مصیب مهرآشیان مسکنی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خسور: خسور در اصل خسارت دیده است ولی در خ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستلی ستان: دوست دختر فکر کنم این واژه صد دلستا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاق: همان فرداست مثلا وجود خداوند علی اع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مریض دی: بیماری قلم سردی و پوکی استخوان را ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میاق: میاق وسط موی فرق سر را وقتی یاق میز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خراص: خرّاص =شایعه ساز و شبهه افکن است ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خراص: خرّاص =شایعه ساز و شبهه افکن است ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انق: بداخلاق کسی که دائما نق می زند نق ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انق: بداخلاق کسی که دائما نق می زند نق ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کجره: بندک ساقه گندم و جو که بعداز دانه ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رحمان: رحمان=پروردگا . . . رحمن یا رحمان د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الله: الله = آفریدگار الله جل جلال نام اع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترقست: صدای انفجار وبرخورد جسمی فلزی با سر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترپست: تُرُپَستِ=افتادن یک جسم نیمه سنگین ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرپست: گُرُپَّستِ= صدای افتادن جسمی سنگین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جدی: جدّی=کوشا ودراصل این واژه از جواد ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جدیت: بخشندگی و از خود گذشتگی که از جود و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جرینگ جرینگ: صدای برخورد سکه بر هم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جرینگست: صدای افتادن سکه ازبلندی بر زمین سنگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شرقست: صدای شکستن چوب خشک با یک ضرب یا زدن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلپست: صدای ضربه زدن یک جسم مسطح بر آب حوض ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب اورده: چیزی که بدون زحمت و مفت و مجانی بدس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مستدام: مستدام=پایدار پارسی است و این واژه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیرینگست: صدای شکستن شیشه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قورتست: صدای قورت دادن آب و فرودادن اب است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابادیس: علاوه بر ان که نام خاص است ومعنی ال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابادیس: ابادیس= تمام ابادی ها کل جهان تمام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعین: تَعَیُّن=بدیده خاص نگریستن است نه خ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استرو: استرو=تراز آب دهقانان در سرزمین که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمیرو: زمیرو=همان تراز و آهسترو یا استرو م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهسته رو: به ترازی که دهقانین در جلو اب به خو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خویر: کرت کشاورزی که با زاله ای که با پنج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خویر: کرت کشاورزی که با زاله ای که با پنج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بسم الله: منظور ایه نورانی بسم الله الرحمن ال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقوق ارتفاعی: حقوق ارتفاعی= به سهمی گفته میشود که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب اهنگ: حیوانی قوی مانند اسب و قاطر و گاو و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چنبه استخر: چنبه مخفف چوبینه ایپیستون مانند که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخیز: آب خیز همان آب زه است که ما در خراس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چنبه: چوبینه ای که برای تادیب بر خطاکار م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چنبه کاری: کتک کاری و زدن کسی که در اصل چوبینه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چکنویس: چکنویس=دست نویس است حا قباله باشد ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارچک: ارچک= دستکش و در اصل پوشاکی است که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب باز: آب باز=کسی که اب را هرچه عمق داشته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخانه: آبخانه = جاییکه سفره آب زیر زمینی ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متهم: متهم=کسیکه فعل خلافی باو نسبت داده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فنگ: فنگ=زالو است که خونخوار می باشد و ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسم الله القاصم الجبارین: بنام افریدگاردر هم شکننده دندان جبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخسب: ستوری که تا بنهر اب برسد از ان بترس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخوار: زمینی که شکسته یا برق زده است و زیا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب انگار: کسیکه حکاکی و نگاره های نقش زده بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی نظیر: دیده ای مثل او ندیده است نظر کسی بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی نظیر: پارسی آن به چشم نیامده است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چل چنین: از چهل گرفته شده یعنی چهل تا سنگ و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سپاس: سپاس =دعاخیر اوستایی است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سپاس: سپاس=معادل اهدنا صراط المستقیم است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خفاق: پیشگام

