علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گناه گرفتن: گناه گرفتن ، به گناه گرفتن ؛ گناهکا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گند گرفتن: گند گرفتن ؛ بو افتادن. بدبو شدن.

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش گرفتن: گوش گرفتن ؛ گوش دادن. عمل کردن : تر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گواه گرفتن: گواه گرفتن ؛ شاهد گرفتن. دلیل آوردن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مالیات گرفتن: - مالیات گرفتن ؛ اخذ مالیات و عشور.

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماه گرفتن: ماه گرفتن ؛ خسوف : بنفیر آید عالم ه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لب به دندان گرفتن: لب به دندان گرفتن ؛ لب را با دندان ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مدد گرفتن: مدد گرفتن ؛ استمداد. کمک خواستن.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشکل گرفتن کاری را: مشکل گرفتن کاری را ؛ آن را سخت پندا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منزل گرفتن: منزل گرفتن ؛ مأوی گزیدن. مسکن کردن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مؤانست گرفتن: مؤانست گرفتن ؛ انس گرفتن. الفت یاف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مواجب گرفتن: مواجب گرفتن ؛ اخذ شهریه.

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مول گرفتن: مول گرفتن ؛ فاسق گزیدن.

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

می گرفتن: می گرفتن ؛ آشامیدن می. گساردن می : ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناخن گرفتن: ناخن گرفتن ؛ قطع کردن و بریدن و کوت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نام کسی را گرفتن: - نام کسی را گرفتن ؛ او را نامیدن ، ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناف گرفتن: ناف گرفتن ؛ قطع کردن. چون سر گرفتن. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نشگون گرفتن: نشگون گرفتن ؛ وشگون گرفتن.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخجیر گرفتن: نخجیر گرفتن ؛ شکار کردن صید : پدرما ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر زانو گرفتن: سر زانو گرفتن ؛ سر زانو نهادن : ملو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سست گرفتن: سست گرفتن ؛ تواضع کردن. فروتنی کردن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاب گرفتن: پیه گرفتن ؛ پیه زیاد در بدن پیدا شد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تب گرفتن: تب گرفتن ؛ مبتلا به تب شدن : این چن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تکه گرفتن: تکه گرفتن ( غذا ) ؛ لقمه ساختن آن ر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تماس گرفتن با: تماس گرفتن با ؛ ارتباط یافتن با. با ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حمام گرفتن: حمام گرفتن ؛ به حمام رفتن. استحمام ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیوند گرفتن: - پیوند گرفتن ؛ بهم پیوستن اجزاء چی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیه گرفتن: پیه گرفتن ؛ پیه زیاد در بدن پیدا شد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حمله گرفتن: حمله گرفتن ؛ مصروعی را غش دست دادن.

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خارش گرفتن: خارش گرفتن ؛ خاریدن.

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خانه گرفتن: خانه گرفتن ؛ خانه انتخاب کردن. اجار ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خبر گرفتن: خبر گرفتن ؛ استخبار. استعلام.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خشم گرفتن بر: خشم گرفتن بر ؛ عتاب کردن بر : او بر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خورشید گرفتن: خورشید گرفتن ؛ کسوف : یکی گرد برخاس ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خنده گرفتن: خنده گرفتن ؛ خندیدن. ضحک : ملک را خ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواب گرفتن: خواب گرفتن ؛ بخواب درآمدن. خوابیدن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خود گرفتن: خود گرفتن ؛ افاده فروختن. تکبر نمود ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوار گرفتن: خوار گرفتن ؛ آسان گرفتن. پست و ضعیف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوی کسی یا چیزی گرفتن: خوی کسی یا چیزی گرفتن ؛ به خصلت و س ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دامن چیزی را گرفتن: دامن چیزی را گرفتن ؛ متشبث شدن. چنگ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خون گرفتن: خون گرفتن ؛ واجب القتل شدن و قصاص گ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درد گرفتن: درد گرفتن چشم ، سر، دل و غیره ؛ پید ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درز گرفتن مطلبی یا جامه ای را: درز گرفتن مطلبی یا جامه ای را ؛ کوت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دیوار گرفتن: در دیوار گرفتن ؛ مردی را به ستم یا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در گل یا خمیر گرفتن: در گل یا. . . خمیر گرفتن ؛ پوشانیدن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست گرفتن با کسی: دست گرفتن با کسی ؛ عهد و پیمان بستن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دشمن گرفتن: دشمن گرفتن ؛ دشمن شدن. دشمنی گزیدن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنبال گرفتن کاری را: دنبال گرفتن کاری را ؛ در پی آن رفتن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوست گرفتن: دوست گرفتن ؛ دوست گزیدن. به دوستی ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راه بر کسی گرفتن: راه بر کسی گرفتن ؛ مسدود کردن آن : ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راه کسی را گرفتن: راه کسی را گرفتن ؛ پیروی کردن او را ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راه برگرفتن: راه برگرفتن ؛ به راهی رفتن. برگزیدن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راه جایی گرفتن: راه جایی گرفتن ؛ طی کردن آن. به راه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راه چیزی بر کسی یا جائی گرفتن: راه چیزی بر کسی یا جائی گرفتن ؛ بست ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرشاخ از کسی گرفتن: سرشاخ از کسی گرفتن ؛ او را بعملی یا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راه گرفتن: راه گرفتن ؛ جاری شدن. روان شدن : آب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبان گرفتن: زبان گرفتن ؛ گنگ شدن. لال شدن. قادر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زور گرفتن: زور گرفتن ؛ قوت و قدرت کسب کردن.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زهر چشم گرفتن: زهر چشم گرفتن ؛ ترساندن کسی را.

