مهشید آزادروح - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intestinal tract: مجرای روده

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ally: عامل موثر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

navel gazing: خیره، مغروق در خود

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rut: عادت قدیمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lapse: کم کاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backslide: عقب گرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

booming business: حرفه یا کار پر رونق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tumeric: زردچوبه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tumeric: زردچوبه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

correlate: ارتباط یا تاثیر متقابل داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

correlate: ارتباط یا تاثیر متقابل داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conventional: ( در مورد مواد غذایی کشاورزی ) : آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skydive: سقوط آزاد از هواپیما

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

surge: موج ناگهانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promoter: ( ژنتیک ) : پیش بر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encode: of a gene: be responsible for produ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

input: contribution of work or information ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the turn of the century: اوایل قرن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

body mass index: شاخص توده بدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

body mass index: شاخص توده بدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

navel gazing: خیره، مغروق در خود

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pay cuts: To take a pay cut: به حقوق کم راضی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pay cuts: To take a pay cut: به حقوق کم راضی ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

logjam: مخمصه، دشواری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

logjam: مخمصه، دشواری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catch: صید، شکار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hanker: به کسی یا چیزی چشم داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snappy: عجول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expense: بریز و بپاچ، هزینه اضافی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pathological: 1. diseased 2. obsessive

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

superb: محشر، معرکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

just in case: تا مبادا. . . مبادا اینکه. . .

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

forwarding: Advancing, promoting , improving

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

penetrant: غالب e. g: penetrant genes

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underline: بر جسته شدن، مورد اهمیت ویژه قرار گ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conveyor: تسمه نقاله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

litter: بچه موش, توله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reliably: مطمعننا، به طور حتم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

satellite country: کشور تابع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dysbiosis: ناترازشدن هم زیستی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crohn's disease: بیماری کرون

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intestinal tract: مجرای روده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intestinal tract: مجرای روده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fetish priest: نوعی واسط ارواح یا مدیوم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leaky gut syndrome: سندروم نشت روده

١٠ ماه پیش

مدال‌های مهشید آزادروح