پیشنهادهای وحید خیامی (٢١)
آب پرزی به فتح پ و کسر ر ، همان نوشیدنی الکلی است. در حقیقت ، پرزی مخفف پرهیزی می باشد و در اصطلاح عامیانه و محلی، یعنی نوشیدنی که باید از آن پرهیز ن ...
سکاها دارای ژنهایی بودند که در اقوام آریایی دیگر وجود دارد. در حقیقت هاپلوگروپ آنها و آریایی های دیگر دارای مشخصه R1a میباشد. بنابراین ، ممکن است ترک ...
هندا ( به فتح ه ) و فعل هندا کردن به معنی اندازه و اندازه کردن در لهجه قدیم کاشان به کار می رفته است. هندا مخفف لغت هنداچک در فارسی میانه به معنی ان ...
هنداچک به فتح ه و چ در فارسی میانه به معنی اندازه بوده است که پس از معرب شدن تبدیل به هنداسه و هندسه شده و مجددا به فارسی بازگشته است. در لهجه قدیم ...
کاسه ای زیر نیم کاسه است صحیح می باشد. در قدیم در آشپزخانه های دربار و خانه ها، برای جلوگیری از افتادن حشرات یا ناخنک بچه ها به کاسه بزرگ آش و امثال ...
آلشی به معنی اشتباهی است در لهجه قدیم کاشانی مثلا کفشهایت را آلشی پاکردی یعنی اشتباه پا کردی
گله با ضم گاف به معنی جا و مکان است. بعنوان مثال در گویش کاشانی، اینگله یعنی اینجا یا اونگله یعنی اونجا
پرپوسگه یا پرپوسکه ( perpusgeh ) در گویش کاشانی به پوست غلفه گفته می شود. جالب اینکه در زبان انگلیسی به غلفه ، perpuce گفته میشود که بسیار شبیه پرپو ...
چاچب احتمالا تغییر یافته لغت چادرشب می باشد در لهجه کاشانی، به پارچه بزرگ که برای بسته بندی رختخواب و حتی درموقع چیدن میوه ها از جمله توت، در زیر درخ ...
پندری در گویش کاشانی ، تغییر یافته واژه پنداری می باشد و به معنی احتمالا و شاید می باشد. در کاشان به اتاق پنجدری، پیدری ( payderi ) گفته می شود
در گویش کاشانی، به پنجدری، پیدری می گویند. لغت پندری ( panderi ) تغییر یافته لغت پندار ی است و معنی گویا و احتمالا می دهد
نوعی غذا در تهران قدیم که با احشای گوسفند و احتمالا با سیراب و شیردان طبخ می شد
در اصطلاح به کباب برگ با گوشت بیات و مناسب دندان گفته می شد اما ظاهرا بعضی افراد در قدیم به مزه گوشت کباب شده نرم و کم پخته شده مزه باب دندون می گفتن ...
داروی گیاهی قدیمی با خواص متعدد
_Seipak/ رختشورخانه در قدیم که به آب جاری دسترسی داشت و معمولا در تراز پایین تر از سطح خیابان و شهر بود
نوعی جوجه تیغی در گویش کاشانی
اندان جنسی زنانه در گویش کاشانی
نوعی خارپشت در گویش کاشانی
نوعی جوجه تیغی یا خارپشت در گویش کاشانی
فعل نهی از مصدر لوشیدن به معنی تکان نخور یا وول نخور در لهجه اصیل کاشانی
سلیدن:پاره شدن ( در گویش کاشانی ) مثال: بند رخت سلید یعنی بند لباس پاره شد. سلیدن در حقیقت خلاصه شده فعل گسلیدن هست که پی از هزاره ها صحبت شدن به آن، ...