علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء اتفاق: سوء اتفاق ؛ پیش آمد بد.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوءالحساب: سوءالحساب ؛ عدم مغفرت. ( منتهی الار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوختن ورقی: سوختن ورقی ؛ باطل شدن ورقی در قمار. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوءالعین: سوءالعین ؛ بدی چشم. بدبینی : پَرِّ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء تدبیر: سوء تدبیر ؛ بداندیشی. تدبیر بد : چو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء تربیت: سوء تربیت ؛ نیکو تربیت نکردن.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء ترکیب: سوء ترکیب ؛ ترکیب زشت و نادرست.

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوء تصادف: سوء تصادف ؛ سوء اتفاق. پیش آمد بد.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء حادثه: سوء حادثه ؛ اتفاق بد.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء حافظه: سوء حافظه ؛ فراموشکاری. نسیان.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء حظ: سوء حظ ؛ بدی بخت. بدبختی.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء دماغ: سوء دماغ ؛ مرض دماغ. ( غیاث ) .

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء سریرت: سوء سریرت ؛ بدطینتی. بدی طینت.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء سلمان: سوء سلمان ؛ قسمی است که بچراغ افروخ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء سلوک: سوء سلوک ؛ بدرفتاری.

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوء شهرت: سوء شهرت ؛ بدنامی.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء طریق: سوء طریق ؛ بدی راه و بدراهی. ( غیاث ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء قضا: سوء قضا ؛ بدی سرنوشت.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوخت حمام: سوخت حمام . سوخت نانوائی. سوخت اجاق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء کلام: سوء کلام ؛ حرف بد و سخن باطل : چشم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوخت را بود کردن: سوخت را بود کردن ؛ قاعده ای بوده اس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوختگی نفس: سوختگی نفس ؛ تنگی دم که در حبس دم و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوء هضم: سوء هضم ؛ ناگوارد. ( یادداشت بخط مو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوختن ستاره: سوختن ستاره ؛ آن بود که با آفتاب به ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دماغ سوختن: دماغ سوختن ؛ بور شدن. خجل شدن. ( فر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دابه سوء: دابة سوء ؛ خروسک و مانند آن. ( منته ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روز را سوختن: روز را سوختن ؛ وقت گذراندن. اوقات ت ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرض سنگین: مرض سنگین ؛ مرض شدید و سخت.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهمانی سنگین: مهمانی سنگین ؛ مهمانی پرخرج.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناخوشی سنگین: ناخوشی سنگین ؛ مرض شدید. ناخوشی شدی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نرخ سنگین: نرخ سنگین ؛ قیمت گران.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل سنن: اهل سنن ؛ پیروان سنت : نوازنده اهل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنه الحمار: سنةالحمار ؛ اعراب هر صد سال را سنةا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنه شمسیه: سنه شمسیه ؛ مدت سیصد و شصت و چهار ر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنه قمریه: سنه قمریه ؛ مدت سیصد و پنجاه و چهار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنه ماضیه: سنه ماضیه ؛ سال گذشته. ( فرهنگستان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنه موت الفقهاء: سنه موت الفقهاء ؛ سال 94 از هجرت اس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به یکسو شدن: به یکسو شدن ؛ جدا شدن به کناری رفتن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به یکسو گشتن: به یکسو گشتن ؛ یکسره شدن. فیصل یافت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درون سو و بیرون سو: درون سو و بیرون سو ؛ داخل و خارج.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یکسو بودن: یکسو بودن ؛ ضد مخالف. سوی دیگر بودن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یکسو فکندن: یکسو فکندن ؛ رها کردن. دور انداختن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواحل العبید: سواحل العبید ؛ بنده کنار . ( یادداش ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواحل العاج: سواحل العاج ؛ پیلسته کنار . ( یاددا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سندس رومی: سندس رومی ؛ نوعی از سندس است که از ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد کلاغی: سنجد کلاغی ؛ غبیرا.

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهشتی سواد: بهشتی سواد ؛ مقصود کشور تبت است : ع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد گرجی: سنجد گرجی ؛ کنار. سدر. ( فرهنگ فارس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشکین سواد: مشکین سواد ؛ مقصود هندوستان است : ن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست سنگین: دست سنگین ؛ آنکه زخم دست او سخت درد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد گرگان: سنجد گرگان ؛ عناب. ( از فرهنگ فارسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوار دولت: سوار دولت ؛ کنایه از صاحب دولت. ( آ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دسته سنگین: دسته سنگین ؛ پرجمعیت.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد گرگانی: سنجد گرگانی ؛ جیلان. غبیرا. چیلان. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگین شدن ابستن: سنگین شدن آبستن ؛ نزدیک شدن وضع حمل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد هندی: سنجد هندی ؛ ثمر مولوسری است. ( فهرس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوار شدن اب بجایی: سوار شدن آب بجایی ؛ نشستن آب بر جای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگین شدن بیماری: سنگین شدن بیماری ؛ سخت شدن بیماری. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجیدن خرد و جان: سنجیدن خرد و جان ؛ برکشیدن عقل و جا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخت سواره: بخت سواره ؛ خدا بختی سواره نصیب این ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگین شدن چشم: سنگین شدن چشم ؛ غلبه کردن خواب بر آ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجیدن سخن: سنجیدن سخن ؛ سخن سنجیدن. تعمق کردن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگین شدن زن: سنگین شدن زن ؛ بزرگ شدن بچه درشکم و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسنجیده: بسنجیده ؛ سخته. موزون. جاافتاده. پخ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگین شدن مریض: سنگین شدن مریض ؛ سخت شدن مرض او.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معنی سنجیده: معنی سنجیده ؛ از روی اندیشه : معنی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طبع سنگین: طبع سنگین ؛ مقابل طبع روان : مرا از ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سردسندان: سردسندان ؛ تعبیری است مثلی ، تسلیم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عروسی سنگین: عروسی سنگین ؛ عروسی بسیار خرج سنگین ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سندان را مشت زدن: سندان را مشت زدن ؛ کار لغو و بی حاص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غم سنگین: غم سنگین ؛ غم سخت و شدید.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سندان کین: سندان کین ؛ کنایه از کین استوار و د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قافله سنگین: قافله سنگین ؛ قافله از سنگ. - || ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل سندان: مثل سندان ؛ سخت ِ سخت : از هر سوئی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوش سنگین: گوش سنگین ؛ گوش کسی که آواز آهسته ن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد تلخه: سنجد تلخه ؛ کثات.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد جیلان: سنجد جیلان ؛ سنجدگیلان. عناب. سنجد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد خراسانی: سنجد خراسانی ؛ عناب.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواحل الذهب: سواحل الذهب ؛ زر کنار . ( یادداشت ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد صحرایی: سنجد صحرایی ؛ کام. ( فرهنگ فارسی مع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواد الوجه فی الدارین: سواد الوجه فی الدارین ؛ ( اصطلاح صو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنجد کرجی: سنجد کرجی ؛ بلغت اصفهانی بار درخت ن ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مجانی: واژه ی مجانی در اصل یک واژه ی فارسی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پرچم: پرچم: این واژه در اصل ترکی و به معن ...

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چاره: چاره: در پهلوی چارگ čarag بوده است ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیصر: قیصر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "قی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سن بلوغ: سن بلوغ ؛ هنگامی که شخص مکلف شود و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سن تمیز: سن تمیز ؛ هنگامی که شخص شاعر شود و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سن رشد: سن رشد ؛ سن قانونی. بلوغ سن.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سن شباب: سن شباب ؛ جوانی. ( ناظم الاطباء ) .

