علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جامدات محلول کل: جامدات محلول کل ( TDS ( Total Disso ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جریان زیر سطحی نیزار: جریان زیر سطحی نیزار ( SF ) ( Subsu ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زهکش سطحی: زهکش سطحی ( Storm Drain ) :[ اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رواناب سطحی: رواناب سطحی ( Storm Water Run Off ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابگیری لجن: آبگیری لجن ( Sludge Dewatering ) :[ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاضلاب بهداشتی: فاضلاب بهداشتی ( Sanitary Or Domest ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رواناب: رواناب ( Run Off ) :[ اصطلاح آب و ف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کف: کف ( Scum ) :[ اصطلاح آب و فاضلاب ] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب احیا شده: آب احیا شده ( Reclaimed Water ) :[ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاضلاب خام: فاضلاب خام ( Raw Sewage ) :[ اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصفیه فاضلاب صنعتی: تصفیه فاضلاب صنعتی ( Industrial Was ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوم شناختی صنعتی: بوم شناختی صنعتی ( Industrial Ecolo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دانه گیر: دانه گیر ( Grit Chamber ) :[ اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیزار با سطح ازاد اب: نیزار با سطح آزاد آب ( Free Water S ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لخته شده: لخته شده ( Flucculent ) : [ اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لخته کننده: لخته کننده ( Flucculant ) :[ اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عامل لخته ساز: عامل لخته ساز ( Flucculating Agent ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لخته سازی: لخته سازی ( Flocculation ) :[ اصطلا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ایا: ایا: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ندا: دکتر کزازی واژه ی " فرا خواند" را د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرا خواند: دکتر کزازی واژه ی " فرا خواند" را د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بسیج: بسیج:آماده و فراهم شده و ساخته دکت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باریک: باریک: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زرد: زرد: در پهلوی زرت zart بوده است. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خوردن: خوردن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عشق: عشق: دکتر کزازی در مورد واژه ی " عش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وام واژگان: دکتر کزازی واژه ی " وام ْ واژگان" ر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واژه های دخیل: دکتر کزازی واژه ی " وام ْ واژگان" ر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باز: باز: در پهلوی اپاچ apāč بوده است. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کژسویی: دکتر کزازی واژه ی " کژسویی" را در ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اجیل کسی کوک بودن: آجیل کسی کوک بودن :اسباب معاش او از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اخر پیری داغ امیری: آخر پیری داغ امیری : داغ امیری داغی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم بد حساب دو دفعه می دهد: آدم بد حساب دو دفعه می دهد: آنکه در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم به کیسه اش نگاه می کند: آدم به کیسه اش نگاه می کند: به هم چ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم بی اولاد پادشاه بی غم است: آدم بی اولاد پادشاه بی غم است: سختی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم حسابش را پیش خودش می کند: آدم حسابش را پیش خودش می کند : پیش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم خودش بمیرد هوادارش نمیرد: آدم خودش بمیرد هوادارش نمیرد: نظیر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم خوش معامله شریک مال مردم است: آدم خوش معامله شریک مال مردم است: آ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم گدا نه عروسیش باشد نه عزاش: آدم گدا نه عروسیش باشد نه عزاش: فقر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم نترس سر سلامت به گور نمی برد: آدم نترس سر سلامت به گور نمی برد: آ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم نفهم هزار من زور دارد: آدم نفهم هزار من زور دارد : نادان چ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادم هزار پیشه کم مایه می شود: آدم هزار پیشه کم مایه می شود: آنکه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رخت بردن: رخت بردن:پناه بردن ، خود را به جایی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یورتگه: یورتگه :خیمه ، منزلگاه ( ( از پناه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مستطیل: مستطیل:گسترده ، نور آفتاب مستطیل: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صید بناز: صید ِبناز:شکار دلربا ، در بیت زیر ج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ربوه: رَبوه :کوه بلندی است در سه فرسخی شه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دانش: دانش: در پهلوی دانشن dānišn بوده اس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دین: دین: در پهلوی دن dēn بوده است. ؛ دی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

در: در: در با همین ریخت در پهلوی به کار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رستگاری: رستگاری: در پهلوی رستگاریه rastgārī ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نژند: نِژند:اندوهناک و پژمان دکتر کزازی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستمند: مستمند:بینوا ، تیره روز و نالان دک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مستمند: مستمند:بینوا ، تیره روز و نالان دک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رها: رها: دکتر کزازی در مورد واژه ی "رها ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کردگار: کردگار: در پهلوی کردتگار kartgār بو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اواز: آواز: دکتر کزازی در مورد واژه ی " آ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انگیختن: انگیختن: در پهلوی هنگختن hangēxtan ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هفتاد: هفتاد: در پهلوی هپتاد haptād بوده ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کشتی: کِشتی: در پهلوی کشتیگ kaštīg بوده ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افراختن: افراختن: در پهلوی اپراستن aprāstan ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خروس: خروس: دکتر کزازی در مورد واژه ی " خ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرفتن: گرفتن: در پهلوی به همین شکل و همچنی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دل: دل: دکتر کزازی در مورد واژه ی "دل " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دشمن: دشمن: دکتر کزازی در مورد واژه ی "دش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پدر: پدر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "پدر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زار: زار: به معنی گریان و اندوهگین ، در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم نورد: همنورد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارد خود را بیختم ارد بیز را اویختم: آرد خود را بیختم آرد بیز را آویختم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارزو به جوانان عیب نیست: آرزو به جوانان عیب نیست: در برنا طو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسیا به نوبت: آسیا به نوبت: ید حق تقدم و تأخر زما ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب به گل اندودن: آفتاب به گل اندودن: حقیقتی روشن را ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امد بسرم از انچه می ترسیدم: آمد بسرم از آنچه می ترسیدم: نظیر: ف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امدم ثواب کنم کباب شدم: آمدم ثواب کنم کباب شدم: درعوض عمل ی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انجا رفت که عرب نی انداخت: آنجا رفت که عرب نی انداخت : دیگر بر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انجا رو که بخوانند نه انجا که برانند: آنجا رو که بخوانند نه آنجا که برانن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انچه در دیگ است به کمچه می اید: آنچه در دیگ است به کمچه می آید: عاق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ان روی ورق را نخوانده است: آن روی ورق را نخوانده است: فقط یک ط ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انقدر بایست تا علف زیر پایت سبز شود: آنقدر بایست تا علف زیر پایت سبز شود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انقدر چریدی کو دنبه ات: آنقدر چریدی کو دنبه ات: با اینکه دع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انقدر شور بود که خان هم فهمید: آنقدر شور بود که خان هم فهمید: با آ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ذلت نفسه: ذَلّت تَفْسُه:نفس او را ذلیل شده اس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یردی رفسه: یَردی رَفسُه :یعنی سرکشی و تمردش او ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چونت فتاد: چونت فتاد:چرا این طور شدی؟ عقلت کجا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی برگی: بی برگی: فقر و درویشی برگ چیزی یا ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برگ چیزی یاکاری داشتن: برگ چیزی یا کاری داشتن : سامان و آم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نطع: نطع: دکتر شفیعی کدکنی در مورد "نطع ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نطع: نطع: دکتر شفیعی کدکنی در مورد "نطع ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست زدن: دست زدن: کنایه از شادی و نشاط کردن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رنگ گفتار: رنگ گفتار: گفتار آراسته و رنگین . ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گام زن: گامزن: سالک و مرد راه ( ( هر خسی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صرف زمن: صَرفِ زَمَن: تصرفات زمان ، حوادث رو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاهان شریعت: شاهان شریعت: دکتر شفیعی کدکنی در م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دامن بر افشاندن: دامن بر افشاندن: صرف نظر کردن ، اعر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سمن: سمن: دکتر شفیعی کدکنی در مورد " سم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اواز ه خوان ماهی قورباغه است: آواز ه خوان ماهی قورباغه است: نظیر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اه در جگر نداشتن: آه در جگر نداشتن: از مال دنیا هیچ ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهسته برو اهسته بیا که گربه شاخت نزنه: آهسته برو آهسته بیا که گربه شاخت نز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اه سرد از دل کشیدن: آه سرد از دل کشیدن: بی اندازه حسرت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اه سرد از دل کشیدن: آه سرد از دل کشیدن: بی اندازه حسرت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهسته برو همیشه برو: آهسته برو همیشه برو: نظیر : کم بخور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم رویا: علم رویا: علم تعبیر خواب ( ( ازین ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرف شهادت: حرف شهادت:" لا إله إلّا اللّه" نیست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بکف کردن: بکف کردن: به کف آوردن ، بدست آوردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زهره: زهره: دکتر شفیعی کدکنی در مورد " ز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زهرا کردن: زهرا کردن: روشن کردن . زهراء :مونث ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نفس رعنا: نفس رعنا: نفسی که خودخواه است دکتر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بر: بَر : به معنی میوه و ریخت کوتاه شده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پایگه: پایگه: در پهلوی پایگاس pāygās می تو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بلند: بلند: بلنددر پهلوی در همین ریخت بکا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گزند: گزند: در پهلوی وزند wazand بوده است ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نامه: نامه: به معنی کتاب . در پهلوی نامگn ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شهریار: شهریار: به دو شکل شهریار و شتریار š ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دروغ: دروغ:دروغ در پهلوی دروج druj و دروز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اندر خوردن: اندر خوردن: به معنی شایستن و برازید ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابله گفت و کاهل باور کرد: ابله گفت و کاهل باور کرد: مرد تن آس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابلهی گفت و احمقی باور کرد: ابلهی گفت و احمقی باور کرد: گوینده ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارزان بی علت گران بی حکمت: ارزان بی علت گران بی حکمت: هیچ گران ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باستان: باستان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باستان: باستان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زینک: زینک , قلع ( Zink ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازوی افقی دکل: بازوی افقی دکل : ( Yard ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوار لنگر: دوار لنگر ( Windlass ) [اصطلاح دریا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیره دوار لنگر: گیره دوار لنگر ( Wildcat ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکانی: سکانی ( Wheelsman ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتاق سکان: اتاق سکان ، پل فرماندهی ( Wheel Hou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پل فرماندهی: پل فرماندهی ، اتاق سکان ، ( Wheel H ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عرشه باز: عرشه باز ( Weather Deck ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درب نفوذ ناپذیر: درب نفوذ ناپذیر ( Watertight Door ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیوار نفوذ ناپذیر: دیوار نفوذ ناپذیر ( Watertight Bulk ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خط ابخور: خط آبخور ( Water Lines ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خط اب بارگیری شده: خط آب بارگیری شده ( Water Line Load ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خط ابخور سبک: خط آبخور سبک ( Water Line Light ) [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخازن بالاست: مخازن بالاست ( Water Ballast Tanks ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب بالاست: آب بالاست ( Water Ballast ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باشگاه افسران: باشگاه افسران ( Wardroom ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ویک: ویک ، اثر کشتی ( Wake ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شل کردن: شل کردن ( Veer ) [اصطلاح دریانوردی] ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیر پا: زیرپا ( Undrefoot ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در حال حرکت: در حال حرکت ( Under Way ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یدک کش: یدک کش ( Tug ) [اصطلاح دریانوردی] : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمت حقیقی: سمت حقیقی ، راه حقیقی ( True Headin ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخازن تریم: مخازن تریم ( Trimming Tanks, Peak T ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چراغ یدک: چراغ یدک ( Towing Light ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یدک کردن: یدک کردن ( Tow ) [اصطلاح دریانوردی] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلهای باز: پلهای باز ( Topside ) [اصطلاح دریان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تناژ: تناژ ( Tonnage ) [اصطلاح دریانوردی] ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دسته سکان: دسته سکان ( Tiller ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرداب جزر و مدی: گرداب جزر و مدی ( Tide Rips ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کتاب جزر و مد: کتاب جزر و مد ( Tide Tables ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جزر و مد: جزر و مد ( Tide ) [اصطلاح دریانوردی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پل انکا: نیمکت , پلانکا ( Thwarts ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخازن: مخازن ( Tanks ) [اصطلاح دریانوردی] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طناب تعادل بار: طناب تعادل بار ( Tag Line ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتهای شافت: انتهای شافت ( Tail Shaft ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بالای مخزن: بالای مخزن ( Tank Top ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تانکر: تانکر ( Tank Vessel ) [اصطلاح دریان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تافرایل: تافرایل ( Taffrail ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاکل: تاکل ( Tackle ) [اصطلاح دریانوردی]: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هرزه گرد: هرزه گرد , خود گرد ( Swivel ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موج مرده: موج مرده ( Swell ) [اصطلاح دریانورد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در حال چرخش: در حال چرخش ( Swaying ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روبنا: روبنا , روسازه ( Superstructure ) [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حماله محور پروانه: حماله محور پروانه ( Strut ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لنگر بی بازو: لنگر بی بازو ( Stockless Anchor ) [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوله استرن: لوله استرن ( Stern Tube ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستون پاشنه: ستون پاشنه ( Stern Post ) [اصطلاح د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاشنه کشتی: پاشنه کشتی ( Stern ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سپر کشتی: سپر کشتی : ( Stem ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بکسل طولی: بکسل طولی ( Stay ) [اصطلاح دریانورد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سمت راست کشتی: سمت راست کشتی ( Starboard ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استنچی: استنچی ( Stanchion ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرپوش دودکش: سرپوش دودکش ( Stack Cover ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مربع ریگ: مربع ریگ ( Square Rig ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلاس زدن: پلاس زدن ( Splice ) [اصطلاح دریانور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیر دکل: تیر دکل ( Spar ) [اصطلاح دریانوردی] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوله اندازه گیری عمق: لوله اندازه گیری عمق ( Sounding Pip ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگاه داشتن طناب: نگاه داشتن طناب ( Snub ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرقره فلزی: قرقره فلزی ( Snatch Block ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسلوپ: اسلوپ ( Sloop ) [اصطلاح دریانوردی]: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طناب حائل: طناب حائل ( Shroud ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک طول زنجیر: یک طول زنجیر ( Shot ) [اصطلاح دریان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمع کوبی: شمع کوبی ( Shoring ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تپه زیرابی: تپه زیر آبی ، جای کم عمق ( Shoal ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کارخانه کشتی سازی: کارخانه کشتی سازی ، کارخانجات ( Shi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شمع: شمع ( Shore ) [اصطلاح دریانوردی] :ت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کشتی ساز: کشتی ساز ( Shipwright ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بطور مرتب: بطور مرتب ( Shipshape ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم کشتی: هم کشتی ، هم سفر ( Shipmate ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر ثبت وقایع کشتی: دفتر ثبت وقایع کشتی ( Ship's Log ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مانور کردن کشتی: مانور کردن کشتی ( Ship Handling ) [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاصله پر کن: فاصله پر کن ( Shim ) [اصطلاح دریانو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدنه: بدنه ( Shell ) [اصطلاح دریانوردی] ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طرح محض: طرح محض ( Sheer Plan ) [اصطلاح دریا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باریکه پل کشتی: باریکه پل کشتی ( Sheer ) [اصطلاح در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ساق لنگر: ساق لنگر ( Shank ) [اصطلاح دریانورد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکستانت: سکستانت ، زاویه یاب : ( Sextant ) [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخابره با پرچمهای دستی: مخابره با پرچمهای دستی ( Semaphore ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قابل رفتن به دریا: قابل رفتن به دریا ( Seagoing ) [اصط ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حالت دریا: حالت دریا ( Sea State ) [اصطلاح دری ...

٨ ماه پیش

مدال‌های علی باقری