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساغر گرفتن: ساغر گرفتن ؛ قدح گرفتن. پیاله گرفتن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سال گرفتن: سال گرفتن ؛ مجلس جشن یا سوگواری برپ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرباز گرفتن: سرباز گرفتن ؛ بخدمت سربازی بردن.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرپا گرفتن بچه را: سرپا گرفتن بچه را ؛ نگاه داشتن او ر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برهنگی: برهنگی در آیین یوگا در بین هندوان ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاچه گرفتن: پاچه گرفتن ؛ پاچه کسی یا حیوانی را ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پای گرفتن: پای گرفتن و پاگرفتن ؛ استوار شدن. م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پستی گرفتن: سعدی ( رباعیات ) . - پستی گرفتن ؛ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پهلو گرفتن کشتی: پهلو گرفتن کشتی ؛ به ساحل متصل شدن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیاله گرفتن: پیاله گرفتن ؛ جام شراب از دست ساقی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیچ گرفتن دل و جز ان: پیچ گرفتن دل و جز آن ؛. . . درد گرف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پی چیزی گرفتن: پی چیزی گرفتن ؛ دنبال آن رفتن. آن ر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیرون گرفتن: بیرون گرفتن ؛ بیرون آوردن. بیرون کر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمام تر: تمامتر ؛ کاملتر. به حد اعلا. به حد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

علی التمام: علی التمام ؛ بطور کامل. به تمامی. ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناتمامی: ناتمامی ؛ نقصان : بدر تمام روزی در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم صورت: آدم صورت ؛ بصورت آدمی. آنکه شکل او ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از صورت بگردیدن: از صورت بگردیدن ؛ مسخ گردیدن. مسخ ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از صورت خواری شستن: از صورت خواری شستن ؛ عزیز کردن و آر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زشت صورت: زشت صورت ؛ بدشکل. نازیبا. بدقیافه. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیباصورت: زیباصورت ؛خوشگل. زیبا : خواجه زمان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملائک صورت: ملائک صورت ؛ آنکه صورت او در زیبائی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیطان صورت: شیطان صورت ؛ زشت. زشت صورت. بدقیافه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نکو صورت: نکوصورت ؛ خوب صورت. زیبا : هرکه بی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هر ان صورت: هر آن صورت ؛ هر حال. هر کیفیت : بار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم صورت: هم صورت ؛ بسان. بمانند. همانند: فلا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتش در چیزی گرفتن: آتش در چیزی گرفتن . آن را مشتعل ساخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب گرفته: - آب گرفته ؛ پرنم. پرآب : چشم چون خ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احرام گرفتن: احرام گرفتن ؛ احرام بستن. محرم شدن. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اندر گرفتن: اندر گرفتن ؛شروع کردن. مشغول شدن : ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اندر برگرفتن: اندر برگرفتن ؛ در آغوش کشیدن : کتای ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد گرفتن در اعضا: باد گرفتن در اعضا ؛ نوعی درد در اعض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بار برگرفتن: بار برگرفتن ؛ برداشتن بار. بلند کرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بار گرفتن: بار گرفتن ؛ ثمر دادن : درخت تو گر ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بچه گرفتن ماما: بچه گرفتن ماما ؛ بچه را هنگام زادن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به هیچ گرفتن: به هیچ گرفتن ؛ بی ارزش شمردن. بی به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به زنی گرفتن: به زنی گرفتن ؛ عقد کردن. به ازدواج ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لایک: لایک ( Like ) : [ اصطلاح اینستا گرا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اثر ماندن: اثر ماندن ؛ نشانه ماندن از کسی یا چ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رفتن اثر: رفتن ِ اثر ؛ محو شدن اثر. برطرف شدن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عشاء اخرت: عشاء آخرت ، عشاء آخره ؛ نماز خفتن.

