علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترمال: ترمال، [ اصطلاح بازی اسکی ] یک لایه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برابر: برابر : همسان ، هم سنگ ، همبر "بر" ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیز: تیز: تیز در پهلوی تِز tēz و تخ tēx ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قوم: معادل واژه ی قوم در سنسکریت کوتوم k ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پاره: پاره: دکتر کزازی در مورد واژه ی "پا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

طبخ: واژه ی طبخ در اصل به شکل تبخ بوده و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

توده: دکتر کزازی در مورد واژه ی " توده" م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ائتلاف: ائتلاف ( هم پیمانی ) Coalition: [ ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رای: رای: دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خروس: خروس: دکتر کزازی در مورد واژه ی " خ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رابطه علی: رابطه ی علّی CAUSAL RELATIONSHIP :[ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

غائط: کلمه غائط به معنای محلی است که نسبت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چاه کن همیشه ته چاه است: چاه کن همیشه ته چاه است : [ عامیانه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ازار: آزار : غمی گشت و سوداوه را خوار کر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایا: ایا: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اوزمان: اوزمان ( اصطلاح خیاطی ) : فضای ایجا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تذییل: تذییل : پَی آورد، گونه ای از فراخی ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دادن: دادن : آفریدن بدو گفت سوداوه :همتای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

التفات: آرایه ی التفات : آرایه ی وانگری دک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افدرزادگان: اَفدَرزادگان: عمو زادگان

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حکاک: حکاک: [ اصطلاح طب سنتی ] یعنی به خا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سازمند: سازمند: ساخته و پرداخته سازمند از ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جاکلیدی: جا کلیدی ابزاری است که معمولا برای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاغذ a4: کاغذ A4 ( اقلام مصرفی اداری ) کاغذ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رانینگ: کفش ورزشی رانینگ کفش ورزشی رانینگ: ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شلوارک: انواع شلوارک شلوارک خیلی کوتاه : ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جوراب: جوراب مردانه جوراب بلند: به جوراب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شیرینگ پگ: واژه انگلیسی شرینک ( shrink ) به مع ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تراز: تراز آهنربایی تراز آهنربایی پرکاربر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چینی: سرویس چینی ( ظروف آشپزخانه ) ظروف ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیکمه داش: تیکمه داش در زبان آذری به معنی سنگ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از: آز تغییر یافته ی واژه آج بوده که در ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تا نباشد چوب تر فرمان نبر گاو خر: تا نباشد ، چوب تر فرمان نبر گاو خر: ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب قورق: - شراب قورق ؛ شرابی که بجهت منع سلا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب گذشته: شراب گذشته ؛ باده بی مزه از کیف افت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب کهربائی: شراب کهربائی ؛ نوعی از شراب که رنگش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب گور: شراب گور ؛ این رایج هندوستان است و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب متوسط: - شراب متوسط؛ شراب که شش ماه بر او ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب لب شیرین: شراب لب شیرین ؛ شرابی که تلخ و تند ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب مروق: شراب مروق ؛ شرابی است که خبز کعک را ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب معسل: شراب معسل ؛ پنج جزء از آن و یک جزء ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب مثلث: شراب مثلث ؛ سیکی. شراب مغسول. ( یاد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب مغسول: شراب مغسول ؛ سیکی. شراب مثلث. ( بحر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب موصل: شراب موصل ؛ شرابی که در یک من آن چه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب ممزوج: شراب ممزوج ؛ در طب ، شراب به آب آمی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب نوش گوار: شراب نوش گوار ؛ شراب عسل. شراب بی خ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب یک منی: شراب یک منی ؛ شراب که در ظرف یک منی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب یهود: شراب یهود ؛ باده ای که پنهان و کم خ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرد شراب: مرد شراب ؛ دوستدار باده. حریف میخوا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب ارزن: شراب ارزن ؛ غبیراء. ( یادداشت مؤلف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب اجاص: شراب اجاص ؛ در اصطلاح اطباء فشرده ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب حصرم: شراب حصرم ؛در اصطلاح اطباء فشرده آن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب افسنتین: شراب افسنتین ؛ بگیرند افسنیتن رومی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شراب خام: شراب خام ؛ نزدصوفیه عیش ممزوجی است ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب اصول: - شراب اصول ؛ شربتی که ازچند ریشه ت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب عشق: شراب عشق ؛ کنایه از آنچه مایه تعلق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب توحید: شراب توحید ؛ در اصطلاح عرفا، محو شد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب سفرجل: شراب سفرجل ؛ شراب به ْ. || نام قسم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در شراب امدن: در شراب آمدن ؛ به باده گساری آغاز ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب بودن: شراب بودن ؛ شریر بودن. ( فرهنگ نظام ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب بی کیف: شراب بی کیف ؛ باده ضعیفی که مستی نی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب الوده: شراب آلوده ؛ شراب آلود؛ آلوده به شر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب پخته: شراب پخته ؛ شراب رسیده که آن را شرا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب جبوشی: شراب جبوشی ؛ شراب است که در جزیره ج ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب حدیث: شراب حدیث ؛ شرابی که شش ماه بر آن ن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب پشت دار: شراب پشت دار ؛ شرابی که ادویه مقویه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب خانه رسان: شراب خانه رسان ؛ شرابی که در خانه ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب دوشابی: شراب دوشابی ؛ نبیدالدبس است. ( فهرس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب در سر داشتن: شراب در سر داشتن ؛ کنایه از مست بود ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب ریحانی: شراب ریحانی ؛ شراب خالص خوشبوی. و گ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب سوسن: شراب سوسن ؛ می سوسن. ( فهرست مخزن ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب صبح: شراب صبح ؛ عبارت از شراب که بدان صب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب سه منی: شراب سه منی ؛ مرادف می سه منی و ظاه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب شکر: شراب شکر ؛ و این رایج هندوستان است. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شراب عسل: شراب عسل ؛ آن است که دو جزء از شراب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب عتیق: شراب عتیق ؛ شراب است میان شراب قدیم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب قابض: شراب قابض ؛ شراب غلیظ دبش یا ترش. ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب قدیم: شراب قدیم ؛ شراب که چهار سال بر اوگ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب قندی: شراب قندی ؛ مرادف شراب شکر. ( آنندر ...

