پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٢٧٥)

بازدید
١٤,٠٩٣
پیشنهاد
٠

بازی سخت ولی تمیزی بود. صفت clean در مفهوم استعاری به چیزی اطلاق می شود که در چهارچوب قوانین و خیلی خوب اجرا شود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک گواهینامه رانندگی بدون جریمه صفت clean به معنای نداشتن سابقه جزایی یا جریمه رانندگی است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من کاملا فراموش کرده بودم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شانس

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چشم تو چشم شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چشم تو چشم شدن

پیشنهاد
٠

امسال شانس زیادی برای ترفیع گرفتن داره lock=اسم/ چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد

پیشنهاد
٠

امسال شانس زیادی برای ترفیع گرفتن داره lock=اسم/ چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد

پیشنهاد
٠

امسال شانس زیادی برای ترفیع گرفتن داره lock=اسم/ چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد

پیشنهاد
٠

امسال شانس زیادی برای ترفیع گرفتن داره lock=اسم/ چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قفل کردن در

پیشنهاد
٠

چیزی که مطمئناً اتفاق خواهد افتاد، قطعی، بی برو برگرد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زلف مو

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طرف خله، مغزش کار نمیکنه، عقلشو از دست داده

پیشنهاد
٠

وینسنت به عنوان یک رقصنده آماتور می دانست که فاقد مهارت حرفه ای است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کمبود چیزی را داشتن

پیشنهاد
٠

تنها مشکل او عدم اعتماد به نفس است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کمبود چیزی، فقدان چیزی

پیشنهاد
٠

رژیم روزانه شما نباید فاقد میوه و سبزیجات باشد.

پیشنهاد
٠

مشکل او این بود که کمبود استعدادهای متنوعی داشت.

پیشنهاد
٠

دلیل پژمردگی گیاهان کمبود باران است.

پیشنهاد
٠

کمبود خواب او را کج خلق کرده بود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بد سلیقه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من به سلیقه دلخواه خودم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بعضی خیابان ها درخت کم دارن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ول شدن ( مجرم یا حیوانی خطرناک ) از حبس یا قفس

پیشنهاد
٠

یه قاتل داره همینجور برا خودش ول میچرخه

پیشنهاد
٠

یه قاتل داره همینجور برا خودش ول میچرخه

پیشنهاد
٠

ما نمیتونیم از عهده مخارج فعلی مون بر بیایم

پیشنهاد
٠

من دوست دارم لباس های گشاد بپوشم.

پیشنهاد
٠

دکمه روی پیراهنم شل است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انعطاف پذیر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

loose پزشکی :سست ، بافت پیوندی سست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حلقه طناب را تنگ کردن ( در مضیقه و تنگنا گذاشتن )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برنامه زمانی انعطاف پذیر

پیشنهاد
٠

پس صدای موزیک رو ببر بالا و بزار که آهنگ دیوونه ـت کنه.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او یک دندان لق دارد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او یک دندان لق دارد

پیشنهاد
٠

بذار ضرب موسیقی دیوونه ات کنه.

پیشنهاد
٠

من ردی از قلب های شکسته از خود به جا گذاشته ام wake=دنباله به جا مانده از چیزی

پیشنهاد
٠

تو به نظر می رسی مانند اینکه در مراسم تشییع جنازهٔ خودت هستی wake : یک معنی : ( محلی - در مراسم سوگواری یا در کنار جسد متوفی ) شب زنده داری کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آب شیارِ کَشتی رشته موج عقب کِشتی پَس موج حرکتی کِشتی دنباله کشتی یا رد پا که در روی آب توسط کشتی بوجود می آید

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من با سردرد ( از خواب ) بیدار شدم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Brush - heavy پوشش گیاهی زیاد

پیشنهاد
٠

من خونه خودم را میخواهم ، حتی اگر یک آلونک باشد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شومینه ی جلزو ولز کنان.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چه حسی داری الان ؟ احساست چیه الان ؟