علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راهنمای طناب: راهنمای طناب، قرقره راهنما ( Fair L ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ensign: ( Ensign ) [اصطلاح دریانوردی]پرچم پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عمق یاب: عمق یاب ( Echo Sounder ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوض خشک: حوض خشک، حوضچه خشک ( Dry Dock ) [اص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draught marks: ( Draught Marks ) [اصطلاح دریانوردی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخور کشتی: آبخور کشتی ( Draught ) [اصطلاح دریا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ورق دوبل: ورق دوبل ( Double Plate ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کف دوبل: کف دوبل ( Double Bottom ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماشین بخارکمکی: ماشین بخارکمکی ( Donkey Engine ) [ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دسته درب: دسته درب ( Dog ) [اصطلاح دریانوردی] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طناب فاصله: طناب فاصله ( Distance Line ) [اصطلا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منحنی وزن: منحنی وزن ( کشتی ) ( Displacement C ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جابجائی: جابجائی ( Displacement ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمق داخل کشتی: عمق داخل کشتی ( Depth Molded ) [اصط ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ژرفا: ژرفا، عمق ( Depth ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرفاب: ژرفاب ، آب عمیق ( Deep Water ) [اصط ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخازن عمیق: مخازن عمیق ( Deep Tank ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیرپائی: زیرپائی ( Deck Pad ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وسائل روی پل: وسائل روی پل ( Deck Load ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deckhouse: ( Deck House ) [اصطلاح دریانوردی]ات ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرسنل عرشه: پرسنل عرشه ( Deck Gang ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عرشه کوچک: عرشه کوچک ( Deck Flat ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رسته عرشه: رسته عرشه ( Deck Department ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرسیدن: پرسیدن: در پهلوی با همین ریخت کار ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرسیدن: پرسیدن: در پهلوی با همین ریخت کار ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایدون: ایدون: در پهلوی اتون ētōn بوده است. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ایدون: ایدون: در پهلوی اتون ētōn بوده است. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چگونه: چگونه: در پهلوی چگونگč egōnag بوده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاه: شاه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "شاه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

افرین: دکتر کزازی در مورد واژه ی " آفرین ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کارکنان ساحلی عرشه: کارکنان ساحلی عرشه ( Deck Crew ) [ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیر عرضی: تیر عرضی ( Deck Beam ) [اصطلاح دریا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر وقایع کشتی: دفتر وقایع کشتی ( Deck Log ) [اصطلا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عرشه: عرشه ( کشتی یا سکو و غیره ( Deck ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزن مرده: وزن مرده ( Deadweight ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موتور خیلی اهسته به عقب: موتور خیلی آهسته به عقب ( Dead Slow ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موتور خیلی اهسته به جلو: موتور خیلی آهسته به جلو ( Dead Slow ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاصله مرده: فاصله مرده ، خیز عرضی ته کشتی ( Dea ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناوبری تخمینی: ناوبری تخمینی ( ناوبری کور ) ( Dead ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناوبری کور: ناوبری تخمینی ( ناوبری کور ) ( Dead ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درپوش ضد نور: درپوش ضد نور ( Dead Light ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مستقیم به عقب: مستقیم به عقب ( Dead Astern ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جرثقیل قایق: جرثقیل قایق ( Davit ) [اصطلاح دریان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنبوی: دنبوی ( Dan Buoy ) [اصطلاح دریانورد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

danbuoy: دنبوی ( Dan Buoy ) [اصطلاح دریانورد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنترل صدمات: کنترل صدمات ( Damage Control ) [اصط ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صلیب دکل کشتی: صلیب دکل کشتی ( Cross Tree ) [اصطلا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سمت های متقاطع: سمت های متقاطع ( Cross Bearings ) [ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cribbing: ( Cribbing ) [اصطلاح دریانوردی]الوا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرسنل کشتی: پرسنل کشتی ( Crew ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زین قایق: زین قایق، خرک قایق ( Cradle ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به پهلو حرکت کردن: به پهلو حرکت کردن ( Crab ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قطب نما: قطب نما ( Compass ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسکورت کاروان دریایی: کاروان ، اسکورت کاروان دریایی ( Con ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیوار تصادم کشتی: دیوار تصادم کشتی : ( Collision Bulk ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشتی ذغال کش: کشتی ذغال کش ( Collier ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبشی تنظیم: نبشی تنظیم ( Clip ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موت شاخی: موت شاخی ، موت دو شاخ ( Cleat ) [اص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشمی فلزی: چشمی فلزی ( Chocks ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اطاق نقشه در کشتی: اطاق نقشه در کشتی ( Chart House ) [ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقشه دریایی: نقشه دریایی ( Chart ) [اصطلاح دریان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بویه زیر ابی زنجیر: بویه زیر آبی زنجیر ( Chain Support ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خفت زنجیری: خفت زنجیری ، متوقف کننده زنجیری ( C ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوله چاه زنجیر: لوله چاه زنجیر ، دهانه چاه زنجیر ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاه زنجیر: چاه زنجیر ، انبار زنجیر ( Chain Loc ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلاب زنجیر: قلاب زنجیر ( Chain Hook ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chain cable: زنجیر لنگر ( Chain Cable ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chain block: ( Chain Block ) [اصطلاح دریانوردی]ق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centering chain: ( Centering Chain ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیغه مرکزی: تیغه مرکزی ( Centerboard ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرکز شناوری: مرکز شناوری ( Center Of Buoyancy ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرکز ثقل: مرکز ثقل ( Center Of Gravity ) [اصط ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خط مرکزی: خط مرکزی ( Center Line ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناوبری نجومی: ناوبری نجومی ( Celestial Navigation ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لنگر بند: لنگر بند ( Cathead ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکم دادگی زنجیر: شکم دادگی زنجیر ( Catenary ) [اصطلا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طنابها را باز کنید: طنابها را باز کنید ( Cast Off ) [اص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشتی کارگو: کشتی کارگو ( Cargo Ship ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تور بار: تور بار ( Cargo Net ) [اصطلاح دریان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دریچه بارگیری: دریچه بارگیری ( Cargo Hatch ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیرک بارگیری: تیرک بارگیری ( Cargo Boom ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cargo batten: ( Cargo Batten ) [اصطلاح دریانوردی] ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازار بستن: ازار بستن: با عزمی جزم بکاری پرداخت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اسب دو از صاحبش جو: از اسب دو از صاحبش جو

