو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستک دار: دستک دار ؛ کفشی که برای آن دستک دوخ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستک گذاشتن: دستک گذاشتن ؛ دوختن دستک کفش را.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست خالی برگرداندن کسی را: دست خالی برگرداندن کسی را ؛ مأیوس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست خالی برگشتن یا امدن: دست خالی برگشتن یا آمدن ؛ آمدن از س ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست خالی ماندن: دست خالی ماندن ؛ تهی و دور ماندن دس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست خوش دادن یا گرفتن: دست خوش دادن یا گرفتن ؛ شتل دادن مق ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بامن ده: دست بامن ده ؛ این کلام در هنگام طرب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بهم دادن: دست بهم دادن ؛ متحد شدن : پیری و فق ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به بیعت دادن: دست به بیعت دادن ؛ مرید شدن.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کسی را دست دادن: کسی را دست دادن ؛ مجازاً عزّت و احت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسترس امدن: دسترس آمدن ؛ دسترسی پیدا شدن : بدان ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسترس جستن: دسترس جستن ؛ جستن توانائی و قدرت و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسترس دادن: دسترس دادن ؛ دسترسی دادن. قادر و تو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسترس داشتن: دسترس داشتن ؛ توانائی داشتن. قدرت د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دسترس کردن: دسترس کردن ؛ یاری کردن. ( ناظم الاط ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست چین شدن: دست چین شدن ؛ با دست چیده شدن میوه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بستن از: دست بستن از ؛ دست کوتاه کردن از. تص ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست خدمت بستن: دست خدمت بستن ؛ از خدمت بازداشتن : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستم را بسته است: دستم را بسته است ؛ نمی گذارد مطابق ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر کسی بستن: دست بر کسی بستن ؛ در خرابی او بودن. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست حجت کسی را بستن: دست حجت کسی را بستن ؛ او را خاموش و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بسته تسلیم کردن: دست بسته تسلیم کردن ؛ مقید و بندکرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بسته بودن: دست بسته بودن ؛ مقید و غیر آزاد بود ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستم بسته مانده است: دستم بسته مانده است ؛ فلان اسباب مر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستبوس کردن: دستبوس کردن ؛ عمل بوسیدن دست انجام ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بادست پاچگی: با دستپاچگی ؛ با عجله. با شتاب. بشت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستپاچگی کردن: دستپاچگی کردن ؛ تعجیل کردن. شتاب کر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست پخت فلان: دست پخت فلان ؛ یعنی که خود او پخته ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به خارج داشتن: دست به خارج داشتن [ تاجر ] ؛ باب تج ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست داشتن با کسی: دست داشتن با کسی ؛ با او همدست بودن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستی تمام در کاری داشتن: دستی تمام در کاری داشتن ؛ نیک بر آن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سهمگین دستبرد: سهمگین دستبرد ؛ ضرب شست مهلک : ندید ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستبرد شدن از: دستبرد شدن از ؛ غارت زده شدن : باری ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بردارشدن: دست بردارشدن ؛ خود را بازداشتن و اح ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بردار نبودن از چیزی یا کسی: دست بردار نبودن از چیزی یا کسی ؛ مص ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از دهان یا از دهن برداشتن: دست از دهان یا از دهن برداشتن ؛ بی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از لگام برداشتن: دست از لگام برداشتن ؛ رهاکردن لگام. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به بسوی اسمان برداشتن: دست به دعا یا بسوی آسمان برداشتن ؛ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به دعا برداشتن: دست به دعا یا بسوی آسمان برداشتن ؛ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست برداشتن از کسی یا چیزی: دست برداشتن از کسی یا چیزی ؛ رها کر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از خود برداشتن: دست از خود برداشتن ؛ بی قیدی مطلق پ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از ریش کسی برداشتن: دست از ریش کسی برداشتن ؛ او را رها ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست از کسی برنداشتن: دست از کسی برنداشتن ؛ از سرش وانشدن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست برداشته شدن: دست برداشته شدن ؛ آزاد شدن. ( ناظم ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست حاجت پیش کس بردن: دست حاجت پیش کس بردن ؛ دست نیاز به ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست فرازبردن: دست فراز بردن ؛ دست دراز کردن : به ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست افشاندن بر کسی: دست افشاندن بر کسی ؛ در روی او ایست ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بالای دست بردن: دست بالای دست بردن ؛ برتری جستن. تف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست در روی کسی انداختن: دست در روی کسی انداختن ؛ به روی او ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست ببرد: دست ببرد ؛ یعنی او غلبه کرد و تفوق ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست انداختن بروی کاری یا مالی: دست انداختن بروی کاری یا مالی ؛ تصر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست تنگ شدن: دست تنگ شدن ؛ فقیر شدن. مفلس گشتن : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست بر کاری بستن: دست بر کاری بستن ؛ ابرام و استادگی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست کسی از چیزی تنگ شدن: دست کسی از چیزی تنگ شدن ؛ از داشتن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستبرد از کسی یا چیزی بردن: دستبرد از کسی یا چیزی بردن ؛ گرو و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستبرد کسی را دیدن: دستبرد کسی را دیدن ؛ غلبه و ضرب شست ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بادستبرد: بادستبرد ؛ جنگاور. دلیر. باهنر. چاب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
بخت: بخت : دکتر کزازی در مورد واژه ی بخت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اجر: واژه ی آجر در اصل به شکل آگر egar ب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریدن گوش: دریدن گوش ؛ پاره شدن پرده آن : ز لش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دژ ماندن: دژ ماندن ؛ خشمگین و آشفته ماندن : ه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نه مشکی دریده نه دوغی ریخته: نه مشکی دریده نه دوغی ریخته . ( امث ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دژخیم رنگ: دژخیم رنگ ؛ دژخیم مانند. دژخیم گونه ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دزد کردن: دزد کردن ؛ دزدی کردن : جادوی چشم و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دژم داشتن دل را: دژم داشتن دل را ؛ هراسان بودن به دل ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چاه نکنده منار دزدیدن: چاه نکنده منار دزدیدن ؛ پیش از آب م ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شاخ دژم: شاخ دژم ؛ شاخ پژمرده : افسردگی طبع ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چرخ عمر کسی دزدیدن: چرخ عمر کسی دزدیدن ؛ کاستن و گرفتن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابر دژم: ابر دژم ؛ ابر تیره و سیاه که پربارا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دژم داشتن چهره: دژم داشتن چهره ؛ گرفتگی و عبوسی و ا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دژم داشتن روی: دژم داشتن روی ؛ اخم آلود کردن آن : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روی دژم: روی دژم ؛ روی ترش : نیامدش خوش پیر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عاشق دژم: عاشق دژم ؛ عاشق افسرده و اندیشه مند ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیو دژم: دیو دژم ؛ دیو زشت و بدترکیب : ایزد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روز یا روزگار دژم: روز یا روزگار دژم ؛ روزگار تیره و ت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاسخ دژم: پاسخ دژم ؛ پاسخ تند : فرستاده با او ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریدن هنگامه: دریدن هنگامه ؛ برهم زدن بساط و جمعی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دزدیدن سر یا خود یا خویشتن: دزدیدن سر یا خود یا خویشتن ؛خود را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دزدبرده: دزدبرده ؛ متاع مسروق. ( آنندراج ) : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دزد خانه: دزد خانه ؛ دزدی که هم خانه باشد. دز ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشک دریغ: اشک دریغ ؛ اشک حسرت : انگشت را از س ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فرو دریدن: فرودریدن ؛ شکافتن. پاره کردن : ای ر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دزدیدن یال: دزدیدن یال ؛ کنار کشیدن آن. به یکسو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دزد شب: دزد شب ؛ آنکه در شب به دزدی پردازد، ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست دریغ بهم سودن: دست دریغ بهم سودن ؛ دست تأسف و تحس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دژ اوازه: دژ آوازه ؛ دژی بوده است به ترکستان. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گلوی یا نای دریدن: گلوی یا نای دریدن ؛ بسی به آواز بلن ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی دروغ و دریغ: بی دروغ و دریغ ؛ راست و بی تبعیض : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دژ اسپید: دژ اسپید ؛ فارسی شهر �بیضا� است و ب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دزد شمع: دزد شمع ؛ ریشه که از گل شمع گرفتن ب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ناموس کسی را دریدن: ناموس کسی را دریدن ؛ هتک ناموس او ک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دژ بهمن: دژ بهمن ؛ در شاهنامه فردوسی دژ استو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اه و دریغ: - آه و دریغ ؛ آه و افسوس : دور جوان ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دزدمزد: دزدمزد ؛ گویا منظور مزد دزدی است : ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل دریوزه: اهل دریوزه ؛ گدا : گفت در دین اهل د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریدن جگر از بیم: دریدن جگر از بیم ؛ زهره ترک شدن : ب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دژ روئین: دژ روئین ؛ دز روئین. روئین دز. نام ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ای دریغ: ای دریغ ؛ وا اسفا. دریغا. ( یادداشت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زنبیل دریوزه: زنبیل دریوزه ؛ زنبیل گدایی : شکم تا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریدن دل یا مغز: دریدن دل یا مغز ؛ کنایه از سخت ترسی ...
٥ ماه پیش