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سن شیخوخت: سن شیخوخت ؛ پیری. ( ناظم الاطباء ) ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنای پانصدنفری: سنای پانصدنفری ؛ سنای پانصدنفری مجل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنبل ایرانی: سنبل ایرانی ؛ گونه ای سنبل که گلهای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنبل بری: سنبل بری ؛ لاله وحشی. ( فرهنگ فارسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنبل جبلی: سنبل جبلی ؛ یکی از گونه های سنبل ال ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنبل ختایی: سنبل ختایی ؛ گل فرشته. ( فرهنگ فارس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنبل رومی: سنبل رومی ؛ سنبل الطیب. ( فرهنگ فار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنبل زرد: سنبل زرد ؛ گیاهی است از تیره صلیبیا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنبل هندی: سنبل هندی ؛ گیاهی است از تیره گندمی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پاسخ: پاسخ درآغاز " پات سخن" یا " پاد سخن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لب مکیدن: لب مکیدن ؛ مزیدن آن را : هم ساده گل ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سماک اعزل: سماک اعزل ؛ نام ستاره ای ازقدر اول ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رامح فلکی: سماک یا سماک رامح یا رامح فلکی ؛ بی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابل سمه: ابل سمه ؛ شتران بر سر خود گذاشته. ( ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سمسارالارض: سمسارالارض ؛ نیک ماهربه احوال زمین. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنفشه گرد سمن دمیدن: بنفشه گرد سمن دمیدن ؛ کنایه از کنار ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در سماع امدن: در سماع آمدن ؛ در رقص و پایکوبی آمد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در سماع اوردن: در سماع آوردن ؛ بوجد ورقص آوردن : چ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماع باره: سماع باره ؛ سماع دوست : حافظان جمله ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مجلس سماع: مجلس سماع ؛ تذکر. وعظ : [ امیر خلف ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سماق سمی: سماق سمی ؛ گونه ای سماق که در آمریک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماق کاذب: سماق کاذب ؛ سماق هرز. ( فرهنگ فارسی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماق هرز: سماق هرز ؛ گونه ای سماق که در صنعت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماءالسفلی: سماءالسفلی ؛ آسمان نخستین. ( مهذب ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماءالسموات: سماءالسموات ؛ فلک اعظم. ( کشاف اصطل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماءالعلیاء: سماءالعلیاء ؛ آسمان زبرین. ( مهذب ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سما العلیاء: سماءالعلیاء ؛ آسمان زبرین. ( مهذب ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماء جهواء: سماء جهواء ؛ آسمان برهنه. ( مهذب ال ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سم السمک: سم السمک ؛ گیاه ماهی زهره معروف به ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باب السماء: باب السماء؛ کهکشان مجره. ( ناظم الا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سماءالردیه: سماءالردیه ؛ نام فلک البروج. ( کشاف ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سم الحاجه: سم الحاجة ؛ مقصد مرده. ( آنندراج ) ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سم الحمار: سم الحمار ؛ گیاه خرزهره. ( آنندراج ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سم ابرص: سم ابرص ؛ کربسه و بهندی چهپگلی گوین ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ذات السم: ذات السم ؛ هر حیوان زهردار. ( ناظم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلطنت مطلقه: سلطنت مطلقه ؛ همان سلطنت استبدادی ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلطنت موروثی: سلطنت موروثی ؛ پادشاهیی که در آن سل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلسله پادشاهی: سلسله پادشاهی ؛ خاندان سلطنتی که گر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلسله روزگار: سلسله روزگار ؛ در جریان روزگار : در ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلسله زلف: سلسله زلف ؛ زلف تابداده. ( ناظم الا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلسله موی: سلسله مو و سلسله موی ؛ کسی که گیسوه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال سلسله: شال سلسله ؛ شالی که بر آن از ابریشم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلطان الدم: سلطان الدم ؛ جوشش و هیجان خون. ( آن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلطان ماضی: سلطان ماضی ؛ منظور سلطان محمود : مر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیوار سلطانی: دیوار سلطانی ؛ دیوار بلند : کردم از ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کباب سلطانی: کباب سلطانی یکی از کباب های سنتی و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلطنت استبدادی: سلطنت استبدادی ( مستبده ) ؛ پادشاهی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلطنت انتخاباتی: سلطنت انتخاباتی ؛ پادشاهیی که در آن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلطنت مشروطه: سلطنت مشروطه ؛ پادشاهیی که در آن مج ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب و ایجاب: سلب و ایجاب ؛ از نظر معانی و بیان آ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب و ایجاب از نظر منطق: سلب و ایجاب از نظر منطق ؛ حکم برفع ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دارالسلخ: دارالسلخ ؛ قصابخانه. ( ناظم الاطباء ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بحرالسلسله: بحرالسلسله ؛ بحری است از بحور شعری ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرغ زرین سلب: مرغ زرین سلب ؛ زرد پر و بال : به هو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادات سلب: ادات سلب ؛ چون : لیس و لا و لم و لن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب اختیار: سلب اختیار ؛ ازمیان بردن اختیار و ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب اعتبار: سلب اعتبار ؛ از بین بردن اعتبار و ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب امنیت: سلب امنیت ؛ ازمیان رفتن آن.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب بسیط: سلب بسیط ؛ قضیه سالبه بسیط آن است ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب حیثیت: سلب حیثیت ؛ ربودن و ازمیان بردن آن.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب عدولی: سلب عدولی ؛ در صورتی سلب را عدولی گ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلب کلی: سلب کلی ؛ قضیه سالبه کلیه قضیه ای ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسلام امدن: بسلام آمدن ؛ به تهنیت و درود آمدن : ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسلام کسی رفتن: بسلام کسی رفتن ؛ به حضور او رفتن بر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دو سلام گفتن بر: دو سلام گفتن بر. . . ؛ ترک گفتن : گ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلاح برهنه کردن: سلاح برهنه کردن ؛ کنایه از شمشیر را ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مژگان: مژگان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خایه: خایه: در معنی تخم مرغ ، در پهلوی خا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بوم شناسی: بوم شناسی : [اصطلاح زیست محیطی] عبا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از سکه گشتن: از سکه گشتن ؛ بی رونق شدن : ای برقر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفت سفلی: هفت سفلی ؛ زمین : کنم قصدنه شهر علو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سقف اسمان سوراخ شدن: سقف آسمان سوراخ شدن ؛ کنایه از واقع ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سعد الذابح: سعد الذابح ؛ سعد ذابح ، از منازل قم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سعدالسعود: سعد السعود ؛ سعد سعود، از منازل قمر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سعد ناشزه: سعد ناشزه ؛ از منازل قمر نیستند. ( ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سعدالهمام: سعد الهمام ؛ از منازل قمر نیستند و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سعه شرق: سعه شرق ؛ برای آفتاب ازافق مابین مع ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سعد اخبیه: سعد اخبیه ؛ سه ستاره است بر شکل یکپ ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پرداختن: واژه ی پرداختن با واژه های Pay در ا ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایه 87 سوره کهف: آیه 87 سوره کهف: قَالَ أَمَّا مَن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سست کردن: سست کردن ؛ ضعیف کردن. ناتوان کردن. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سطح بسیط: سطح بسیط ؛ سطح مستوی. ( فرهنگ فارسی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سطح تابش: سطح تابش ؛ در اصطلاح فیزیکی سطحی اس ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سطح راست: سطح راست ؛ سطحی است که بر دو خط موا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سطح محدب: سطح محدب ؛ سطح روئین جسم. ( فرهنگ ف ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریر مرده: سریر مرده ؛ تابوت. ( ناظم الاطباء ) ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سطح مقعر: سطح مقعر ؛ سطح زیرین جسم. ( فرهنگ ف ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریرمعدلت مصیر: سریرمعدلت مصیر ؛ اورنگ عدالت. ( ناظ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریع الامضا: سریع الامضاء ؛ زودگذر : شمشیر قضا ن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریع الانزال: سریع الانزال ؛ که زود آب او آید. سس ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریع الانهضام: سریع الانهضام ؛ زودگوار.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریع التأثیر: سریعالتأثیر ؛ که زود متأثر و متأ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریع الحصول: سریع الحصول ؛ زودرس.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دیهیم: دیهیم:تاج دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شهید: شهید به معنی شاهد از ماده شهود به م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ودکا: اصلا در روسیه به آبvody گفته می شود ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پرداختن: سر بپرداختن از عقل: سرِ عقل را بردا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پارسی: پارسی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از سرانگشت: از سرانگشت ؛ بطور غفلت و بدون ملاحظ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرانگشتان عنابی کردن: سرانگشتان عنابی کردن ؛ کنایه از به ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرانگشت به دندان گرفتن: سرانگشت یا سَرِ انگشت به دندان گرفت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرانگشت به دندان گزیدن: سرانگشت یا سَرِ انگشت به دندان گرفت ...

٦ ماه پیش

مدال‌های علی باقری