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از باد سبق بردن: از باد سبق بردن: در نهایت شتاب و تن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از باران به ناودان گریختن: از باران به ناودان گریختن: از گرفتا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از بام به بام رفتن: از بام به بام رفتن: کنایه از کثرت ع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از بام خواندن و از در راندن: از بام خواندن و از در راندن: مانند ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پارو بالا رفتن: از پارو بالا رفتن: وافر و بسیار بود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پر کلاه کسی رد شدن: از پر کلاه کسی رد شدن: بلا و آسیبی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پوست بدر امدن: از پوست بدر آمدن: بی پرده گفتن . را ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پیش قاضی دو خصم راضی نیایند: از پیش قاضی دو خصم نیایند: از پیش ق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از حق تا ناحق چهار انگشت است: از حق تا ناحق چهار انگشت است: مسموع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خانه ی سوخته هر چه بر اید سود است: از خانه ی سوخته هر چه بر آید سود اس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خر افتاده خرما پیدا کرده: از خر افتاده خرما پیدا کرده: نظیر چ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خردان خطا از بزرگان عطا: از خردان خطا از بزرگان عطا: امید بخ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طناب مهار کشتی: طناب مهار کشتی ( Breast Line ) [اصط ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لنگر پهلو: لنگر پهلو، لنگر بغل ( Breast Anchor ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لنگر از زمین کنده شده: لنگر از زمین کنده شده ( Break Groun ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

break bulk: ( Break Bulk ) [اصطلاح دریانوردی]نی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دریای سرزمینی: عرض ( پهنای ) دریای سرزمینی ( Bread ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لنگر سینه: لنگر سینه ( Bower Anchor ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج سینه: موج سینه ( Bow Wave ) [اصطلاح دریان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروانه سینه کشتی: پروانه سینه کشتی، پروانه کمکی ( Bow ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیرک سینه: دیرک سینه ( Bow Sprit ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شماره بدنه ناو: شماره بدنه ناو ( کشتی جنگی ) ( Bow ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bow fender: ( Bow Fender ) [اصطلاح دریانوردی]ضر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درب سینه: درب سینه ( Bow Door ) [اصطلاح دریان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توپی پروانه: توپی پروانه ( Boss ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boot topping: ( Boot Topping ) [اصطلاح دریانوردی] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پمپ تقویت کننده فشار: پمپ تقویت کننده فشار ( Booster Pump ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عضو نگهدارنده بازوی دیرک: عضو نگهدارنده بازوی دیرک ( Boom Cru ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکوی بازوی دکل: سکوی بازوی دکل ( Boom Cradle ) [اصط ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طناب دکل: طناب دکل ( Boom Brace ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موت: موت ( Bollard ) [اصطلاح دریانوردی]: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متصدی دیگ بخار: متصدی دیگ بخار ( Boiler Man ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دفتر: دفتر:کتاب دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نیز: نیز: در پهلوی هنیز hanī - z و انیز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جوان: جوان: در پهلوی یوان yuwān بوده است. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گشاده: گشاده: در پهلوی وشاتگwišatag بوده ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

انجمن: انجمن: در پهلوی هنجمن hanjaman بوده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خوی: خوی: در پهلوی خوگ xōg بوده است. ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

یار: یار: دکتر کزازی در مورد واژه ی "یار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساله: ساله: در پهلوی سالگ sālag بوده است. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرگ: مرگ: در پهلوی با همین ریخت و همچنین ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

یکایک: یکایک: در شاهنامه در معنی ناگهان و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کشتن: کشتن: در پهلوی با همین ریخت بکار می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیدار: بیدار: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیدار بختی: بیدار بختی: دکتر کزازی در مورد " بی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخت بیدار: بیدار بختی: دکتر کزازی در مورد " بی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کان ملکی: کان ملکی: معدن جواهرات ویژه ی سلطان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیر نگین: زیر نگین: زیر فرمان دکتر شفیعی کدکن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نگین: زیر نگین: زیر فرمان دکتر شفیعی کدکن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رخت کیانی: رخت کیانی: ساز و سامان ِ کیانی ، دا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نتف: نُتَف: جمع نُتْفه به معنی پاره ای ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهره گشایان چین: چهره گشایان چین : نقاشان چین دکتر ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رقیه دیو: رُقیه دیو: افسون ِ دیو دکتر شفیعی ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ینال: ینال: دکتر شفیعی کدکنی در مورد " ی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کله از سر نهادن: کله از سر نهادن : تواضع کردن دکتر ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یاوه درایان: یاوه درایان: یاوه گویان دکتر شفیعی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هزبر برین: هِزَبر ِعَرین: شیر ِ بیشه دکتر شفیع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تک خامه: تک خامه: دویدن قلم ، کنایه از نوشتن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گربه نگار: گربه نگار : آنکه صورت گربه نقش می ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست پیش اوردن: دست پیش آوردن: کنایه ای است فعلی از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سپردن: سپردن: در پهلوی سْپرتن spurtan بوده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گنج: گنج: دکتر کزازی در مورد واژه ی "گنج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغازه: مغازه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مغازه: مغازه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رنج: رنج: در پهلوی در همین ریخت بکار می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مانکی: دکتر کزازی واژه ی " مانکی" را در نو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل به دل راه هست: از دل به دل راه هست: دوستی و دشمنی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دیده و دندان کسی کشیدن: از دیده و دندان کسی کشیدن: به جبر و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از ران خود کباب خوردن: از ران خود کباب خوردن: برای جلب لذت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دودیگر: دودیگر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دودیگر: دودیگر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مهربان: مهربان: در پهلوی مترپانmitrpān بوده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گراییدن: گراییدن: در پهلوی گْراییتن grāyītan ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نبشته: نبشته: در پهلوی نپشتگ nipištag بوده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسم خاص: اسم خاص :نامِ ویژه دکتر کزازی واژه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خسرو: خسرو: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فراز: فراز: در پهلوی فْراز frāz بوده است. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شرم: شرم: در پهلوی با همین ریخت کار برد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نماز: نماز : دکتر کزازی واژه نماز را با و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نیاز: نیاز: در پهلوی در همین ریختکار برد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر گراییدن: برگراییدن:سنجیدن و اندازه گرفتن دک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تازه: تازه: در پهلوی تازک tazag بوده است. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیم: سیم: در پهلوی آسم āsem بوده است. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیب: زیب: بُن اکنون است از " زیبیدن ، در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فر: فر: در پهلوی خورّه xwarrah بوده است ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کیوان رسیدن: به کیوان رسیدن: استعاره تمثیلی از ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به کیوان رسیدن: به کیوان رسیدن: استعاره تمثیلی از ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کم: کم: در پهلوی در همین ریخت ، نیز در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سهی: سهی: دکتر کزازی در مورد واژه ی "سهی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گردگاه: گِردْگاه: در بیت زیر به معنی کمر و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیی: کَیی : در پهلوی می بایست کییگ kayīg ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برز: بُرزْ : دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

الکی: الک ابزاری است که از سیم های باریک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زنده: زنده: در پهلوی زندگ zindag بوده است ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نهنگ: نهنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نهنگ: نهنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

امید: امید: در پهلوی امّت ummēt و امت ēmē ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوان: نوان: ریخت صفت فاعلی از نویدن است ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوان: نوان: ریخت صفت فاعلی از نویدن است ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پند: پند : پند با همین ریخت در پهلوی کار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گاه: گاه: در پهلوی گاس gās بوده است. ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیروز: پیروز: در پهلوی و پارسی ، در این ری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افریدن: آفریدن: در پهلوی اَفْریتن āfrītan ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرزبان: مرزبان: در پهلوی مرزپان marzpān بود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عاج: عاج: برابر ِ پارسی عاج پیلَسْته و پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستاره جنبان: دکتر کزازی واژه ی " ستاره ی جنبان " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کان: کان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " کا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مغز: مغز: در پهلوی مزگ mazg بوده است. وا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لاژورد: لاژورد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرملوان: سر ملوان : ( Boat Swain ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیگ بخار: دیگ بخار ( Boiler ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گهواره قایق: گهواره قایق : ( Boat Skids ) [اصطلا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوک قایق: هوک قایق : ( Boat Hook ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیرک قایق: تیرک قایق، بوم قایق ( Boat Boom ) [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرسره قایق: سرسره قایق ( Boat Beam ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوضچه قایق: حوضچه قایق ( Boat Basin ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

مدال‌های علی باقری