دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٦٠٨
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢,١٥٥
لایک
لایک
١٧٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٧٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٧٥
رتبه
رتبه در بپرس
١,٣١٣
لایک
لایک
٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه

واقعا تو یک نمونه ی بارز از مردمانی هستی که نخونده و نسنجیده و بدون هیچ اگاهی، تجربه و دانش از یه جایی میزنن بیرون و یک زر مفت و چرند میزنن که کسی مث ...

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

لری بختیاری پَری آژِچ ( اوستایی ) ، ای یا ویس ( هتمتیایی ) ، چیها گِرِهدِن ( پهلوی ) :استنتاج

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
١

لری بختیاری یَکایَک، وا پِیپا:به ترتیب، با تظم

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

لری بختیاری ایزِژ:درخواست، مطالبه ایزِژَل:مطالبات، درخواست ها

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

لری بختیاری پَسبُر، پَرژَو:خائن

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

٢ رأی
١ پاسخ
٥٠ بازدید

کدام شاه ایرانی از یک سلسله ی ایرانی بود که همانند فردوسی در گسترش زبان پارسی نقش بسزایی داشت؟

٣ ماه پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٢٥ بازدید

خسته نباشی میشه بگید خیلی دنبالش هستم

٣ ماه پیش
٢ رأی

خسته نباشی  یک اصطلاح ایرانی است و چنین معادل هایی در انگلیسی دارد 1:don't  be tired 2:Thank you for your  efforts 3:good job

٣ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٦٤ بازدید
١ رأی

لهجه یعنی کسی که با ان حرف میزند طرف مقابل متوجه ان شود گویش یعنی گویشور  سخن گوید و طرف مقابل متوجه نشود زبان از  اتحاد چندین زنجیره گکیش و لهجه زبان درست میشود مانندزبان لری که به سه دسته بختیاری،شمالی و جنوبی تقسیم مبشود و هرکدام از انها دارای چندین گویش و لهجه هستند

٤ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٥ پاسخ
١٥٧ بازدید

Allan zooms past tom laughing

٥ ماه پیش
١ رأی

آلن با خنده از کنار تام زوم میکند

٤ ماه پیش
١ رأی
٥ پاسخ
٦٠١ بازدید

دلم برای مادرم تنگ شده است  در گویش لری چگونه گفته میشه ؟

٨ ماه پیش
٠ رأی

لری بختیاری دلُم  اَیاسی وابیده سی دام یعنی دلم هوایی شده واسه مادرم

٤ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
٦٧ بازدید

لطفا  حالت مصدری این فعل یعنی معادل «زدن» رو بگید و این فعل رو تو زمان حال و گذشته و همه شخص ها صرف کنید

٥ ماه پیش
٠ رأی

زِیدِن:زدن زیدُم:زدم،زیدی:زدی،زِی:زد،زیدیم:زدیم،زیدین:زدید،زیدن:زدند اِزِیدُم:میزدم زنُم،اِزنُم:میزنم،خواهم زد هِنِی اِزِیدُم:داشتم  میزدم هُنِی زنُم:دارم میزنم زیدم بی:زده بودم

٥ ماه پیش