علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکشنال: سکشنال : ( Sectional ) [اصطلاح پارا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیت: سیت : ( Seat ) [اصطلاح پاراگلایدر]ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سی بریز: سی بریز ( Sea Breez ) [اصطلاح پاراگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راوند اوت: راوند آوت ( Round Out ) [اصطلاح پار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

روتور: روتور ( Rotor ) [اصطلاح پاراگلایدر] ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رول: رول ( Roll ) [اصطلاح پاراگلایدر]: غ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رول: رول ( Roll ) [اصطلاح پاراگلایدر]: غ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریسک منیجمنت: ریسک منیجمنت ( Risk Management ) [ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رایت او وی: رایت . آو . وی ( Right - Of - Way ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریج سورینگ: ریج سورینگ ( Ridge Soaring ) [اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریبز: ریبز ( Ribs ) [اصطلاح پاراگلایدر] : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریورس اینفلیشن: ریورس اینفلیشن ( Revers Inflation ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریستیتوشن: ریستیتوشن ( Restitution ) [اصطلاح پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رلیتیو ویند: رلیتیو ویند ( Relative Wind ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریر رایزرز: ریر رایزرز ( Rear Risers ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرو فایل درگ: پرو فایل درگ ( Profile Drag ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرو فایل: پرو فایل ( Profile ) [اصطلاح پاراگل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پری لانچ چک: پری لانچ چک ( Prelaunch Check ) [اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پری فلایت کنترل: پری فلایت کنترل ( Preflight Control ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاراشوتیج لندینگ فال: پی. ال. اف - پاراشوتیج لندینگ فال ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنتریشن: پنتریشن ( Penetration ) [اصطلاح پار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پارازیت درگ: پارازیت درگ ( Parasit Drag ) [اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاراشوتیج: پاراشوتیج ( Parachutage ) [اصطلاح پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میلار: میلار ( Mylar ) [اصطلاح پاراگلایدر] ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مین سی لول: ام. اس. ال - مین سی لول ( M. S. L ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مانوورینگ اسپید: مانوورینگ اسپید ( Maneuverning Spee ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاگ بوک: لاگ بوک ( Log Book ) [اصطلاح پاراگل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاک اوت: لاک اوت ( Lockout ) [اصطلاح پاراگلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوکال ویندز: لوکال ویندز ( Local Winds ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لگ استرپ: لگ استرپ ( Leg Straps ) [اصطلاح پار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لکتینکولار کلاود: لکتینکولار کلاود ( Lectinculare Clo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لیدینگ اج: لیدینگ اج ( Leading Edge ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ال دی لیفت درگ: ال/دی - لیفت درگ ( L/D Lift/Drag ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لپس ریت: لپس ریت ( Laps Rate ) [اصطلاح پاراگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لندینگ زون: لندینگ زون ( Landing Zone ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لندینگ اپروچ: لندینگ اپروچ ( Landing Approach ) [ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کایتینگ: کایتینگ ( Kiting ) [اصطلاح پاراگلای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اینورژن: آینورژن ( Inversion ) [اصطلاح پاراگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اینترمدیت سیندرم: آینترمدیت سیندرم ( Intermediate Syn ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اینس تبیلیتی: آینس تبیلیتی ( Instability ) [اصطلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایزوبار: ایزوبار ( Isobars ) [اصطلاح پاراگلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اینفلیشن: اینفلیشن ( Inflation ) [اصطلاح پارا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایندیوس درگ: ایندیوس درگ ( Induced Drag ) [اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هد ویند: هد ویند ( Head Wind ) [اصطلاح پاراگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هدینگ: هدینگ ( Heading ) [اصطلاح پاراگلاید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هارنس: هارنس ( Harness ) [اصطلاح پاراگلاید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گاست: گاست ( Gust ) [اصطلاح پاراگلایدر]: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گراس ویت: گراس ویت ( Gross Weight ) [اصطلاح پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گراوند اسپید: گراوند اسپید ( Ground Speed ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گلاید رشیو: گلاید رشیو ( Glide Ratio ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گلایدر: گلایدر ( Glider ) [اصطلاح پاراگلاید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گلاید پت: گلاید پت ( Glide Path ) [اصطلاح پار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گلاید انگل: گلاید انگل ( Glide Angle ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیز فورس: جیز فورس ( Gees Forces ) [اصطلاح پا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرانتال فولد: فرانتال فولد ( Frontal Fold ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فوروارد اینفلیشن: فوروارد اینفلیشن ( Forward Inflatio ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرم درگ: فرم درگ ( Form Drag ) [اصطلاح پاراگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فلایت پلن: فلایت پلن ( Flight Plan ) [اصطلاح پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فلیرینگ: فلیرینگ ( Flaring ) [اصطلاح پاراگلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاینال لگ: فاینال لگ ( Final Leg ) [اصطلاح پار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فیگور ایت ست اپ: فیگور ایت ست آپ ( Figure 8 Set Up ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داینامیک پرشر: داینامیک پرشر ( Dynamic Pressure ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دان درفت: دان درفت ( Downdraft ) [اصطلاح پارا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دان ویند لگ: دان ویند لگ ( Downwind Leg ) [اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داون ویند: داون ویند ( Downwind ) [اصطلاح پارا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داون اسلوپ ویندز: داون اسلوپ ویندز ( Downslope Winds ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ده او: د - ها - و ( DHV ) [اصطلاح پاراگلای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیپ استال: دیپ استال ( Deep Stall ) [اصطلاح پا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کومولونیمبوس کلاودز: کومولونیمبوس کلاودز ( Cumulonimbus ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کومولوس کلاودز: کومولوس کلاودز ( Cumulus Clouds ) [ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کراس ویندز: کراس ویندز ( Crosswinds ) [اصطلاح پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوریولیس افکت: کوریولیس افکت ( Coriolis Effect ) [ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوردینیتد ترنز: کوردینیتد ترنز ( Coordinated Turns ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کانورجنس: کانورجنس ( Convergence ) [اصطلاح پا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کان وکشن: کان وکشن ( Convection ) [اصطلاح پار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنترل لاینز: کنترل لاینز ( Control Lines ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کولد فرانت: کولد فرانت ( Cold front ) [اصطلاح پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلاود استریت: کلاود استریت ( Cloud Street ) [اصطل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیول: سیول ( Civl ) [اصطلاح پاراگلایدر]: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیروس کلودز: سیروس کلودز ( Cirrus clouds ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چست استرپ: چست استرپ ( Chest Strap ) [اصطلاح پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنتر او پرشر: سنتر آو پرشر ( Center of pressure ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنتر او گراویتی: سنتر آو گراویتی ( Center of Gravity ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاردینال اسپیدز: کاردینال اسپیدز ( Cardinal speeds ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کارابینر: کارابینر ( Carabiner ) [اصطلاح پارا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کپ کلاود: کپ کلاود ( Cap Cloud ) [اصطلاح پارا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کانوپی: کانوپی ( Canopy ) [اصطلاح پاراگلاید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمبر: کمبر ( Camber ) [اصطلاح پاراگلایدر] ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیگ ایرز: بیگ ایرز ( Big Ears ) [اصطلاح پاراگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بست گلاید اسپید: بست گلاید اسپید ( Best Glide Speed ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنک انگل: بنک انگل ( Bank Angle ) [اصطلاح پار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتیتیود: آتیتیود ( Attitude ) [اصطلاح پاراگل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسپکت رشیو: آسپکت رشیو ( Aspect Ratio ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ای رایزرز: ای رایزرز ( A - risers ) [اصطلاح پا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگل او اتک: انگل آو اتک ( Angle of Attak ) [اصط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

