economic independence

جمله های نمونه

1. Both his economic independence and his essential servitude were thus, at the same time, guaranteed.
[ترجمه گوگل]بنابراین، هم استقلال اقتصادی و هم بندگی اساسی او در عین حال تضمین شده بود
[ترجمه ترگمان]هم استقلال اقتصادی و هم اعمال اجباری او در عین حال تضمین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dream that the resort offered was of economic independence by being in business on one's own.
[ترجمه گوگل]رؤیایی که این اقامتگاه ارائه کرد، استقلال اقتصادی از طریق کسب و کار به تنهایی بود
[ترجمه ترگمان]رویاهایی که تفریحگاه به آن پیشنهاد می کرد استقلال اقتصادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was argued that only property-owners had the economic independence necessary to be a free man.
[ترجمه گوگل]استدلال می شد که فقط مالکان دارای استقلال اقتصادی لازم برای آزاد بودن هستند
[ترجمه ترگمان]استدلال می شد که تنها دارایی - مالکان، استقلال اقتصادی لازم را دارند که یک مرد آزاد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But the establishment of economic independence was a slow process.
[ترجمه گوگل]اما استقرار استقلال اقتصادی روندی کند بود
[ترجمه ترگمان]اما ایجاد استقلال اقتصادی فرآیند کند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Economic independence of the audit oversight activities is the essential attribute.
[ترجمه گوگل]استقلال اقتصادی فعالیت های نظارتی حسابرسی ویژگی اساسی است
[ترجمه ترگمان]استقلال اقتصادی فعالیت های نظارتی حسابرسی ویژگی اساسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some social commentators believe that a woman's economic independence lessens her desire to get hitched.
[ترجمه گوگل]برخی از مفسران اجتماعی بر این باورند که استقلال اقتصادی یک زن میل او را برای دستکاری کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]برخی از مفسران اجتماعی بر این باورند که استقلال اقتصادی یک زن تمایل او را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Without economic independence, no country can achieve complete independence.
[ترجمه گوگل]بدون استقلال اقتصادی هیچ کشوری نمی تواند به استقلال کامل دست یابد
[ترجمه ترگمان]بدون استقلال اقتصادی، هیچ کشوری نمی تواند به استقلال کامل دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Economic independence would develop in the context of the liberation of all oppressed people.
[ترجمه گوگل]استقلال اقتصادی در چارچوب آزادی همه مردم تحت ستم توسعه خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]استقلال اقتصادی در زمینه آزادی تمام مردم مظلوم شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And if so, does declining economic independence threaten the nation's hard-fought political gains?
[ترجمه گوگل]و اگر چنین است، آیا کاهش استقلال اقتصادی دستاوردهای سیاسی کشور را تهدید می کند؟
[ترجمه ترگمان]و اگر اینطور است، کاهش استقلال اقتصادی تهدیدی برای منافع سیاسی کشور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. More specifically, the economic independence and personal freedom of the burgher class helped to shape the citizenry of the modern nation state.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، استقلال اقتصادی و آزادی شخصی طبقه برگر به شکل گیری شهروندی دولت ملی مدرن کمک کرد
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، استقلال اقتصادی و آزادی فردی شهرنشینان، به شکل گیری شهروندان دولت مدرن کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As soon as a child is born entitlement begins and is never questioned until the child itself attains economic independence.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه کودک متولد می شود، استحقاق شروع می شود و تا زمانی که خود کودک به استقلال اقتصادی نرسد، هرگز مورد سوال قرار نمی گیرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه کودک به دنیا آمد، برنامه های استحقاقی آغاز می شود و تا زمانی که خود کودک به استقلال اقتصادی برسد، مورد پرسش قرار نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, there was considerable pressure for the terms of retirement to be such that older people could maintain economic independence.
[ترجمه گوگل]با این حال، فشار قابل توجهی وجود داشت که شرایط بازنشستگی به گونه ای باشد که افراد مسن بتوانند استقلال اقتصادی خود را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، فشار قابل توجهی برای شرایط بازنشستگی وجود داشت که افراد مسن تر بتوانند استقلال اقتصادی را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most were hired annually, and the employment did give young women a measure of choice and relative economic independence.
[ترجمه گوگل]بیشتر آنها سالانه استخدام می‌شدند، و اشتغال به زنان جوان مقداری انتخاب و استقلال نسبی اقتصادی می‌داد
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها سالانه استخدام می شدند و اشتغال به زنان جوان معیار انتخاب و استقلال نسبی نسبی می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Are they large enough to still have some national economic independence left, or have they too lost their economic independence?
[ترجمه گوگل]آیا آنها به اندازه ای بزرگ هستند که هنوز مقداری استقلال اقتصادی ملی باقی مانده است یا اینکه آنها نیز استقلال اقتصادی خود را از دست داده اند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها آنقدر بزرگ هستند که هنوز استقلال اقتصادی ملی باقی مانده اند یا استقلال اقتصادی خود را از دست داده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• financial and commercial autonomy

پیشنهاد کاربران

بپرس