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابدست: ابی که در آفتابه لگن های نگاره دار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلطان: سلطان= شخصی که بر سرزمین وکشوری تسل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلطان: پادشاه و کسیکه سلطنترمیکند و بررمنط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلطان: سلطان در مذهب تشیع نام مونث است ولی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرور شیوخ: شیخ الرئیس رئیس بزرگتر ها رئیس مهتر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسمالله القاصم: بنام خداوندی که دهن و دندان میشکند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخیزداری: ابخیزداری=چشمه جوشنده اب داشتن است ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابخسبداری: ابخسبداری=تعداد زیادی بند خاکی با م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختطاف: کیف زنی یا جیب بری دریک طرفه العینی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاطف: برقی که چشم قدرت دیدن ان را ندارد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پروازگر: نام پرنده عمودپرواز که نام لاتین آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چره: پارسی جره هست لذا جره هم واژه پارسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهراب: نامی پسرانه از عهد باستان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهراب: وقتی تصویر خورشید در اب می افتد و ل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهرابا: نامی دخترانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهر اویز: کسیکه به مهر متوسل شده واز او حاجت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کله پا: سرازیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کله پائی: سرازیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازهار: ستارگان درخشنده مثل زهره

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صعادت: ترفیع یافتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بسم الله قاصم الجبارین: بسم الله قاصم الجبارین اصلا ایه نیس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رب العالمین: رب العالمین=ارب دو جهان این آیه چند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصیبو: اصابت است ودر ایه ششم سوره مبارک حج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تجسس: تجسس=جاسوسی جستجو کردن غیرمحسوس در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سورچی: سورچی=درشکه چی وکالسکه ران وشوفر و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بژدن: نام روستایی سرد سیر از توابع ششتمد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیذگان: کیذگان روستایی از توابع ششتمد بیهق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیذقان: کیذقان=کیذگان است که در تاریخ بیهق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرداویج: مرداویج =معرب مرداویژ شهریار دلیر و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرداویژ: نام پارسی مرداویج شهریار بزرگ ایران ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دژم: دژم=خشمگین و دژ شکن است مانند شیردژ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

المنادارد: المنادارد=درد دارد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

المنا میکند: درد میکند الم دارد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم علم: فوج فوج یعنی هر گروه با یک بیدق مخص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طرب: طرب=شادی تفسیر پارسیان است ولی عرب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طرب: طرب=شادی تفسیر پارسیان است ولی عرب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مطرب: مطرب=کسیکه می خواند و می سراید و خا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطارب: مطارب=ج طرب راهای نتفرقه کوچه های ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطربه: مطربت=جمع مطارب است و در این واژه ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عازف الارغن: عازف الارغن=نوازنده ارغنون سازی ذوا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عازف الکمانجه: عرب تمام سازهایی که با آرشه نواخته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نخست: انچه خواسته شما را رقم آغاز زند

