دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١,٠٦٩
رتبه در دیکشنری
٣,٠٧٥
لایک
٨٩
دیسلایک
٢
جدیدترین پیشنهادها
٤ روز پیش
١
در سکوت رنج بردن. خود خوری مثلامیری رستوران غدا سفارش میدی ولی غذاش بدمزست و تو دیگه اعتراض نمیکنی و با رنج و بدبختی در سکوت غذا رو میل میکنی
١ هفته پیش
٠
من که چیزی نمیفهمم
١ هفته پیش
٠
دقت داشته باشین که: Blossom: سبز شدن و شکوفه دادن درختان Bloom: شکوفه دادن و غنچه کردن گل ها
١ هفته پیش
٠
قدم زنان برگشتن ( در انتهای راه مثلا )
١ هفته پیش
٠
دسته ای از هرچیز اما از جنس و ماهیت یکسان که در یک گروه هستند و یا توسط یک واسطه با هم در ارتباط هستن. مثل خوشه موز مثل خوشه انگور. یا مثلا رشته ها ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.