١ رأی
١ پاسخ
٢٨ بازدید

 معنی این اصطلاحات با run  رو بگید و کاربرد هر کردوم رو بگید لطفا   run down of   run off  run out of   run away with 

١ ماه پیش
٠ رأی

Run down of: خود run down یعنی خسته و احساس ناخوشایند داشتن، معمولا از کار زیاد. اما مثلا run down of money یعنی پولای طرف تموم شده. Run off: فرار کردن. مثلا:  he ran off to join Napoleon's arm ...

١ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
٢٥ بازدید

معنی ضرب المثل   love makes the world go round  

١ هفته پیش
٢ رأی

یعنی عشق نیروی بنیادیه که پشت زندگی انسان‌ها قرار داره.

١ هفته پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٣٥ بازدید

معنیش چیه؟ murein?

١ هفته پیش
١ رأی

مورئین که به نام پپتیدوگلیکان هم شناخته می‌شه، پلیمری است که دیواره سلولی اکثر باکتری ها رو تشکیل می ده.

١ هفته پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٢٦ بازدید

معنی این اصطلاح در مکالمات روزمره انگلیسی چیست ؟  .....thank you, so i am taking off

١ هفته پیش
٢ رأی

ممنون، پس من دیگه برم. 

١ هفته پیش
١ رأی
١ پاسخ
٤٣ بازدید

ترجمه ی روان  " let not the sun go down on your wrath"

٢ هفته پیش
٠ رأی

"خشمت را فرو نخور" یا "به خشمت بی‌توجهی نکن"

١ هفته پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٦٩ بازدید

Well, that wasn’t much of a thing back in 1964, but it was about to be.

٥ ماه پیش
١ رأی

خب،  این توی سال 1964 خیلی مسئله‌ی مهم (یا فراگیری) نبود، ولی در شرف مهم شدن بود.

٤ ماه پیش