پیشنهادهای آزاده (١٤,١٢١)
گاو صندوق
سنگ مرمر سالم
جانور پستانداری شبیه زرافه، کاپی
عوضی که دارای ارزش مادی باشد
گتیز برگ شهری در ایالت پنسیلوانیا
روی کسی حساب کردن
فروشنده سیار دستفروش اشیای تفننی و جدید
مرغ پشه خوار
( انگلیس - خودمانی ) اخراج شدن یا کردن
گودال جاده، دست انداز
( انگلیس - عامیانه ) کسی که اشخاص ناباب را از میخانه یا مهمانی و غیره بیرون می کند
( عامیانه ) احمق، بی شعور، ادم کله گنده، ادم کودن
( امریکا ) گاری یا ( امروزه ) کامیون که از آن به گاوچرانان و کارگران مزرعه و غیره خوراک می دادند آشپزخانه ی سیار واگن اشپزخانه و وسایل اشپزی ترن
چاک والا این گونه مارمولک ها در آمریکا بسیار محبوب هستند و در مناطق گرم زندگی می کنند
blame someone
پتک اندازی
کورمال کورمال رفتن دست مالیدن و جلو رفتن
popular merchandise
کالای مورد معامله
کالای گروی
a goods wagon is a carriage on a train that carries goods and not people.
یک بازی برای حفظ توپ
( عامیانه - برای چیزی که اسم آن به خاطر نمی رسد ) فلان چیز
awful things
very tired
ترسناکی
frightful view
awful slaughter
complete miscarriage of justice
torture suffering
something really bad
lessening the fee when bringing merchandise into a country
آبشخور، آبخور ( کشاورزی - مقدار آب لازم برای کشت هر محصول در یک ایکر acre )
مشاور
سنگین کردن
کسی را غافلگیر کردن
حیرت انگیز، عجیب
جغرافیای اقتصادی
ارزش افزوده اقتصادی
financial and commercial autonomy
monetary investment that yields a profit
سودمندی
property that is worthwhile from an economic perspective
business that yields a financial profit
طرف موفق یا برنده
موفقیت کامل
fortunate ending
کوششهای موفق
successful outcome
برنده مناقصه یا مزایده