صائب حیدری - جزئیات مدال‌ها

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home grown: محصول خانگی home grown vegetables

٩ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

housewarming party: مهمونی خونه نویی

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melt down: فروپاشی - بحران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a chat: گفتگو داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a chat: گپ زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meet the requirements: صلاحیت داشتن he will not meet the r ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

but nevertheless: اما با این وجود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evenly: به صورت یک نواخت he pulled firmly a ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dump waste: تخلیه کردن زباله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dump waste: تخلیه کردن زباله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

left out: کنارگذاشته شده، طرد شده you would f ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

special education: the "special education" is provided ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

introductory course: دوره مقدماتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

introductory course: دوره مقدماتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

environmental impact: اثرات زیست محیطی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comfort food: comfort food is snacks and meals we ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wave pool: استخر مواج a pool with generated wa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

virtuoso: extremely skillful

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live music: اجرای زنده - موسیقی زنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make possible: میسر کردن - ممکن کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roller coaster ride: یک سری یا یک دوره تغییرات شدید که ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roller coaster ride: تغییرات ناگهانی و شدید یک موقعیت یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it takes two to tango: وقتی دو نفر به صورت تیمی کار می کنن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do exercise: تمرین کردن - ورزش کردن do exercise ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

minor damage: خسارات جزئی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come into play: قاطی بازی شدن government guideline ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well matched: جور بودن - یکی بودن -

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well matched: جور بودن - یکی بودن -

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

worn out: درمانده، خیلی خسته، لِه و لَوَرده ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

false pride: غرور کاذب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

withdraw into your shell: خجالتی شدن، to become shy and stop ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rich in: لبریز ، سرشار از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rich in: لبریز ، سرشار از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thwarted his scheme: ناکام ماندن، بی نتیجه ماندن طرحش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand a chance: شانس موفقیت در چیزی را داشتن if yo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

matriculation exam: امتحان کنکور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as per order: طبق دستور - طبق سفارش

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های صائب حیدری