پیشنهادهای نیمچه مترجم (١٥)
٣٠
٧ ماه پیش
٠
محنت بار
٧ ماه پیش
٠
خردمندتر
٨ ماه پیش
٠
دست از سر کسی برداشتن
٨ ماه پیش
٠
جریحه دار کردن قلب
٨ ماه پیش
٠
جا داره که بشه
٨ ماه پیش
٢
گریه سر دادن
٨ ماه پیش
٠
مجلس شادی
٨ ماه پیش
١
به جنون کشاندن
٨ ماه پیش
٢
گماشته
٨ ماه پیش
١
آزرده خاطر
٨ ماه پیش
١
تندمزاج
٨ ماه پیش
٠
خوش خدمت
٨ ماه پیش
١
she burst into tears on receiving the note با دریافت نامه اشکش سرازیر شد
٩ ماه پیش
٠
احمقها .
٩ ماه پیش
١
tied up tongue بسته شدن زبان برای فاش نکردن چیزی