التیمتر: آلتی متر ( Altimeter ) [اصطلاح پارا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایر اسپید: ایر اسپید ( Air speed ) [اصطلاح پار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایر مس: ایر مس ( Air mass ) [اصطلاح پاراگلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایر فویل: ایر فویل ( Air foil ) [اصطلاح پاراگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایربگ: ایربگ ( Air bag ) [اصطلاح پاراگلاید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ای جی ال: ای. جی. ال : ( A. G. L ) [اصطلاح پا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افنور: افنور : ( Afnor ) [اصطلاح پاراگلاید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اکتیو فلاینگ: آکتیو فلاینگ ( Activeflying ) [اصطل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شست: شست: دکتر شفیعی کدکنی در مورد "شست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مصحف در اب انداختن: مُصحَف در آب انداختن: کنایه از نابو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلوا و حلوا: بلوا و حلوا:کنایه از رنج و شادی دکت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دوران: دوران: دکتر شفیعی کدکنی در مورد " د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به چیز داشتن: به چیزی داشتن: در شمار آوردن دکتر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رباط باستانی: رباط باستانی : کنایه از این جهان و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاهل نمازی: کاهِلْ نمازی: سستی و کاهلی کردن در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرکه و سپندان: سرکه و سپندان: دکتر شفیعی کدکنی در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیزدندان: تیز دندان: حریص ، طامع ( ( از پی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم ذوق: هم ذوق: هم طعم ، هم مزه ( ( عشق نب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مردم: مردم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کلید: کلید: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راست: راست: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرو: سرو: دکتر کزازی در مورد واژه ی " سر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خوب: خوب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خوب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پذیرفتن: پذیرفتن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هوش: هوش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " هو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دد: دد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دد" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دام: دام: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مر: مر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "مر " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشغال کله: آشغال کله : [اصطلاح کوچه بازر] احمق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نگریستن: نگریستن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مگر: مگر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " مگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جز: جز: دکتر کزازی در مورد واژه ی " جز" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اوردن: آوردن: دکتر کزازی در مورد واژه ی "آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست نارسان: دست نارسان:دستی که توانایی مالی و د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارزو های فضول: آرزو های فضول:افزون طلبی ها که معمو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اثار زاد: آثار زاد:پس مانده ی غذا ( ( خادمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چون گرو ربودن: چون گرو ربودن:مانند ربودن از رقیب ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تن زن: تن زن:اهمیت نده، ولش کن ، بی خیال ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مصاب امدن: مصاب آمدن:دچار حادثه شدن و مردن ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چند چند: چند چند:چقدر زیاد است ( ( چند چند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رقیب افتاب: رقیب آفتاب :کسی که زمان طلوع آفتاب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوت زفت: لوت زفت:غذای خوب و فراوان ( ( صاحب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عوض تنیدن: عوض تنیدن:به عوض چیزی اندیشیدن . تن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دانش مقل: از دانش مُقِل:کم دانش ( ( عاقل او ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر کسی زدن: بر سر کسی زدن:او را تحقیر کردن ، مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع پنداشتن: دفع پنداشتن: خیال کردن مبنی بر از س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازگشت عاریت: بازگشت عاریت:بازگشت موقت و ناپایدار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمرور: عمرْ وَر:زنده ، دارای عمر ( ( آن ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زوتر رو: زوْتَر رو:گذرا تر و ناپایدار تر ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درد نذیر: درد نذیر:دردی که آگاهی دهنده است و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نعمت بی کیف: نعمت بی کیف:نعمتی که قابل توصیف نیس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاه فحول: شاه فحول:برترین مردان و دلیران ( ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سخت زه: سخت زه:تیرانداز قوی و ماهر ( ( چون ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرده های لاابالی زدن: پرده های لاابالی زدن:یعنی بی ملاحظه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غمخوارگان بی خبر: غمخوارگان بی خبر:دوستانی که به نظر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از غیر: از