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اثر بستن: اثر بستن ؛ پیدا کردن اَثر : دل است ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شفا: شفا: " شَفا " در فرهنگ لغت عربی یعن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

عشق: عشق: دکتر کزازی در مورد واژه ی " عش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خانم: واژه هان یا هین گویش دیگر سان san ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خرد: خرد : در پهلوی حِرَت xrat و در اوست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داخل اذن: داخل اذن ؛ صماخ.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داخل الحب: داخل الحُب ؛ صفای درون خم. ( منتهی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داخل البلد: داخل البلد ؛ اندرون شهر. ( مهذب الا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داخل السر: داخل السّر ؛ محرم و معتمد و همراز و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داخل النسب: داخل النسب ؛ مقابل خارج النسب ، دخی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از جا گشتن: از جا گشتن ؛ انتقال یافتن به زمین : ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیچاره گشتن: بیچاره گشتن ؛ بیچاره شدن. درمانده گ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاره گشتن: پاره گشتن ؛ پاره شدن : حاتم طائی که ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرنیان گشتن: پرنیان گشتن ؛ سبز شدن. حریر یا بمان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیرامن کسی یا چیزی یا جایی گشتن: پیرامن کسی یا چیزی یا جایی گشتن ؛ د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ستوه گشتن: ستوه گشتن ؛ عاجز شدن. عاجز گشتن : د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیر گشتن: سیر گشتن ؛ سیر شدن. اشباع گردیدن : ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرتوت گشتن: فرتوت گشتن ؛ پیر شدن : پیر فرتوت گش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ممکن گشتن: ممکن گشتن ؛ امکان یافتن : بقوت آن ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واقف گشتن: واقف گشتن ؛ : لیکن تو به یک اشارت ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برابر داشتن: برابر داشتن ؛ یکسان داشتن. مساوی دا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برابر امدن: برابر آمدن ؛ مساوی شدن. یکسان شدن.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برابر نمودن: برابر نمودن ؛ مساوی کردن. معادل کرد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برابر گردیدن: برابر گردیدن ؛ مساوی شدن. هموزن شدن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برابر کشیدن: برابر کشیدن ؛ یکسان سنجیدن. ( غیاث ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برابر افتادن: برابر افتادن ؛ مقابل افتادن : و این ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برابر دویدن: برابر دویدن ؛ استقبال کردن. ( غیاث ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خود: از خود ؛ با اراده و اختیار.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خود بدررفتن: از خود بدررفتن ؛ بیهوش شدن. از خود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خود بدرشدن: از خود بدرشدن ؛ بیهوش شدن. زمام اخت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خود برون شدن: از خود برون شدن ؛ از وضع موجود بدرش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خود غایب شدن: از خود غایب شدن ؛ بی خیال بودن. غاف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از خود شدن: از خود شدن ؛ بیهوش شدن. زمام اختیار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

با خود امدن: با خود آمدن ؛ افاقه حاصل کردن. بهوش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخود: بخود ؛ باختیار : نه خود را به آتش ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخود اوردن: بخود آوردن ؛ بهوش آوردن.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخود بازامدن: بخود بازآمدن ؛ استحضار. بهوش آمدن : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخود بستن: بخود بستن ؛ منتسب بخود کردن.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخود پرداختن: - بخود پرداختن ؛ از خود مواظبت کردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخود کشیدن: بخود کشیدن ؛ جذب کردن.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخود رسیدن: بخود رسیدن ؛ خود را دریافتن. اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخود گفتن: بخود گفتن ؛ بخود خطاب کردن. خود را ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخود گرفتن: بخود گرفتن ؛ بخود منتسب کردن. بخود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر خود چیدن: بر خود چیدن ؛ بخود بستن.

