نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهار عمر: بهار عمر ؛ کنایه از دوران جوانی : ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کتاب: واژه ی کتاب در زبان پهلوی "نامک " ک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
دل: دل: نیت و اندیشه > تاریخ بیهقی، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زرد: از نظر قدما رنگ زرد رنگ آفتاب بوده ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اتش: آتش: دکتر سرامی در مورد واژه ی آتش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوان رویی: جوان رویی ؛ جوان روی بودن : از جوان ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوان سال: جوان سال ؛ جوان. که در سالهای جوانی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوان سیما: جوان سیما ؛ جوانرو. بصورت و سیمای ج ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوانفر: جوانفر ؛ دارای فرّ جوانی : نشسته خس ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوان عمر: جوان عمر ؛ جوانسال. که در سالهای جو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جوانشیر: جوان شیر ؛ شیر جوان : جوان شیری برآ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوان طبع: جوان طبع ؛ دارای طبع جوان : نشسته خ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خط: خط: [اصطلاح مداحی ]اصطلاح غلطی ست ک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
روان پریش: روان پریش PSYCHOTIC :[اصطلاح جامعه ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جوجه را اخر پاییز می شمارند: جوجه ها در آخر پاییز می شمرند: [ عا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
توکن: توکن ( Token ) [اصطلاح ارز دیجیتال] ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دوگانه: دوگانه : مثنّی دکتر کزازی واژه دوگا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کوشان: در زبان ترکی کؤشَن یعنی صحرا . کوشا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سزاوار: سزاوار: در پهلوی سزاگ وار sazagwār ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
حق: واژه حق از ریشه پیشاهندواروپایی ħha ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
دیلی: دیلیِ | delay ( اصطلاحات هواپیمایی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کیک: کیک kik: [اصطلاح صنایع دستی] تارهای ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کورد: کورد ( Chord ) [اصطلاح پاراگلایدر]: ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ویو: ویو : [ اصطلاح تلگرام ] در زیر تمام ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پند: پند : پند با همین ریخت در پهلوی کار ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دهان باز کردن: دهان باز کردن ؛ دهن گشادن. گشودن ده ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان بازماندن: دهان بازماندن ؛ کنایه از حیران و سر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان پشت: دهان پشت ؛ منفذ سفلی را گویند که سو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان به دهان کسی گذاشتن: دهان به دهان کسی گذاشتن ؛ با او چون ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان خاک و گیاه خشک شدن: دهان خاک و گیاه خشک شدن ؛ خشکسالی پ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان زدگی: دهان زدگی ؛ حالت دهان زده. دهان زده ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان تر کردن: دهان تر کردن ؛ رفع عطش کردن با آب و ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان شستن از چیزی: دهان شستن از چیزی ؛ از آن چیز بکلی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان خشک: دهان خشک ؛ دهان خشکیده ، که آب دهان ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان شمع: - دهان شمع ؛ جزوی از شمع که شعله از ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان ضیغم: دهان ضیغم ؛ کنایه از نقطه اول برج ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان فراخ: دهان فراخ ؛ مجازاً شکم خوارگی. گلوب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان کسی بازماندن: دهان کسی بازماندن ؛ سخت متحیر و متع ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان کسی برای چیزی اب افتادن: دهان کسی برای چیزی آب افتادن. ( یا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان کسی پرخشخاش گشتن: دهان کسی پرخشخاش گشتن ؛ خاموش گشتن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان کسی یا حیوانی را بستن: دهان کسی یا حیوانی را بستن ؛ از گفت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان گرم داشتن: دهان گرم داشتن ، گفتار گیرا و جالب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان مهر کردن: دهان مهر کردن ؛ دهن بستن. دهان بستن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زبان در دهان یکدیگر داشتن: زبان در دهان یکدیگر داشتن ؛ همگی یک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شیرین دهان: شیرین دهان ؛ که دهانی شیرین و شکرین ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مزه دهان کسی را فهمیدن: مزه دهان کسی را فهمیدن ؛ مقصود او ر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یک دهان خواندن: یک دهان خواندن ؛ قطعه ای کوتاه به آ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان فرنگی: دهان فرنگی ؛ دهنه فرنگی. زنگار معدن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان کوچک: دهان کوچک ؛ نزد صوفیه صفت متکلمی را ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهانت را جمع کن: دهانت را جمع کن ؛ دشنام گونه که کسی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان مرا باز مکن: دهان مرا باز مکن ؛ از شدت و حدت خود ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لقمه را به اندازه دهانت بردار: لقمه را به اندازه دهانت بردار. ( یا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دهان افتادن: از دهان افتادن ؛ غیر مأکول شدن غذا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دهان پریدن: از دهان پریدن ؛ از دهان در رفتن. سه ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دهان مار برامدن: از دهان مار برآمدن ، ( یا بیرون آمد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دهان مار بیرون امده: از دهان مار بیرون آمده ؛ لطیف و راس ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت ندامت یا حسرت به دهان بودن یا داشتن: انگشت ندامت یا حسرت به دهان بودن یا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دهانها