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روئیل پمپ: مخفف گازوئیل پمپ است تلمبه دستی که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گریس پمپ: تلمبه فلزی مخصوص گریس که به گریسخور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذوب: عذوب=معذب فتاده در عذاب اگر حیوان ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذوبت: عذوبت=عذاب الخاص بک عرب خودش عذاب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گریس خور: درب تزریق گریس در وسایل مکانیکی که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیزه: اجرت ارد کردن گندم چون در روستاها ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نضیج: به نظم و نثر هم در خراسان میگویند م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بندی: مسجن در بند زندان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محذوف: همان حدف سده فنا شده پاک شده برداشت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منصور: در اصل نصرت یافت است ولی کسی هم که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منصور: پیروز و فاتح و نصرت یافته و یاور رس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناصر: پیروز و یاور هم هست هلمن ناصر ایا ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناصرالین: پشتی بان دین یاور دین نصرت رسان دین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چوفلک: کاج چوب مانند پنبه و قوزه را چوفلک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرکتاب: سرکتاب= واژه مرکب و ترکیبی نیست بدک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نایض: چشمه ای که بعد از یخ بندان آب ان جا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نضیچ: نضیج=پخته در کار مانند خرمایی که بر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوشح: یوشح=حاشیه پرداز تذهیب گر حواشح قرا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح=زینت از زر و جواهر بر حاشیه پ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح=زینت از زر و جواهر بر حاشیه پ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح=توشیح= تزئین نامه و حکم منتخب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح=امضاء پادشاه که معمولا بر احک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح = همان تنفیذ حکم و انتخاب ان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توشیح: توشیح= وشح و اوشاح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرفند: پرفند=پردانش نبرد است ولی از آنجایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افندازک: قطعه فلزی داس مانند بسیار تیز و با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افنداک: آفندازک=آفنداک کوچک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افند: آفند= تک زدن هجوم اوردن حمله کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پدافند: پد آفند=پاد آفند پاد کردن آفند دشمن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پدافند: پدافند=دفاع نمودن و ضربه زدن به دشم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ولچک: همان ورچک است که بر اثر لهجه های گو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بشله: بَشَلَه=باش اره است که از داس کوچکت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بشاره: داس کوچک زنانه و بچگانه است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بایتی: بایتی داس بزرگی که مردان دروگر چست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علف تراش: تیغه فلزی مانند کفچه نانوایی اما با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بریغ بر: همان دستره می باشد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بریغ: بریغ یا بریق خوشه انگور و غوره است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بغ بر: همان باغ بر و دستره یا دست اره می ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میم بر: همان دستره و دست اره است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شخبر: همان شاخه بر و دستره یا دست اره است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخ بر: دستره یا دست اره است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخه بر: دستره دست اره بریغ بر بغ بر باغ بر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرگاوا: چوب بلندی که در سر ان یک نیش تیز فل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ace in the hole: تک برگ برنده رو نشده در هال و قمارخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلی برن: پیاده کردن نیرو در عمق منطقه دشمن ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انبیا: پیامبران پیغام بر از طرف خداوند بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خطف: خطف خیره کردن برق بینایی را نمی باش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مصیب مهراشیان: بسم الله الرحمن الرحیم بنام آفریدگا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جغ: جغ=جیغ است و مخفف شده و مازنی نیست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جغوار: همان جیغوار است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پل کنیم: بیایید مسافت را با قدم بزرگ برداریم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پلکن: پل کن یعنی از جو و نهر بپر شاید پر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پل بازی: مسابقه پرش و جست زدن است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پلپل: کسی که بد راه میرود و تلو تلو میخور ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پل پلو: بچه ای که تازه راه افتاده و خوب هنو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چوپشک: چوبی با چهارپرهپهن به قطر بیست سانت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قیماق: سرشیری که از شیر جوشیده سرد شده که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طوی: خامه ای که نرم و سفیدبر روی شیرجمع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باراور: ثمربخش نتیجه بخس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بارانداز: بار انداز مخصوص سفینه صحرایی بوده ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بارفروش: میوه فروش کالا فروش خشکه بار فروش ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بار خر: کسیکه بار تجاری میخرد حال چه میوه ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوخت: یوخت=جستجو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یوختن: بوختن=جستجونمودن و این از هنر مخفف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یوختن: بوختن=جستجونمودن و این از هنر مخفف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یاخت: یاخت= شکل گرفتن معادل یافتن است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اخت: اخت= دست به ان رسیدن است مثل سوار ر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوشاخ: سنان و نیزه بلندی که سر ان دو نوک ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمانمو: کمان مو=مضراب و زخمه قیچک و کمانچه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پورت رویال: پورت رویال شهری افسانه ای که تکرار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پوخت: نضاجت تجربه پختگی در کار همه کس به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیاز: پیاز=پی که به معنی ریشه است. و یاز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دا: در پارسی کهن مهوهبت وجود فراهم که و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدتر ازمفت: کاری که خراب انجام شود و هزینه ای ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مفتگران: کالایی رایگان که موجب زیان و اسیب ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شادن: شادن=بره آهوی زیر یکسال و از ششماه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسک شادن: مَسکِ شادن=پوست سلاخی شده بره آهو م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vapor: بخار و کاز حاصله از باتلاق

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aliminate: حذف کردن چیز های غیر ضروری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpse: جسد جان باخته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corpse: جسد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corpse: پیکر بیجان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peril: با خطر روبرو شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بررژه: بره کمتراز ششماه عمر و بیشتر از سه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بررجه: بِررَجه=همان بررژه به گفتمان خراسان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بره جه: همان بره شیرخوار کمتر از ششماهه است ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قورمه بره جه: بهترین قورمه سنتی است چون دو یا سه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناوردار: ناوردار=نابردار است که بردار غلط اس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوسی وردار: کسیکه گول شیادی میخورد و اب اوسی او ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نا وردار: گوسفندی که بچه خود را نمی پذیرد و ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وردارشد: ملاین و معطوف گشت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میز تحریر: میزتحریر=میز گرد حرّیت جلسه ای وای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میز تحریر: میزتحریر=میز گرد حرّیت جلسه ای وای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انزوله: جدا نگهداری بیمار که بیماری مسری ما ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

go off half cocked: اعمال بدون تفکر و هدف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go off: شلیک گلوله بیجا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میراث سنسکریت: اوپانیشاد های داسا ها می باشد که ام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بانی سنسکریت: داساها در شبه قاره هند و فلات پارس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنبیه: خنجر است چون در یک جنب و سمت و طرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چپی: چِپِّی= سبدی که از ترکه های چوب هند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جمکو: نگاه به جامه کوب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جامه کوب: همان جِمِکوب است که گازران ( لباس ش ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های مصیب مهرآشیان مسکنی