جدیدترین پیشنهادها
اسم یه نوع بازیه که توش یه سری وسایل و میرن تو پارک ها یا فضای باز قایم میکنن و بعد بازیکنا باید با استفاده از موبایل هاشون و با استفاده از GPS ( سیس ...
تحویل دادن He turned his own daughter into police after recognising her photo from police report.
نشاط بخش جوان کننده
خالی کردن . I pour water into the bowl, then drain it out کاسه رو پر از آب میکنم، بعد خالیش میکنم.
پر شدن . I pour water into the bowl, then drain it out کاسه رو پر از آب میکنم، بعد خالیش میکنم.
جدیدترین ترجمهها
این ورزش بجای بیشتر کردن قدرت، باعث بیشتر شدن انعطاف پذیری میشه.
آندرس مقدار زیادی ماهی سالمون گرفت و من توی اسپری نمک، فلفل ریختم!
جدیدترین پرسشها
سلام ،من یه جمله ای دیدم و میخواستم بدونم اینجا اسم مصدر به عنوان چی استفاده شده و اصلا چرا اومده؟ جملشم اینه: He (hating) snow
جدیدترین پاسخها
فک کنم میشه مصاحبه