افتادن: - به دهانها افتادن ؛ بر سر زبانها ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پسته دهان: پسته دهان ؛ که دهانی خندان و کوچک چ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حدیث یا سخن کسی را بر دهان اوردن: حدیث یا سخن کسی را بر دهان آوردن ؛ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دهان شیر رفتن و امدن: در دهان شیر رفتن و آمدن ؛ کنایه است ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرف به دهان کسی گذاشتن: حرف به دهان کسی گذاشتن ؛ به او گفتن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دهان کسی اب امدن: در دهان کسی آب آمدن ؛ دهان او آب اف ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بازی: بازی[اصطلاح بدمینتون]بازی چیزی نیست ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قیر: قیر : نوعی فرآورده نفتی که در عایق ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جغد: جغد در زبان آذری گئـجه قوشی می باشد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
شنا: شنا : تحریف آشنا به معنای آشنائی با ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گراییدن: گراییدن: در پهلوی گْراییتن grāyītan ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
یال: یال: دکتر کزازی در مورد واژه ی "یال ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
هوا: هوا انگیز: بر انگیزنده ی آرزوها ‹‹ا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
کوچ: کوچ یک واژه ی آذری است که تغییر یاف ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
دختر: دختر : در باره این واژه یک باور برا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
تاریخ: واژه ی تاریخ یک واژه ی آریایی است ک ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بپا ماندن: بپا ماندن ؛ ایستاده ماندن. استوار م ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بپای کسی بافته نبودن: بپای کسی بافته نبودن ؛ شایسته و سزا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بپای کردن: بپای کردن ؛ ایستاندن. انعقادِ احتفا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از جائی کشیدن: پا از جائی کشیدن ؛ دیگر بدانجای نشد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از پیش دررفته: پا از پیش دررفته ؛ مفلس. تهیدست.
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
برپا ماندن: برپا ماندن ؛ استوار ماندن. برجای ما ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از پا برنداشتن: پا از پا برنداشتن ؛ یک جا ثابت ایست ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از پیش دررفتن کسی را: پا از پیش دررفتن کسی را ؛ تهیدست و ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از سر نشناختن: پا از سر نشناختن ، سر از پا نشناختن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از خجلت برنگرفتن: پا از خجلت برنگرفتن ؛ حرکت نکردن از ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از سر کردن: پا از سر کردن ؛ با شتاب و شوقی سخت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا از گلیم خویشتن درازتر کردن: پا از گلیم خویشتن درازتر کردن ؛ از ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا افتادن برای کسی: پا افتادن برای کسی ؛ در تداول عوام ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا انداختن برای کسی: پا انداختن برای کسی ؛ در تداول عوام ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا بجائی نگذاشتن: پا بجائی نگذاشتن ؛ هیچگاه بدانجای ن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پابپا کردن: پا بپا کردن ؛ مردّد بودن.
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا بر زمین زدن: پا بر زمین زدن ؛ پا بزمین کوفتن. بی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا بر پا پیچیدن: پا بر پا پیچیدن ؛ رَصف.
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا بریدن از جائی: پا بریدن از جائی ؛ دیگربار بدانجای ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا برتر نهادن: پا برتر نهادن ؛ از حد خود تجاوزکردن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا به دامن کردن: پا به دامن کردن ؛ گوشه گرفتن.
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا بسنگ امدن کسی را: پا بسنگ آمدن کسی را ؛ بدشواری و مان ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا پس اوردن: پا پس آوردن ؛ صاحب برهان قاطع گوید: ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا پی چیزی بودن: پا پی چیزی بودن ( نبودن ) ؛ آنرا دن ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا جفت کردن: پا جفت کردن ؛ در کاری سعی فوق از مق ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا در هوا گفتن: پا در هوا گفتن ؛ دعاوی بی بیّنه و د ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا در یک کفش کردن: پا در یک کفش کردن ؛ لجاج و اصرار ور ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پا روی حق گذاشتن: پا روی حق گذاشتن ؛حقی را منکر شدن. ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا روی دم مار نهادن: پا روی دُم ِ مار نهادن ؛ فتنه ای خف ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پاسپر کردن: پاسپر کردن ؛ پی سپر کردن : ثطأه ؛ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا سپوختن کسی: پا سپوختن کسی ؛ حفز: حفزَته ُ برجله ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا کشیدن از جائی: پا کشیدن از جائی ؛ دیگر بدانجای نرف ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به او نگفته از انجا پا شو اینجا بنشین: به او نگفته از آنجا پا شو اینجا بنش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا گرفتن برف: پا گرفتن برف ؛ بسیار باریدن آن بحدّ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا گرفتن قبر: - پا گرفتن قبر ؛ تسنیم. خرپشته ساخت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پایش روی پایش بند نشدن: پایش روی پایش بند نشدن ؛ بسیار مست ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پا نهادن بر سر چیزی: پا نهادن بر سر چیزی ؛ برآمدن بر وی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پایش جائی بند نبودن: پایش جائی بند نبودن ؛ اعتباری نداشت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دو پا داشتن دو تا هم قرض کردن: دو پا داشتن دو تا هم قرض کردن ؛ بجل ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر پا کردن مالی: زیر پا کردن مالی ؛ در تداول خانگی ، ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیرپای کسی پوست خربزه گذاشتن: - زیرپای کسی پوست خربزه گذاشتن ؛ او ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر پای کسی را کشیدن: زیر پای کسی را کشیدن ؛ با مهارت او ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زیر پای کسی صابون مالیدن: زیر پای کسی صابون مالیدن ؛ زیر پای ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پا راه بروی کفش پاره میشود از سر کلاه: از پا راه بروی کفش پاره میشود از سر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از پا داشتن: از پا داشتن ؛ برپا داشتن : بیا بزم ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از پا افتاده: ازپاافتاده ؛ ضعیف : ای به بذل سیم و ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بپا استادن: بپا استادن ؛ قیام : ملک با رای تو ق ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بپا بودن: بپا بودن ؛ ایستاده بودن. قائم و برج ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بپا شدن: بپا شدن ؛ برخاستن. پدید آمدن : خواس ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کرگدن: کرگدن :به نظر می رسد تغیر یافته ی خ ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
قند: قند :در زبان هندی به کریستال "خاندا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
بیبی فیس: بیبی فیس ( Baby Face ) [اصطلاح کشتی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
امید: امید: در پهلوی امّت ummēt و امت ēmē ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وسیله نقلیه: وسیله نقلیه :[ اصطلاح راهنمایی و را ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خودکار: خودکار: [ اصطلاح نظامی ]سربازی که ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زکی: زکی: [عامیانه، اصطلاح] لفظی که به ه ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عبارت: عبارت از ماده اعتبار در اصل از عبور ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
راستش: راستش: ( قید ) در حقیقت، حقیقت را ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شورت: انواع شورت اسلیپ مایویی پادار ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ستی: ستی : نظامی گنجه ای 《ستی》را به معنی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
راست: راست : در پهلوی ریختی دیگر از راه م ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گنجشک: گنجشک : این کلمه را درزبان بختیاری ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ژانر: ژانر ( Genre ) :[ اصطلاح توییتر]وقت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زنبور: زنبور : در قدیم مور به معنای حشره ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٦ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
رسول: رسول : دراصل یک کلمه فارسی بوده و ر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
چیپ: چیپ : [ اصطلاح فوتبال ]ضربه یا پاس ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
روی کسی را به زمین انداختن: روی کسی را به زمین انداختن: [عامیان ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
عدل: عدل در اصل به دو لنگه ی بار چهار پا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
رقصیدن: در زبان آذری به رقصیدن اویناماخ گفت ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ابا: ابا: در پهلوی اباگ abāg ، ریخت کهنت ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اباد: آباد: در پهلوی آپات āpāt . در اوستا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قالپاق: دوست گرامی جناب آقای فرتاش عزیز! لط ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
موز: موز : در زبان فارسی به آن بنان ، طل ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
فدا: واژه فدا ( فد=نثار ) در اوستایی کهن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شناخت: شناخت ( COGNITION ) :[اصطلاح جامعه ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پشت سر کسی حرف زدن: پشت سر کسی حرف زدن : [عامیانه، کنای ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کوره: کوره: این کلمه تحریف گوره می باشد ز ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ساقی: ساقی بودن: [ اصطلاح در تداول عامه] ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کار: کار: [ اصطلاح چوپانی ] گوسفندی که گ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مکتب: مکتبِ کن: مدرسه ی امر "کُن فَیکون" ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تعدیل: تعدیل ( Adjustment ) :[اصطلاح بیمه ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به رخ کشیدن: معادل به رخ کشیدن در زبان آذری " او ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بی همه کس: بی همه کس : [عامیانه، اصطلاح]بی پدر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خرقه: خرقه ی شیخانه: خرقه ای که مناسب مشا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مرغ سحر: مرغ سحر:خروس ( سعدی به معنی بلبل و ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اسمان: آسمان به عبری :‬‫השמים ( hashamaim ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نکاح: نکاح : واژه نکاح در لغت ، هم به معن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اسکیس: اسکیس : طرح اولیه - طرح یا یاد داشت ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اسان: آسان: همی گفت: کاین را چه درمان کنم ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گرد: گُرد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " گ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کانی: کانی : ( به کردی چشمه ) چشمه ی آب، ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه: شتر در خواب بیند پنبه دانه: [ عامیا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نیز: نیز: در پهلوی هنیز hanī - z و انیز ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کلیسا: کلیسا؛ مذهب CHURCH :[اصطلاح جامعه ش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
مرده: مرده ی کسی یا چیزی بودن : عاشق او ب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
سوار: سوار: دکتر کزازی در مورد واژه ی "سو ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زرد: زرد: در پهلوی زرت zart بوده است. ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تیغ: تیغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی "تیغ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تیغ: تیغ در کسی در آوردن : او را کشتن و ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش