علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سردباد: سرد باد ؛ باد سرد.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرد کردن کسی را: سرد کردن کسی را ؛ خوار و پست کردن. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرد گفتن: سرد گفتن ؛ سخن ناسزا و بد گفتن. سخن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرد و گرم ازمودن: سرد و گرم آزمودن و چشیدن ؛ فراز و ن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تلگرافا: تلگرافاً، تلفناً: ( ( واژه های تلگر ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

فاروق: به هیچ عنوان پیامبر این لقب را به ع ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجازه خواستن: اجازه خواستن ؛ دستوری طلبیدن. استجا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

انتصاب: اِنْتِصاب: گماشتن، نصب کردن. اِنْت ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تکمیل نقایص: تکمیل نقایص: این ترکیب غلط است و از ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تکمیل نواقص: تکمیل نواقص: این ترکیب ظاهراً غلط ن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تلگرافات: تلگرافات: ( ( واژهٔ تلگراف از زبان ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پالهنگ: پالهنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشک: مشک بر تقویم ماه راندن : زلف بر رخس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اکسسوری: اکسسوری [ اصطلاح پوشاک ]:هرچیزی که ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خط: خط بر نیاورده: برگونه ها موی نیاورد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیچی: در زبان ترکی به شکل عامیانه به مو" ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مهر: مهر : خورشید دکتر کزازی در مورد وا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تنگه داریال: تنگه داریال: قسمت دوم این واژه یعنی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور متصرف: نور متصرف ، نور المتصرف ؛ همان نور ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور مجرد مدبر: نور مجرد مدبر ؛ مراد نفوس ناطقه است ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور مجرد: نور مجرد ؛ مراد نور مجرد قائم به ذا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور محض: نور محض ؛ مراد نور مجرد است که مشوب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور مفید: نور مفید، نور المفید ؛ نورالانوار م ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور مستفاد: نور مستفاد ؛ مراد نور مکتسب از غیر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور مقدس: نور مقدس ؛ مراد نورالانوار است. ( ح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور واپسین: نور واپسین ؛ اشاره به حضرت محمد پیغ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور ابیض: نور ابیض ؛ برگ نو. ( یادداشت مؤلف ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور ناقص: نور ناقص ؛هر یک از انوار سافله نسبت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا بوده: تا بوده :همیشه ، از روز ازل: " تا ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگاه کردن در چیزی: نگاه کردن در ( اندر ) چیزی ؛ در آن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور پذیرفتن: نور پذیرفتن ؛ روشن شدن. کسب نور کرد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور بخشیدن: نور بخشیدن ؛ روشن کردن. نور افشاندن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور تاباندن: نور تاباندن ؛ نور افکندن.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور تابیدن: - نور تابیدن ؛ نور افشاندن. نورافشا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نورداشتن: نور داشتن ؛ روشن بودن. نورانی بودن. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور تافتن: نور تافتن ؛ نورافشانی کردن. روشنی ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اتم: نور اَتَم ، نور الاتم ؛ نزد حکماء ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اخس: نور اخس ، نور الاخس ؛ در حکمت اشراق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور یافتن: نور یافتن ؛ روشنی گرفتن. روشن شدن. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اظهر: نور اظهر، نور الاظهر الاقهر ؛ نور ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اعظم: نور اعظم ، نور الاعظم الاعلی ؛ کنای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اسفهبد: نور اسفهبد، نور اسفهبدیه ، نور الاس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اعلی: نور اعلی ، نور الاعلی ، نورالاعلی ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اقهر: نور اقهر، نور الاقهر ؛ کنایه از ذات ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور الهی: نور الهی ؛ 1 - نزد حکما، ذات حق تعا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور انقص: نور انقص ، نور الانقص . رجوع به نور ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اول: نور اول ؛ مراد نور اقرب و نور صادر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور بارق: نور بارق ، نور البارق ؛ نوری که از ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اله: نور اله ، نوراﷲ ؛ فره ایزدی. فروغی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اقرب: نور اقرب ، نور الاقرب ؛ نوری است که ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور پسین: نور پسین ؛ کنایه از حضرت پیغمبر اسل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور تام: نور تام ، نور التام ؛ مراد نور اول ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور برزخی: نور برزخی ، نور البرزخی ؛ نوری که د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور ثالث: نور ثالث ؛ عقل سوم. ( فرهنگ علوم عق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور حی: نور حی ؛ مراد نور جوهری است که نفس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور ثانی: نور ثانی ؛ عقل دوم. ( فرهنگ علوم عق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور جوهری: نورجوهری ؛ مقابل نور عَرَضی است و آ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور سافل: نور سافل ؛ هر یک ازانوار نسبت به ما ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور ساده: نور ساده ؛ نور بی کدورت. نور مجرد. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نورحق: نور حق ؛ نور الهی : از دلم عشق تو ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور سماوات: نور سماوات ، نور السموات ، نور السم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور حقیقی: نور حقیقی ؛ مراد ذات باری تعالی است ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور شعاعی: نور شعاعی ، نور الشعاعی ؛ مراد اضوا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور عارض: نور عارض ، نور العارض ، نور عارضی ؛ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور عظیم: نور عظیم ، نور العظیم ؛ مراد نور اق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور سانح: نور سانح ، نور السانح ؛ مراد نور او ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور عذرا: نور عذرا ؛ کنایه از نور عیسی و مریم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور فائض: نور فائض ؛ هر یک از انوار مجرده فائ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور مبین: نور مبین ؛ اشاره به سرور کاینات صلو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور العظیم: نور عظیم ، نور العظیم ؛ مراد نور اق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور قاهر: نور قاهر ؛ هر یک از انوار مدبره فلک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فر: فر: در پهلوی خورّه xwarrah بوده است ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کوه: کوه دکتر کزازی در مورد واژه ی کوه م ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مرده: مرده: در پهلوی مرتگ murtag بوده است ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جاج: جاج ( Judge ) :[ اصطلاح توییتر] در ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اینجانب: اینجانب/این جانبه: اینجانب ترکیبی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

همزیستی: همزیستی: ( symbiosis ) ) زندگی دومو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قاشق: قاشق ( ظروف آشپزخانه ) قاشق چایخور ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اثاره: علمای لغت و مفسران برای اثارة ( بر ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بلوک: بلوک : واژه ی بلوک یک واژه ی ترکی ا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کاریزماتیک: کاریزماتیک در واقع شخصیت و جذابیت ی ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

این تر: دکتر کزازی در ذیل واژه ی اندر می نو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

احمدا گفتن: احمدا گفتن ؛ شعر سخیف و بی معنی گفت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اذان گفتن: اذان گفتن ؛ حکایت اذان. رجوع به اذا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با خویشتن گفتن: با خویشتن گفتن ؛ با خود سخن گفتن. خ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خبردار گفتن: خبردار گفتن ؛ ( اصطلاح نظامی ) گفتن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشکی گفتن: کشکی گفتن ؛ در تداول عامه ، بدون دق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تند گفتن: تند گفتن ؛ سخنان سخت بر زبان راندن.

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هل من مزید گفتن: هل مِن مزید گفتن ؛ افزونی خواستن. م ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

واریانت: واریانت : [اصطلاح راه سازی] تغییر ن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عنبر: عنبر: عنبردر پهلوی امبر ambar بوده ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اشقیا: اشقیا: [ اصطلاح تعزیه ] در تعزیه، ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مهر: به مهر کشیدن چیزی یا جایی: به جای ب ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گلچه: گلچه[ اصطلاح کفاشی]: جنسی که کف کفش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برناوش: بُرْناوَش:جوان مانند. ( ( بر کف ا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از سر: از سر :از لحاظ ( ( پادشهی بود رعیت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طرفگیر: طرف گیر:کناره گیر ( ( در طرف شام ی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خیره زبان: خیره زبان:بیهوده گوی ( ( آمد از آن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پایان ساختمان: پایان ساختمان: گواهی شهرداری مبنی ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چین در ابرو اوردن: چین در ابرو آوردن:کنایه ی ایماست از ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دو هشت: دو هشت:شانزده دکتر کزازی در مورد وا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بدحال: بدحال: دکتر فروزانفر در مورد "بدحال ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پولوشرت: پولوشرت [ اصطلاح پوشاک ]:نوعی تیشرت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چاهک: چاهک: [ اصطلاح عمران] چاه کن هایی ک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چلپی: چلپی [ اصطلاح پوشاک ]:زیباترین لباس ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چکش کاری: چکش کاری[ اصطلاح کفاشی]: بعد از سوا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ستاره جنبان: دکتر کزازی واژه ی " ستاره ی جنبان " ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دست کفچه کردن: دست کفچه کردن: ( مصدر متعدی ) [قدیم ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرگ دم: گرگ دم:کسی که دم او مانند گرگ است ، ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوراخ سوز: - سوراخ سوز ؛ ثقبه و پستانک اسلحه آ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخ دادن شکر: نخ دادن شکر جوشانیده و جز آن ؛ شکر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوراخ موش بصد دینار خریدن: سوراخ موش بصد دینار خریدن ؛ یعنی در ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر دار کردن: بر دار کردن ؛ از دار آویختن : و از ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر چیزی کردن: بر چیزی کردن ؛ از آن آویختن. بر آن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در سر کاری کردن: در سر کاری کردن ؛ نهادن. از دست داد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر چیزی کردن: بر سر چیزی کردن ؛ از آن آویختن. بر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در چیزی کردن: در چیزی کردن ؛ صرف کردن وقت یا مال ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

جاده: جاده : یک کلمه فارسی می باشد که از ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

روزمرگی: روزمرِگی : روزمرِگی به معنای تکرار ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چاقو: دکتر کزازی در مورد واژه ی " چاک" می ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خرد: دادِ خِرَد دادن : از روی عقل و اندی ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چراغ: چراغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی چرا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرگ سگ: گرگ سگ:سگ قوی ( ( گرگ سگی بر گذر ا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رواناب: رواناب ( Run Off ) :[ اصطلاح آب و ف ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هم نورد: همنورد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زینک: زینک ( Zinc ) :[اصطلاح گرافیک]به مع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیریپ: تیریپ: [ اصطلاح در تداول عامه ]پاتو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تتق: تُتُق :پرده ، چادر و پرده ٔ بزرگ ، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نور علی نور: نور علی نور: اگر کار یا چیز خوبی به ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هباء منثورا: هباء منثورا: به معنی غبار پراکنده و ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترمال: ترمال ( Thermal ) [اصطلاح پاراگلاید ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دی اکسید کربن: دی اکسید کربن ( CO2 – Carbon dioxid ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برمایه: برمایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دتاکس: دتاکس:[اصطلاح کافی شاپ]اگر انواع مخ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جابجائی: جابجائی ( Displacement ) [اصطلاح در ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gangplank: ( Gangplank ) [اصطلاح دریانوردی]تخت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دیوار تصادم کشتی: دیوار تصادم کشتی : ( Collision Bulk ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب و اتش جمع نمی شود: آب و آتش جمع نمی شود: این دو چیز یا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کدورت: کدورت ( Turbidity ) :[ اصطلاح آب و ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قلیاییت: قلیاییت ( Alkalinity ) : [ اصطلاح آ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابگیری: آبگیری ( Dewatering ) :[ اصطلاح آب ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشنا شدن با کسی: آشنا شدن با کسی ؛ بار اول او را دید ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشنا شدن به علمی: آشنا شدن بعلمی یا صنعتی ؛ اندکی فرا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشنا ورزیدن: آشنا ورزیدن ؛ آشنا کردن. سباحت. || ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشنا کردن: آشنا کردن ؛ معرفی کردن کسی را بدیگر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلد بودن در کاری دستی: جلد بودن در کاری دستی ؛ ماهر و استا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلد شدن کبوتر: جلد شدن کبوتر ؛ خو گرفتن کبوتر به خ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلدکننده: جلدکننده ؛ که کتاب و دفتر جلد کند. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلد سوخته: جِلد سوخته ؛نوعی جلد چرمی کتاب که ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خلیج: خلیج معرب کنیک یا کنیج فارسی به معن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پیدا: پیدا : پیدا در پهلوی پیتاگ paytāg ب ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جاده: جاده : [ اصطلاح راهنمایی و رانندگی] ...

٥ ماه پیش

مدال‌های علی باقری