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیخود گرداندن: بیخود گرداندن ؛ بیهوش کردن. شخص را ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیخود شدن: بیخود شدن ؛ مست شدن. بیهوش شدن : ما ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر خود گرفتن: بر خود گرفتن ؛ بخود گرفتن. منتسب بخ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غایب از خود: غایب از خود ؛ از خود بدرشده. ازخود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیخودی کردن: - بیخودی کردن ؛ مستی کردن. بی تابی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایه 22 سوره کهف: آیه 22 سوره کهف. سَیَقُولُونَ ثَلَا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر زائد: شعر زائد ؛ مویی است که علاوه بر مژگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جامه شعر فکندن شب: جامه شعر فکندن شب ؛ بپایان رسیدن شب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چادر شعر بر سر کشیدن: چادر شعر بر سر کشیدن یا گرفتن شب ؛ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر سیاه انداختن شب: شعر سیاه انداختن شب ؛بپایان رسیدن آ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر مردمک: شعر مردمک ؛ کنایه از پلک چشم آدمی و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر منقلب: شعر منقلب ؛ مویی باشد که در غطاء دی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر سیاه: شعر سیاه ؛ موی سیاه. - || کنایه ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صاحب شعر: صاحب شعر ؛ موی دار. ( ناظم الاطباء ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعرتر: شعرتر ؛ به اصطلاح شعری است که آبدار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر امده: شعر آمده ؛ شعر بدیهی که بی تأمل و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر گرگانی: شعر گرگانی ؛ پارچه ابریشمی که در گر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر یا اشعار بستن: شعر، یا اشعار بستن ؛ از قبیل مضمون ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعرخر: شعرخر ؛ که خریدار شعر باشد. خواستار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعرخریدار: شعرخریدار ؛ خریدار شعر. طالب و خواه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعرخوانان: شعرخوانان ؛ در حال خواندن شعر : یکی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر خشک: شعر خشک ؛ شعری که لفظاً و معناً از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعرخواننده: شعرخواننده ؛ شعرخوان. ( یادداشت مؤ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعردزد: شعردزد ؛ کسی که شعر دیگری را به نام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعرفروش: شعرفروش ؛ آنکه شعر از بهر صله و انع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم شعر: علم شعر ؛ علم عروض. ( ناظم الاطباء ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شعر رزمی: شعر رزمی ؛ شعر حماسی. رجوع به ترکیب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر شاعر: شعر شاعر ؛ کلام نیکو و جید. ( منتهی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر هجایی: شعر هجایی ؛ شعری که وزن آن فقط از ر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعرسنجی: شعرسنجی ؛ درک و فهم شعر. سنجش ارزش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شعر مردف: شعر مردف ؛ شعری است که در قافیه آن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خط: خط: رمز و نشانه خط هر اندیشه که پیو ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سلام: واژه سلام آریایی که از آن واژه های: ...

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اتش: آتش کُشته: آتش خاموش شده، بالکنایه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اهیختن: آهیختن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عقل: کلمه ( عقل ) در لغت به معناى بستن و ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بازی: بازی: دکتر کزازی در مورد واژه ی "با ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاک روح: پاک روح ؛ پاکروان. پاکدل. پاک جان : ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تندرود: تندرود ؛ رودی که جریان آب آن سریع ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سبک روح: سبکروح ؛ کنایه از مردم بی تکلف و خن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رود خون: رود خون ؛ رودی که در آن بجای آب خون ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سه رود: سه رود ؛ چنگ و رباب و بربط. ( یاددا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهرود رومی: شهرود رومی ؛ ساز رومیان. ( شرفنامه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رود گسستن: رود گسستن ؛ پاره شدن زه ساز : همی ز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل مگس دست بر سر داشتن: مثل مگس دست بر سر داشتن ؛ دست بر سر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مگس پرانیدن: مگس پرانیدن ؛ راندن مگس از اطراف خو ...

٨ ماه پیش

مدال‌های علی باقری