ترجمههای محمد (٤)
٧٣
٤ سال پیش
The teacher assigned a lot of homework over the weekend.
-١
معلم بیش از اندازه تکالیف برای آخر هفته واگذار کرده .
٤ سال پیش
She assigned her son to watch the baby while she took a shower.
٦
او تا موقعی که دوش می گرفت، وظیفه مراقبت از کودک را به پسرش واگذار کردن ( سپرد ) .
٤ سال پیش
I'm assigning this closet for winter clothes only.
٤
من این قفسه را فقط برای لباس های زمستانی اختصاص می دهم
٤ سال پیش
Committing this crime was the deed that he would regret for the rest of his life.
-٤
ارتکاب این جنایت سندی بود که او را برای بقیه عمرش پشیمان خواهد کرد