غِیَر:از روی غیرت ، غیرت های حاص ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتح باب: فتح باب:گشودن راه معرفت در دل سالک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چفسیدن: چفس:بچسب ( ( نور آبی دان و هم در آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بازی: بازی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بازی داشتن: به بازی داشتن:بازی پنداشتن دکتر کزا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقل منتقد: عقل منتقد:عقل پرورده و پاک شده ، عق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توبتو: توبتو:لایه لایه ، در اینجا یعنی دست ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکستن: بی سُکُست:بدون قطع کردن ، و ایستادن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی سکست: بی سُکُست:بدون قطع کردن ، و ایستادن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واطرب: واطرب:ای شادی! چه شادیی! ( ( جفت ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مناخ: مُناخ:استراحت ( ( این زمین و آسمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پخسیده: پخسیده :ذوب شده و از هم وارفته ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلیل امدن: کلیل آمدن:خیره و کُند شدن. ( ( گر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چنگلوک: چنگ لوک:درمانده ، عضله ای که گرفته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیکه اندختن: تیکه اندختن : متلک انداختن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیاده شدن هوایی: پیاده شدن هوایی : دریافت نیروی هواب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرکت هوائی: حرکت هوائی : شامل نقل و انتقال یک ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هجوم هوابرد: هجوم هوابرد : شامل تخلیه یک نیروی ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عملیات مشترک هوابرد: عملیات مشترک هوابرد : عبارت است از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منطقه فرود: منطقه فرود : منطقه ایست مشخص که یگا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی هیچ بد: بی هیچ بُد:حتماً ، ناچاراً ( ( غفل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتش مستنجم: آتش مُستنجِم : ستاره ها و اجرام درخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تتق: تُتُق :پرده ، چادر و پرده ٔ بزرگ ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نص شناس: نص شناس:لفظا یعنی کسی که قرآن می فه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صدق زدن: صَدَّق :تصدیق و تأیید کردن . ( ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمانه: زمانه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرسودن: فرسودن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گزاییدن: گزاییدن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گزاییدن: گزاییدن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب از دریا می بخشد: آب از دریا می بخشد :با چیز بی ارزش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب از دهان سرازیر شدن: آب از دهان سرازیر شدن: نهایت شیفته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب از سر گذشتن: آب از سر گذشتن: بدبختی به نهایت رسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب از کسی گشادن: آب از کسی گشادن: اعانت و یاری از طر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به ابادانی می رود: آب به آبادانی می رود : رود و جوی من ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به اب می خورد و زور بر می دارد: آب به آب می خورد و زور بر می دارد:ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب به اب می خورد و زور بر می دارد: آب به آب می خورد و زور بر می دارد:ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب با غربال پیمودن: آب با غربال پیمودن : کاری عبث کردن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به دهان اوردن: آب به دهان آوردن : رغبتی مفرط به چی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب بر اتش زدن: آب بر آتش زدن: فتنه ای را نشاندن . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب بر اسمان انداختن: آب بر آسمان انداختن: بسیار خشمگین ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب برای من ندارد نان که برای تو دارد: آب برای من ندارد نان که برای تو دار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب بر روی کار اوردن: آب بر روی کار آوردن : کاری را رونق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به ریسمان بستن: آب به ریسمان بستن : کاری بیهوده کرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به زیر هشتن: آب به زیرهشتن : فریفتن . مثال . امر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به سوراخ مورچه ریختن: آب به سوراخ مورچه ریختن: جمع کثیری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به غربال پیمودن: آب به غربال پیمودن : عملی بی فایده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به هاون کوفتن: آب به هاون کوفتن : به امری غیر منتج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب پارسال نان پیرار سال: آب پارسال نان پیرارسال : روزگاری در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الا نادرا: الا نادرا:مگر به ندرت نتواند تشخیص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریش خود کندن: ریش خود کندن:خود را خوار کردن ( ( ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری