دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢٩٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٦,٨٨٢
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٣٠
رتبه
رتبه در بپرس
٣,١٥٧
لایک
لایک
٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ روز پیش
دیدگاه
٠

اسم یه نوع بازیه که توش یه سری وسایل و میرن تو پارک ها یا فضای باز قایم میکنن و بعد بازیکنا باید با استفاده از موبایل هاشون و با استفاده از GPS ( سیس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

تحویل دادن He turned his own daughter into police after recognising her photo from police report.

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

نشاط بخش جوان کننده

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

خالی کردن . I pour water into the bowl, then drain it out کاسه رو پر از آب میکنم، بعد خالیش میکنم.

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

پر شدن . I pour water into the bowl, then drain it out کاسه رو پر از آب میکنم، بعد خالیش میکنم.

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١ ماه پیش
متن
This exercise develops suppleness as opposed to strength.
دیدگاه
٠

این ورزش بجای بیشتر کردن قدرت، باعث بیشتر شدن انعطاف پذیری میشه.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Anders caught a bucketful of salmon, and I caught a chill in the salt spray.
دیدگاه
٠

آندرس مقدار زیادی ماهی سالمون گرفت و من توی اسپری نمک، فلفل ریختم!

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
the component parts of an airplane engine
دیدگاه
٠

قطعات مجزا از موتور هواپیما

جدیدترین پرسش‌ها

٢ رأی
٢ پاسخ
٩٤ بازدید

سلام ،من یه جمله ای دیدم و میخواستم بدونم اینجا اسم مصدر به عنوان چی استفاده شده و اصلا چرا اومده؟ جملشم اینه: He (hating) snow

٥ ماه پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٧ پاسخ
٢٠٩ بازدید

interview......

٥ ماه پیش
١ رأی

فک کنم میشه مصاحبه

٥ ماه پیش