٧ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

DEN: den : واژه ی دن انگلیسی با واژه ی د ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mute: mute : واژه ی mute انگلیسی با مات ف ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

LIP: lip انگلیسی همان تغییر یافته ی لب ف ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جوانمرد: در زبان آذری به جوانمرد" ایگیت" گفت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ضماد: ضماد[ اصطلاح طب سنتی ]آنچه غلیظ الق ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همه پرسی: همه پرسی Referendum : [ اصطلاحات مج ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فتیله: فتیله[ اصطلاح طب سنتی ]به معنی شافه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جوانمرد: جوانمرد:کسی که ترس و بدگمانی ندارد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتقب: اگر با اینهمه آنها پذیرا نشوند تو م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشفته روز: آشفته روز ؛ پریشان حال. شقی. بدبخت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداوند شمشیر: خداوند شمشیر ؛ شمشیرزن. جنگی و زورآ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دو دستی شمشیر زدن: دو دستی شمشیر زدن ؛ با دو دست شمشیر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر از نیام برکشیدن: شمشیر از نیام برکشیدن ؛ شمشیر از غل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیام کشیدن: شمشیراز نیام یا ز نیام کشیدن یا برآ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمشیر بران: شمشیر بران ؛ شمشیری که سخت تیز و بر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمشیر پهن: شمشیر پهن ؛ شمشیری که تیغه آن پهن و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمشیر بر کشیدن: شمشیر برکشیدن ؛ شمشیر آختن. شمشیر ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر چوبین: شمشیر چوبین ؛ مخراق. بلونک. ( یاددا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیرحمایل بستن: شمشیرحمایل بستن ؛ شمشیر بر کمر بستن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر جوشن گداز: شمشیر جوشن گداز ؛ شمشیری که زره را ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر خواباندن: شمشیر خواباندن ؛ فرودآوردن شمشیر. ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیرحواله کسی کردن: شمشیرحواله ( فرق ) کسی کردن ؛ شمشیر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر در غلاف کردن: شمشیر در غلاف کردن ؛ درغلاف گذاشتن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر در میان کردن: شمشیر در میان کردن ؛ شمشیر در نیام ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر داد: شمشیرِ داد ؛ کنایه از نیروی عدالت. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر در بغل خوابیدن: شمشیر در بغل خوابیدن ؛ با کمال احتی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر صبح: شمشیر صبح ؛ کنایه از خورشید است. ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر غازی: شمشیرِ غازی ؛ شمشیر جنگ آور و در ای ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر دورویه: شمشیر دورویه ؛ شمشیر دولبه. شمشیر ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر در نیام کردن: شمشیر در نیام کردن ؛ شمشیر در غلاف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیرفروش: شمشیرفروش ؛ سیاف. آنکه کار فروختن ش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیرگذار: شمشیرگذار ؛ شمشیرزن. آشنا به فنون ش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر هواکرده: شمشیر هواکرده ؛ شمشیر کشیده. شمشیر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر نهادن در کسانی یا گروهی: شمشیر نهادن در کسانی یا گروهی ؛ کشت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر گوشتین: شمشیر گوشتین ؛ کنایه از زبان باشد. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر گران: شمشیر گران ؛ شمشیر بزرگ. شمشیر بلند ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمشیر هندی: شمشیر هندی ؛سیف مهند. مهند. هندوانی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرد شمشیر: مرد شمشیر ؛ جنگاور و شمشیرزن. سرباز ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نرم شمشیر: نرم شمشیر ؛ کنایه از شخص ملایم و با ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قلم از شمشیر برنده تر است: قلم از شمشیر بُرنده تر است ؛ نیروی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بالاخره: بالاخره: این ترکیب در عربی به کار ن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جشن: جشن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " جش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دل درد: دل درد در زبان ترکی" سانجیلانماق " ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هوم: هوم یا اوهوم:[ اصطلاح توییتر]برای ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خا: خا:[ اصطلاح توییتر] این کلمه بیشتر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ریپورت: ریپورت ( Report ) :[ اصطلاح توییتر] ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توییت فاخر: توییت فاخر:[ اصطلاح توییتر]به توییت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لید: لید:[اصطلاح خبرنگاری] اولین پاراگرا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حوزه: حوزه:[اصطلاح خبرنگاری] تخصص خبرنگار ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استیمان: استیمان:[اصطلاح حقوق] مطالبه ی مالی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیع سلف: بیع سلف: [اصطلاح حقوق]مترادف بیع سل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فیلتر: فیلتر: ورقه ی نازکی است که رنگ را ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شارستان: شارستان: مرکز و اندرون شهر دکتر کزا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خاکریز: خاکریز : تجمعی از خاک بمنظور جلوگیر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترمینال: ترمینال | terminal ( اصطلاحات هواپی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بوردینگ: بوردینگ | boarding ( اصطلاحات هواپی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دریفت: دریفت ( اصطلاحات رانندگی ) : هنگامی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وتاژ: وتاژ ( اصطلاح خیاطی ) : خمیدگی ، بر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رولت: رولت ( اصطلاح خیاطی ) :رولت ابزاری ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تاج: تاج یا کاپ ( اصطلاح خیاطی ) : سر آس ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

روان: روان را گروگان کردن: قول مردانه داد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نیستان: شکار نیستان: شکار در نیستان گهی شاد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اشل: اشل ( اصطلاح خیاطی ) : گونیای خیاطی ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تقه زدن: تقه زدن : [عامیانه، اصطلاح] کوبیدن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ببر: در زبان آذری به ببر توغای گفته می ش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هراس: هراس: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ترول: ترول ( Troll ) :[ اصطلاح توییتر] به ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

عملیات ایذایی: عملیات ایذایی ( نظامی ) عملیات ایذ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چراغ: چراغ شاخص و یا هشدار ( قطعات خودرو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

وجه شبه: وجه شبه: مانروی دکتر کزازی " مانروی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تاریخ: تاریخ: [اصطلاح مداحی ] مجموعه ای از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب جاه و تمکین: ارباب جاه و تمکین ؛ صاحبان جاه و جل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب تیمار: ارباب تیمار ؛ اهل معاش و وظیفه خوار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب حوائج: ارباب حوائج ؛ حاجتمندان. نیازمندان ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب حرفت: ارباب حرفت ؛ پیشه وران : کسب ارباب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب دیوان: ارباب دیوان ؛ وزرا و مدیرین امور جم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب ساعات: ارباب ساعات ؛ هر یک از ساعات روز را ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب خرد: ارباب خرد ؛ عقلا و دانایان. ( ناظم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب سخن: - ارباب سخن ؛ مردمان فصیح و بلیغ و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب صفای باطن: ارباب صفای باطن ؛ مردمان متدین خوش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب سلوک: ارباب سلوک ؛ پارسایان و مردمان زاهد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب صنایع مستظرفه: ارباب صنایع مستظرفه ؛ هنرپیشگان. ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب صنعت: ارباب صنعت ؛ صنعتگران و پیشه وران و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب عمایم: ارباب عمایم ؛ عمامه داران. عمامه بس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب فضل: ارباب فضل ؛ فضلا و ادبا. ( ناظم الا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب قلم: ارباب قلم ؛ اهل قلم و صاحب قلمان.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب قلوب: ارباب قلوب ؛ صاحبدلان.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب معالی: ارباب معالی ؛ مردمان بزرگ عالی مقام ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب مثلثه: ارباب مثلثه ؛ اصحاب احکام ، بروج دو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارباب معنی: ارباب معنی ؛ مردمان روحانی. ( ناظم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب معرفت: ارباب معرفت ؛ صاحبان معرفت : جان پر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب مناصب: ارباب مناصب ؛ پایه وران.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب مکرمت: ارباب مکرمت ؛ کریمترین بزرگان. ( نا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب نعمت: ارباب نعمت ؛ صاحبان نعمت. متنعمان و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب نشاط: ارباب نشاط ؛ مغنی و رقاص و خواننده ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب وفا: ارباب وفا ؛ عاشقان. ( آنندراج ) : ح ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب همت: ارباب همت ؛ بلندهمتان و مردمان با ج ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حورالعین: کذَلِک وَ زَوَّجْنَهُم بحُور عِین ( ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعلیل: دکتر کزازی واژه ی " بهانگی" را در ن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب ایام: ارباب ایام ؛ در احکام نجوم هر روز ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب تغلب: ارباب تغلّب ؛ فاتح و مظفر و کشورگشا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب تمیز: ارباب تمیز ؛ زیرک و صاحب فراست و هو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارباب تنعم: ارباب تنعم ؛ اهل تنعم.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ از پا نشستن: چراغ از پا نشستن ؛ مؤلف آنندراج بن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ از چشم پریدن: چراغ از چشم پریدن ؛ چراغ از چشم جست ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ از چشم جستن: چراغ از چشم جستن ؛ چراغ از چشم و دی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ از خانه کسی بردن: چراغ از خانه کسی بردن ؛ کسب نور کرد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ بروح کسی سوختن: چراغ بروح کسی سوختن ؛ چراغ بر مزار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ دزد: - چراغ دزد. چراغ دزدان ؛ کنایه از چ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوکر چریک: نوکر چریک ؛ نوکرانی که در فوج هنگام ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

حصر وراثت: حصر وراثت :[اصطلاح ملک و مسکن] حکمی ...

٧ ماه پیش

مدال‌های علی باقری